فروش فایل
فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگانفروش فایل
فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان
پایان نامه بررسی رضایتمندی زنان از نحوه ی هزینه کردن دستمزدشان در خانواده (فرمت فایل Word و با قابلیت ویرایش doc)تعداد صفحات 101
این تحقیق به بررسی تاثیررضایتمندی زنان از روال ی خرج کردن دستمزدشان در خانواده در بین کارمندان شاغل در سازمانهای بلد بوشهر در واحد زمان ( 91 پرداخته است . تحقیق حاضر حرف آن است که رابطهرضایتمندی زنان از نحوه ی هزینه کردن دستمزدشان در خانواده را مناسبت بررسی قرار دهد . می خواهیم آشکار کنیم که اندازه رضایتمندی زنان از هزینه کردن دستمزدشان در خانواده تا چه اندازه می تواند بر روند زندگی افراد خانواده و خود فرد تاثیرگذار باشد . این بازجست با استعمال از روش توصیفی - پیمایشی و با بکار گیری پرسشنامه ی محقق ساخته با تدقیق به استانداردهای مورد تایید با نمونه ای به سمت جرم 150 نفر از کارمندان شاغل در سازمانهای شهرستان بوشهر به سمت ادا آمده است . با استفاده از پروگرام ی SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که نتایج نشان داد بین رضایتمندی زنان از نحوه ی هزینه اجرا کردن دستمزدشان در اعقاب ، عزت نفس ، رضایتمندی در خانواده و ایجاد اعتماد در خانواده باب فرضیه های 1 ، 2 و 4 ارتباط ی مثبت بود دارد و در سطح بالاتر از 80 درصد مورد تایید قرار گرفت ولی در فرضیه 3 نتایج آرم می‌دهد که آشکار رضایتمندی زنان از نحوه ی خرج کردن دستمزدشان در خانواده و مدیریت خانواده رابطه معناداری مشاهده نشد و این فرضیه در سطح معناداری پایین تر از 80 درصد مورد تایید رسم نگرفت .
آغاز
یکی از مهم ترین معیارها جانب سنجش درجه بسط یافتگی یک کشور ، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا می باشند. اکنون تماشا جهان ، افزون‌تر به سوی زنان معطوف شده است زیرا امروز ، برای تحقق توسعه اجتماعی ، تسریع فرایند توسعه اقتصادی و محقق شدن عدالت اجتماعی ، چنان چه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته شود ، قطعاً تأثیر بسیاری در روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد داشت . نقش زنان باب توسعه ، مستقیماً حرف هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی بستگی داشته و از این رو در تحول همه جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب می گردد. با توجه به این که نیمی از کل سامان جهان را زنان ایجاد می دهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می پذیرد ، تنها یک دهم درآمد جهان و فقط یک صدم مالکیت اموال و داراییهای جهان به زنان اختصاص یافته است . از آنجایی که در بررسی عوامل مؤثر حرف توسعه اقتصادی مدنی کشورها ، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است . خانه داری که اصلی ترین کار زنان در جامعه ما می باشد ، پرکاری های اقتصادی گوناگونی را در برمی گیرد ، نظیر امرار معاش از طریق کشاورزی در روستاها و تولید کالا و خدمات که این کارها بدون پرداخت دستمزد می باشد و هیچ ارزیابی اقتصادی از این فعالیت زنان به عنوان مادر و همسر در کاهش هزینه های خانواده و مؤثر بودن آن در اقتصاد غیر پولی انجام نمی شود . باب زمینه عدم بدست‌آوردن مزد در قبال کار خانه از سوی زنان خانه دار ، می بایست