مقدمه:
عملکرد آینده شرکتها امروز وابستگی اضافی به چگونگی تصمیماتی دارد که توسط مدیریت سازمان بصورت مؤثر اتخاذ میگردد و صاحبان این تصمیمات همیشه نیازمند کسب اطلاعات از درون و برون سازمان هستند که براساس این اطلاعات مدیریت بتواند بصورت بهکمال عقلائی استراتژیهای سازمان را با استفاده از منبعها در اختیار راهبری نماید. دادهها مرتبط به فرآیندهای اقتصادی عملاً توسط سیستمهای حسابداری و قوانین آمره مورد گزارشگری قرار میگیرد که این فرآیند از یک جانب متأثر از بخشهای اقتصادی و اجتماعی کشورها میباشد و از طرفی دیگر حرف توجه به تغییرات برقآسا عوامل سیاسی این فرآیند استانداردگذاری و تبیین آن در حسابداری را با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی برابر نموده است.
تنوع حسابداری و اهداف آن عملاً از بهر تهیه و آماده سازی اطلاعات با استفاده از معیارهای اندازهگیری فرآیندهای اقتصادی در طول دورههای جوراجور و برای ذینفعان مختلف گوناگون میباشد بطوریکه حرف همین اساس حسابداری مالی به سمت صورت گذشتهنگر و برای تهیه و تنظیم اطلاعات جهت تصمیمگیری کاربران و ذینفعان برون از اداره میباشد این در حالی است که حسابداری مدیریت به مدیریت در ارائه صفت ادا بیشتر در استفاده بهینهتر از دادهها در اختیار چشماندازهای تدبیر را ترسیم نماید کمک مینماید چرا که این دادهها مورد احتیاج است. بمنظور اطمینانبخشی از برنامهریزی، کنترل، ساماندهی و تصمیمگیری صحیح حسب توابع باب انتخاب و در کنترل میباشد. از طرفی دیگر حسابداری مالی با استفاده از اطلاعات واقعی حقایق دوران را در جانب مسیر تکامل و حرکت شرکت نشان میدهد اما عملاً این دادهها نشانی از دلایل و عوامل ابداع حقایق تحصیلی را نمیدهد.
بنابراین نتایج حاصل از محاسبهگری مالی را میتوان با کمک از اصول حسابداری مدیریت مورد بهبود و اثربخشی بیشتر قرار داد. در برابر حسابداری مالی عملاً دادهها حسابداری مدیریت ماهیت هنجاری ندارند اما برعکس اطلاعات حسابداری مدیریت در جانب ایجاد جهتگیریها و ایدههای آیندهنگری امری عملی میباشد. مضافاً اینکه در شرایطی که شرکتها باب شرایط اقتصادی رقابتی پیچیدهتری رسم میگیرند همواره پدیدههای حسابداری مدیریت در حال تغییر خواهند بود این موضوع بسیار اساسی از بهر بقای و ادامه عمر حسابداری مدیریت میباشد.
ماکسول باب سال 1930 این موضوع را بدین ترتیب تشریح نمود که محاسبهگری مالی پیوسته بدنبال متعادل سازی تمام عملیات اقتصادی در طول تاریخ و دوران ایجاد رویدادهای مالی و اقتصادی (بهاء تمام شده تاریخی) است و این بخش از محاسبهگری باقدرت نیست که اطلاعاتی را از اینکه چگونه صدها هزار نفر از استفادهکنندگان اطلاعاتی به علت مشکلات و ناکارآمدی حاضر در سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مالی بخشی از درآمد قابل آموزش خود را که در چهره وجود اطلاعات مربوط تحصیل مینمودند از ید دادهاند و این موضوع به سمت عنوان یک وضعیت متناقض در حسابداری مالی و سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مالی مورد بحث میباشد. بنابراین بود اطلاعات انباشته شده در حسابهای مالی دارای تقاضای انبوه زبرین در تحلیل و تفسیر و گزارشدهی آنها برای تصمیمگیری مدیریت میباشد. بنابراین توجه به سمت وضعیت و ساختار فعلی صرفهجویی ملی و بینالمللی نیازمند درک حسابداری تدبیر و تدقیق به نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان عملاً ما را به سمت مسیر تکاملی حسابداری مدیریت بیشتر از سابق آشنا میسازد. بطوریکه در یک چشمانداز قدیمی این محاسبهگری مدیریت است که بطور مستقیم از طریق بررسی وقایع تاریخی نشأت میگیرد. گذر تاریخی اقتصاد از بار قدیمی به صنعتگری و سپس به تولید کارخانجات در مقیاس بزرگ باب درازا انقلاب صنعتی و ایجاد ساختارهای صنعتی سازمان یافته حسب شرایط رقابتی عامل ایجاد و بروز حسابداری مدیریت میباشد. تحولات حسابداری مدیریت در طول این دوره انبوه بسیط بوده و عامل اصلی آن را میتوان در نیازهای ذینفعان در سازمان به اطلاعات جهت تصمیمگیری میباشد. در این ارتباط تحقیقات بسیار زیادی که بیانگر جاده تحول حسابداری تدبیر بوده است توسط محققان حسابداری شامل سالومون 1945، چات فیلد 1977، چندلر 1977، پارکر 1980، جانسون و کاپلان 1987، هاپوود 1987، هوکن 1988، مارسیو 1988، ابنایر 1995، اکونو و سوزوکی 2007 و کاپلان 2010، 2011 و ... در کشورهای جوراجور همچون امریکا، بریتانیا و ژاپن چهره پذیرفته است. بر همین اصل بمنظور بررسی مهمترین عوامل توسعه حسابداری مدیریت باب طول سنوات مذکور حرف به حال گذری تمام چند کوتاه به عنوان عوامل بارز توسعه یافتگی بشرح زیر مطرح میباشد.
