سؤال از فلسفه خلقت، سؤالی ریشهدار است. بشر باب طول تاریخ هموارهمیخواسته تا بداند که از کجا آمده؟ برای چه آمده؟ و به کجا میرود؟ بهگفتة مولوی:
روزها فکر من این است و همه شب سخنمکه چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ماندهام سخت عجب کزچه سبب ساخت مرایا چه بودست مراد وی از این ساختنم
از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بودبه کجا میروم آخر ننمایی وطنم
هر انسانی گهگاه این سؤالها را برخود مطرح میکند و سؤالاتی اصلیتر واساسیتر از اینها برای انسانها باب سیر تاریخ مطرح نبوده است. در متونمختلف فرهنگ بشری نیز به صورتهای مختلف این سؤالها مطرح شدهاست.