اضافه کرد که کار خانه داری تولید درآمد می کند ، ولی این درآمد پنهان است و پولی نیست که مستقیم به دست او بدهند ، پولی است که به علت زحمات او در جیب خانواده می ماند تا برای رفاه همه خرج شود ، زیرا اگر زن خانه به هر دلیلی کار خانه داری را انجام ندهد ، آن خانواده ناگزیر می شود با پرداخت مبلغی از درآمد خانواده ، فردی را برای انجام امور به استخدام درآورد و کار یک زن خانه دار از لحاظ مادی همین دستمزدی است که پرداخت نمی شود . این امر با توجه به این که حدود سه چهارم زنان اجتماع را خانه داران تشکیل می دهند ، از جهت زدودن باورهای غلط فرهنگی انتساب به کارهای خانگی و منزلت زنان ، همچنین از لحاظ ایجاد رشد و امنیت روانی و حقوقی و اقتصادی زنان خانه دار ، به خصوص از نقطه نظر تربیت فرزندان ، قابل توجیه و حائز اهمیت می باشد . مهم‌ترین انگیزه زنان شاغل برای سهیم شدن در امور مالی خانواده « میل و رضایت شخصی » و نیز « احساس مسئولیت در ازاء خانواده » اعلام باده شود و این را بیشتر زنان شاغلی ابراز می دارند که همسرانشان با اشتغال آنان موافق بوده‌اند . در جامعه ای که توسعه ، فرآیندی از بهر بالا بردن هماهنگ و یکپارچه چگونگی زندگی مردم در ابعاد فرهنگی ، اجتماعی ، تربیتی و اقتصادی می باشد ، و از سوی دیگر توسعه ، همچون غایتی است که فرد به موجب یک جهان بینی الهی می تواند به کرامتهای انسانی دست یابد ؛ نقش زن اهمیت ویژه ای دارد ، به گونه ای که زن در نگاه حضرت امام ( ره ) شایسته مقام کرامت است و بشر از برکت وجود او می تواند به ارزشهای والای انسانی دست یابد و نقش اساسی او به سمت عنوان اسطقس و عامل اصلی توسعه انسانی در درون خانواده معنا پیدا می کند . تکلیف حقیقی زنان بنابر خلقت الهی ایفای نقش مادری و تربیت فرزندان به عنوان راز تداوم حیات بشری می باشد و به شهادت تاریخ، هیچ زنی نبوده است که در کنار وظایف احتمالی خود نخواسته باشد از این وظیفه خطیر که با مقتضیات فطری و خُلفی و خَلقی او ارتباط دارد ، اجتناب ورزد ، از طرفی نمی توان شایستگی ها و توانایی های زنان را به عنوان نیمی از پتانسیل فکری جامعه در پذیرش بعضی مسئولیت ها در عرصه های فرهنگی علمی و تربیتی و سیاسی نادیده گرفت . در جهان امروزآنچه در بسط و پیشرفت کشورها نقش مؤثری دارد ، صناعت برنامه ریزی و بهره برداری اصولی از توانایی ها و استعدادهای انسانی است . به سمت طوری که به سمت نسبت افزایش درصد نیروهای شایسته و فعال جامعه نسبت به کل جمعیت ، موجب می شود تا جامعه از موقعیت فرهنگی ، اجتماعی واقتصادی بهتری برخوردارگردد . اگر اجتماع ایا زیرساختهای فرهنگی خود را همگام با نیازهای فرهنگی - اجتماعی خود متحول نسازد ، احتمالاً در مسیر حرکتهای عمیق و ریشه دار خود دچار مشکل خواهد شد ، در این رابطه باید از یک طرف در جهت اصلاح نگرشهای فاقد اصالت درخصوص مشارکت زنان گام برداشت که این مهم بر دوش مراکز فرهنگی و تبلیغی و رسانه های ارتباطی می باشد و در مرحله بعد آنچه مؤثر است باز گذاشتن میدان برای بروز تواناییها و شکوفایی استعدادهای زنان با حفظ شخصیت و کرامت انسانی آنان و حفظ مصالح خانوادگی می باشد . به تماشا می‌رسد که توافق زوجین برای حرفه‌کار زن موجب بهبود روابط آنان می‌گردد و زنان را به مشارکت در امور اقتصادی و هزینه کردن دستمزدشان در خانواده راغب‌تر می‌سازد .
