بشر در طول قرون متمادی سعی نموده تا با اتصال زدن خصـیصـههای صـورت افـراد بـه ویژگیهای شخصیتی، متوجه افکار و درون دیگران شود. با گـذشـت سـالها بیرق چهره شناسی نیز گسترش یافته و به شاخههای مختلف تـقسـیم شـده است. بـرای مثـال "متوپوسکپی" علم اساس جا به جا کردن به سیرت و درون آدمی از روی خطوط روی پیشانی است ."فرنولوژی" علم جمجمه خوانی و مطالعه راه تشکیل جمجمه میباشد که به بنا نهادن سجیه و امیال ذاتی و روانی افراد کمک میکند ."فیزیـوگـنومی" الا عـلم چـهره شـنـاسی، موضوعی است که ضمیر اول شخص جمع به آن خواهیم پرداخت. این علم به سمت ما میآموزد که چسان از روی چهره افراد پی به شخصیت آنها ببریم .امروزه دانشمندان به قید اینسان علومـی، "شـبـه علـوم" اطـلاق کرده و بـهای زیـادی بــه ثانیه نمی دهند و هـمانند عـلومی مانـنـد "طالع بـینی" به آنها مینگرند: اثبات نشده ولی بیضرر. حرف این وجود هنوز تکثر از مردم چهره خوانی را راهی مطمئن برای قضاوت در مورد افراد میدانند. چیزی که اهمیت دارد این اسـت کـه چـهره را بصورت کامل و ظریف مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تا رسیدن به سمت همه حقایق از قضاوتهـای شـتابزده اجتناب کنیم