ما
برای برآورده صیرورت نیازهای روزمره خود باید بستگی برقرار کنیم؛ نیاز به غذا، مسکن،
نیاز به همکاری با دیگران از بهر ارضای حس آشنایی و کامیابیاجتماعی و انواع نیازهایاقتصادی
و اجنماعی؛ سایر نیازها بازهم که جای خود را دارند .
نیاز
به سمت مبادله اطلاعات،سرگرمی، احتیاج بهبروز خلاقیت اجتماعی و ... باب واقع ارتباط ما
را به سمت کانال گسترده انسانها پیوند میدهد. این شبکه از خانوادهشروع شده و به
حلقه دوستان میرسد و بعدبا استعانت رسانههای جمعی، کلجامعه و تمام جهان را در بر
میگیرد.
نحوه
تکوین فردیت ضمیر اول شخص جمع به سمت میزان موفقیت ما در ساختن این شبکهها وابسته است. ارتباط صرفا
مبادلهاطلاعات در بارهی واقعیتهای پیچیده افزاری نیست. بلکه ارتباط به سمت معنایتبادلافکار،
احساسات،عقاید و تجربیات ایضاً هست. از نظر اختصاصی ارتباط ضمیر اول شخص جمع را قادر میسازد تا به
عضوی مفید و موثربرای اجتماعتبدیل شویم. از تماشاگاه اجتماعی ارتباط بین اجزای جامعه
رشد و بقای اجتماع را پشتوانه میکند .
حالبرای
شناخت و ادراک هر چه افزونتر مقوله"ارتباط و ارتباطات" باید تاریخچه آن،
دیدگاههای صاحب نظران، معانی، عناصر اولیه، روشهای ارتباطی، سیر صعودی و هر آنچه
که به سمت این صفت مربوط میشود را بررسی کنیم .
پیدایش
و پویایی بیرق ارتباطات را بسان بسیاری از علوم دیگر به اندیشهایرانیان، رومیان و
یونانیان پیش از میلاد نسبت میدهند.