حسابداری مدیریت یا حسابداری مدیریتی:
بر استفاده از اطلاعات حسابداری از بهر مدیران باب سازمانها، جهت مهیا کردن آنها برای تصمیمسازی کسب و پیشه آگاهانه تأکید دارد که به آنها اجازه میدهد حرف کارکردهای کنترل و مدیریتشان را بهتر تجهیز نمایند.
در برابر اطلاعات محاسبهگری مالی، اطلاعات محاسبهگری مدیریتی این خصوصیات را دارند:
· در درجه آغاز نگاه رو به جلو دارند، بجای تاریخی
· برای تایید از تصمیمگیری بطور کی مبتنی بر مدل با درجهای از انتزاع هستند، به سمت جای مبتنی بودن بر مناسبت
· برای استعمال در سازمان طرحریزی شده و در نظر گرفته شدهاند، بجای اینکه برای استفاده ذینفعان، بستانکاران و قانونگذاران در تماشا گرفته باشد
· معمولاً محرمانه بوده و توسط مدیران استفاده میشود تا گزارشگری عمومی
· با ارجاع به احتیاجات مدیران احتساب میشود و اکثر توسط سامانههای اطلاعات مدیریت استعمال میشود نه حرف ارجاع به استانداردهای عمومی حسابداری مالی.
تعریف:
آیفک از تشریح مدیریت مالی تشکیلاتی از سه صفت گسترده استقبال میکند: حسابداری بها، تجزیه و تحلیل و ارزیابی عملکرد، برنامهریزی و پشتیبانی از تصمیمگیری.
به گفته انجمن حسابداران خبره مدیریت (CIMA)، "حسابداری مدیریت فرآیند تعریف، اندازهگیری، تجمیع، افراز و تحلیل، مهیاسازی، تفسیر و تبدیل اطلاعات مورد استفاده مدیریت جهت برنامهریزی، برآورد و بازدید یک واحد تجاری و جانب اطمینان از استفاده مناسب و پاسخگویی به منابعشان میباشد. حسابداری مدیریت ایضاً تهیه گزارشهای مالی را نیز برای گروههای غیرمدیریتی بسان ذینفعان، بستانکاران، سازمانهای قانونگذار و مراجع مالیاتی را شامل میشود.
مؤسسه حسابداران رسمی امریکا (AICPA) بیان داشته است که حسابداری مدیریت در عمل به گسترش در سه حوزه زیر میانجامد:
· مدیریت راهبردی- ارتقای نقش حسابدار مدیریت به سمت آغاز یک شریک راهبردی در سازمان
· مدیریت عملکرد- بسط عملکرد تصمیمگیری کسب و پیشه و مدیریت حاصل سازمان
· مدیریت ریسک- مشارکت در چارچوبها و شیوهها برای شناسایی، اندازهگیری، مدیریت و گزارشگری ریسکها و دستیابی به اهداف سازمان
مؤسسه حسابداری آزموده تدبیر (ICMA) بیان میدارد "یک حسابدار تدبیر اندیشه و مهارت حرفهای خود را درتهیه و ارائه دادهها مالی و سایر تصمیمها به سمت روشی بکار میگیرد که برای مدیریت در تدوین سیاستها و در برنامهریزی و کنترل اعمال مورد تعهدش یاریرسان باشد ". بنابراین به حسابداران مدیریت باب بین حسابداران به عنوان ارزش آفرینان نگاه میشود. آنها بیشتر اشتیاق دارند به جلو نگاه کنند و تصمیماتی بگیرند که آتی سازمان را اسم پایین تأثیر قرار خواهد داد تا به ثبت تاریخی و احترام (حفظ امتیاز) جنبههای حرفهای. بنابراین دانش و تجزیه حسابداری مدیریت میتواند از زمینهها و کارکردهای اندر یک اداره به دست بیاید، مانند تدبیر اطلاعات، خزانهداری، حسابرسی کارایی، بازاریابی، ارزشیابی، قیمتگذاری، تدارکات و غیره.
