بهواسطه گسترش شدید رقابت و پویایی اقتصاد، آرمانها و اهداف سازمانها طی چند واحد زمان ( اخیر دچار تغییرات عمدهای شده است. درحالیکه پیشاز این، جذب مشتریان جدید سیاست اصلی سازمانها بود، ولی امروزه سیاست تجاری سازمانها حرف حفظ و بهبود روابط با مشتریان مرکزیت کرده است. باتوجه به اینکه هیچ کسبوکاری بدون مشتری قادر به ادامه ابدیت نمیباشد، بنابراین بسیار حیاتی است تا هر اداره تجاری چهارچوبی برای درک، تجزیه و تحلیل و ارزیابی وفاداری مشتریانش را باب اختیار افسرده و عوامل مؤثر بر وفاداری را بدست آورد.
در محیطهای B2B[1] یا همان بازارهای سازمانی ابهت مشتریان برای شرکتها انبوه حیاتیتر از محیطهای مصرفکننده[2] است. این محیطها بهدلیل ویژگیهای منحصربهفرد و مشتریان اختصاصی آن، شرایطی کاملا متفاوتی برای بازاریابی فراهم میکند. این نوع از مشتریان (مشتریان تجاری یا خریداران سازمانی) بهعلت ماهیت حرفهای و سنجیدهای که در تعاملاتشان دارند، توجه ویژهای به کیفیت روابط میان خود و سازمان مقابل میکنند. بدینجهت جلب رضایت و وفاداری مشتریان تجاری برای سازمانها فرایندی بسیار پیچیده، ظریف و زمانبر بوده و نقش مهمی را در موفقیت یا شکست این سازمانها اجرا میکند. ازاینرو بهمنظور درک بهتر عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان در محیطهای B2B، این پژوهش به سمت تأثیر کیفیت روابط بر وفاداری باب این محیطها میپردازد.