-1 غرض از TQM ( مدیریت کیفیت
فراگیر ) حرف ایجاد کایزن چیست ؟
غرض از مدیریت
کیفیت فراگیر (TQM) با ایجاد کایزن بیان روشمند راهکارهای
( روش شناسی ) بایست برای اجرا موفقیت آمیز کنترل ژاپنی ، TQC یا CWQC ، است. عمل به سمت این راهکارها و روشها ، در جنبه های مختلف
کسب و کار بطور آمیزگار به کایزن می انجامد .
ابتدا لازم است دو
بند TQC ( کنترل کیفیت فراگیر ) و CWQC ( کنترل کیفیت سراسری شرکت ) را که
قابل جایگزینی با هم هستند ، بدانیم چیست ؟
TQM ( مدیریت کیفیت فراگیر ) ، که برای
بیان مفاهیم و فعالیتهای کنترل کیفیت ژاپن به کار می جدول ، از اصطلاحات TQC و CWQC شایسته تر می باشد . صفت TQC بسیط است و معمولاً بصورت زیر تعریف
می شود : « TQC آلبوم ای از روشها و وسائل است که بر مبنای آن می توان
کالا یا خدمات را بطور اقتصادی قید تولید کرد که خواسته های مشتری را پژوهشگر گرداند
.» (JIS
Z8101-1981)
استقرار موثر TQM نیاز به مشارکت قید کارکنان اداره دارد که مشتمل است بر : مدیریت عالی ،
مدیران ، سرپرستان ، کارگران کارگاهها و کارکنان اداری در تمام
حوزه های سازمانی از جمله باب تحقیق و توسعه ، تولید ، بازرسی ، خرید ، فروش ،
خدمات بعد از فروش و اداری ( کارگزینی ، حسابداری ، مالی ، حقوقی و غیره ) . TQC که با بسط فوق اجرا پذیرد CWQC نامیده می شود .
پیش درک است که ،
استقرار استانداردهای جدید یا تجدید نظر باب استانداردهای موجود ، برای تثبیت نتایج
کایزن باید پیگیری شود ، که این پایه چرخه PDCA بعدی را شکل می دهد . در فعالیتهای
ایجاد کایزن ، باید استانداردها را در دامان وسیعی از موضوعات در نظر داشت که نه
تنها استانداردهای مهندسی ، تولید و بازرسی بلکه
رویه های اجرایی ، دستورالعملها و قواعد مربوط به تمام بخشهای کسب و کار را نیز در
بر می گیرد .
TQM با ایجاد کایزن ، به سمت دنبال بیان
روشنمند چگونگی برخورد با تفاسیر غلط و (یا) موانع استقرار TQM حرف مبنای تجارب بسیط حاصل از استقرار عملی TQM است . ویژگی مهم دیگر TQM با ایجاد کایزن ، بسط انعطاف در معماری
TQM برای تحقق آن باب تمامی سازمانها با اندازه های جوراجور ، در ژاپن و در هر کشور
دیگر می باشد .
2-2 ابهامات و مشکلات در آسان سازی TQM
مفاهیم و اهداف
بکارگیری TQM بهحدی گسترده و کلی است که اکثر ابهامات و موانعی برای فهم TQM به سمت بود می آورد . این موضوع به عنوان یک واقعیت ، بالاخص باب شرکتهای کوچک و
متوسط ژاپن و دیگر کشورها دید شده است . نمونه هایی از این قبیل ابهامات مربوط
به ادراک TQM را در ذیل بر می شماریم . اینها همگی سدی برای ساده سازی TQM هستند .
1- ما برای TQM وقت کافی نداریم . این صرفاً یک پیشه اضافی است که به سمت کار عادی روزانه مان
اضافه شده است .
2- ضمیر اول شخص جمع به سمت یادگیری ،
مطالعه یا تمرین TQM نیاز نداریم ، زیرا اندیشه فنی (حرفه ای) و تخصص منحصر بخود
را داریم . TQM ، کاری برای انجام باب بستگی با دانش حرفه ای ، مهارتها و
تکنولوژی خاص ندارد .
3- TQM تنها در کارخانه های تولیدی یا کارگاهها استقرار می یابد و ارتباطی به کارهای
دفتری و اداری نظیر حسابداری ، مالی ، نیروی انسانی ، حقوقی ، فروش ، یا خدمات پس
از فروش ندارد .
4- TQM مختص به سطحها بالا بوده و فقط برای مواقعی می باشد که ابزارهای آماری به خوبی
به کار گرفته شده اند و ( یا ) وقتی که فعالیتهای استانداردسازی بطور جدی عملی شده
اند .
5- برای تامین اطمینان
بیشتر باب کیفیت محصول ، بازرسی های سختگیرانه بیشتری ( در ورودی ، دریافت ، در
فرآیند و خروجی ) بایست است .
6- منظور از استقرار TQM ، به طور ساده مشارکت کارکنان باب گروههای کیفیت و در برنامه های پیشنهادی است
.
7- مدیریت همیشه به
دنبال نتایج ملموس ، سریع و کوتاه زمان است . باب مواقعیکه نمی توان سریعاً نتایجی
را انتظار داشت ، TQM فایده ای ندارد .
8- اقدام برای حل مشکلات با از بین بردن معایب کامل می شود . رفتار برای جلوگیری از تکرار دوباره همان مشکل ، باید توسط افراد دیگری انجام شود .