|
||||||
برای مثال: · جذب تام هزینههای افزایشی · تصمیمگیری براساس مدلهای برنامهریزی، بودجهبندی و پیشبینی قیمتها · روند تولید، خطمشی و انطباق استراتژیک مشتریان · بهینهسازی سرمایهگذاری (برای مثال تولید در مقابل ابتیاع و منابع خارجی) |
برای مثال: · ارزیابی برون مربوط به مرز جاری استراتژیک و برنامهها · برآورد اقدامات عملیاتی، شاخصهای اجرایی (برای مثال ارزیابی واریانس، گنجایش، روند بهرهوری) · سودآوری گزارشگری · روند افراز و تحلیل · بخش یادگیری و آشتی |
· قیمت تمام شده کالاها · برآورد موجودی
|
قابل پیشبینی تاریخچه
بالاتر ارزش افزوده تدبیر تصمیمگیری پایینتر
اسم تحول باب حسابداری مدیریت:
رانبر باب واحد زمان ( 1995 روشهای مختلفی را درخصوص تجزیه و تجزیه مسیر تکامل حسابداری تدبیر مطرح نمود که مهمترین آنها را به 5 روش مختلف اسم پایین عنوان تئوریها و دیدگاههای نظری در محاسبهگری مدیریت تعریف نمود:
1. دیدگاه قدیمی
2. چشمانداز نئوکلاسیک
3. چشمانداز جانسون و کاپلان
4. چشمانداز فرآیندی
5. دیدگاه مارکسیستی
برپایه این دستهبندی و طرفداران دیدگاه سنتی استدلال میکنند که بسط پایدار یکی از ویژگیهای اصلی محاسبهگری در تندرستی روشهای مورد عمل سازمانها میباشد که میتواند بمنظور توسعه و بقای همواره مناسبت استفاده قرار گیرد و این یک واقعیت است که وضعیت فعلی حسابداری مدیریت که مرتبط به سالها 1949 تا 1977 میباشد ناشی از دیدگاه نئوکلاسیکها میباشد که رویکرد آنها بصورت بنیادی موافق با اصول اساسی دیدگاه سنتی است اما آنها در امعان و بهبود پذیری مسیر تاریخی تجزیه و تحلیل حسابداری تدبیر توسط آقای انبر در واحد زمان ( 1995 این رویکرد را به سمت عنوان یک روش مستقل شناسایی کردهاند و مطابق با آن محاسبهگری به عنوان رشتهای تشریح میگردد که بدنبال کمک به شرکتها در مسیر رسیدن به سمت اهداف سازمانی میباشد. با تدقیق به موارد فوق جانسون و کاپلان چشمانداز خود را با تدقیق به سمت وجود ارتباط گریزناپذیر فیمابین حسابداری و مدیریت تئوری خود را در این ارتباط در واحد زمان ( 1980 مطرح و مورد استفاده رسم دادهاند.
مطابق حرف رویکرد آنها با توجه به سمت اینکه نگرش رویکردی حسابداری مدیریت سنتی بالفعل اطلاعات مناسبت نیاز ومناسب را برای مدیریت فراهم نمینماید پس ما بمنظور امکان پاسخگویی، نیازمند تعیین تئوریهای تازه باب این خصوص میباشیم (جانسون و کاپلان 1987). پشت از آنها رویکرد فرآیندی مطرح گردید که تماشا اصلی آن بر این ایده استوار است که سیستمهای کنترلی در سطح شرکتها نه تنها دارای مکانیسمهای خنثی هستند حرف تقابلی نیز میباشند اما بکارگیری رویکرد فرآیندی باب تولید نقش مؤثری را باب این مسیر جانب تعالی بیشتر سازمان و دستیابی بیشتر و بهینهتر به اطلاعات مورد احتیاج را فراهم میآورند پشت از این رویکرد آقای (هاپوود در سال 1987) رویکرد خود را تحت آغاز رویکرد مارکسیستی مطرح نمود که در آن اشاره میشود که جهاز حسابداری علمی مکانیزمی است که به سمت مدیریت کمک مینماید که شرکت را به صرفهجویی بیشتر در نیروی کار و دیگر منبعها مصرفی یاری دهد مضافاً سازمان را در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی بیشتر یاری میرساند. از چشمانداز (هاپر و آرمسترانگ باب سال 1991) توسعه حسابداری مدیریت ابزاری است که بدرستی فرآیند پخش دخل و داراییها را بین طبقات مختلف اجتماعی بصورت کامل باب نظر میگیرد. علاوه حرف روشهای استعاره شده این موضوعی بسیار بااهمیت که ضمیر اول شخص جمع قادر باشیم مطالعات انجام شده در سطح حسابداری بینالمللی را به عنوان بیاننامه فدراسیون حسابداری بینالمللی IFAC در سال 1998 را که درخصوص جاده تکامل محاسبهگری مدیریت مورد مداقه و توجه قرار دهیم. مطابق با مدل زیر که توسط IFAC درخصوص سیر بسط حسابداری تدبیر منتشر شده است ما باقدرت به تاویل فرآیند و سیر سیستماتیک مدیریت تحول حسابداری بپردازیم.