بیان مساله
با تدقیق به این که نیمی از کل جمعیت آفاق را زنان تشکیل می دهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می پذیرد ، تنها یک دهم درآمد جهان و فقط یک صدم مالکیت اموال و داراییهای جهان به زنان اختصاص یافته است . از آنجایی که باب امعان عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها ، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است . باب چند واحد زمان ( گذشته ، مطالعات متعددی از سوی در مورد تجزیه و تحلیل موقعیت زنان در سطوح منطقه ای ، ملی ، میزان اشتغال آنان و عوامل بازدارنده فعالیت زنان ، نگرش ها و تمایلات زنان و نقش زنان در توسعه انجام شده است که سعی در آماده سازی افکار عمومی ملت ها ، سیاست گذاران و برنامه ریزان جهت حل مشکلات مربوط به دست یابی زنان به اشتغال بیشتر را داشته است . از آنجایی که در امعان عوامل مؤثر بر بسط اقتصادی اجتماعی کشورها ، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است . از آنجا که الگوهای ارایه شده حرفه‌کار زنان باب دو نظام شرق و غرب ناشی از نگرش یک بعدی آنان با تأکید بر رشد اقتصادی است موجبات افزایش اشتغال آنان را فراهم ساخته اند ولی مشکلات جدیدی آفریده اند که در بسیاری از موارد سبب انحراف و عقب ماندگی ذهنی زنان و اضمحلال نظام خانواده شده و نهایتا بر توسعه اقتصادی اثر نامطلوب بر جای گذاشته است . لذا هر چند که به سمت طور مقطعی از بعضی سیاستهای اتخاذ شده جهت اشتغال زنان می توان استفاده کرد ولی در مجموع سیاستهای آنان نمی تواند الگوی مناسبی برای اشتغال زنان باشد . اگر موجبات انبازی زنان را در رشد اقتصادی آماده کنیم می توانیم رشد و تعالی فکری زنان و بهبود نظام خانواده را فراهم سازیم . شاخص توسعه انسانی برای زنان در کشورهای توسعه یافته 80 درصد ، در کشورهای توسعه نیافته 60 درصد مردان و در ایران شاخص ، 61 درصد مردان می باشد . بررسی اسباب این تفاوت در کشورهای توسعه نیافته نشان باده دهد که در کشورهای توسعه یافته بیشتر این تفاوت ناشی از میزان اشتغال و سطح دستمزدهاست در حالی که در کشورهای توسعه نیافته علاوه بر تفاوت های مربوط به بازار کار ، تفاوت در تعلیم و تربیت ، بهداشت و تغذیه نیز به چشم می خورد . با بود این که عامل اقتصادی باب اشتغال زنان ، دارای بیشترین اهمیت می باشد ولی مطالعات و بررسی های صورت گرفته نشان داده است که ارزش ها و باورهای فرهنگی رایج در یک جامعه ، تأثیر مستقیمی بر میزان اشتغال زنان داشته است . باب مورد ایران ، فرهنگ پذیرفته شده در جامعه این باور را بوجود آورده است که در چهره عدم موافقت شوهر با کار زن حتی در صورت تمایل او به ادامه کار ، زن باید از کار خود چشم پوشی نماید . اختلافات در زمینه درآمدها و دستمزدها تا حدی ناشی از اختلاف در اشتغال است ، هر قید ممکن است ساعات کار زنان ، کمتر از مردان باشد و به سمت کارهای متوسط یا پاره وقت مشغول باشند . آژانس دیگری که در افتراق درآمد بین مردان و زنان تأثیر دارد ، تبعیض در پرداخت دستمزد است . قید این‌سان تصور می شود که در دوره های رکود و تعدیل ساختاری بر تعداد کارگران زن افزوده شده باشد و به میزانی که مردان شغل خود را در بخش وسیعی از دست داده اند ، زنان مجبور بوده اند برای بقای اعقاب در بخش غیر رسمی کار کنند و این چیزی است که یونیسف از آن به عنوان تعدیل نامرئی نام می برد . پس باید به این قضا توجه کافی بروز که رضایتمندی زنان از هزینه کردن دستمزدشان در بخشهای مختلف تاثیر شگرفی بر بنیان خانواده و حتی جامعه خواهد گذاشت .
اندازه صفحات : 101
فرمت فایل : Word