فروش فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

تحقیق آثار منفی طلاق بر روی فرزندان محمد دلاوری


» :: تحقیق رد منفی طلاق بر روی فرزندان محمد دلاوری

 

  سیاهه مطالب

چکیده

3

مقدمه

4

1- طلاق چیست؟

5

2- ابعاد مختلف آسیب های ناشی از طلاق

6

1-2-  طلاق عاطفی

6

2-2- طلاق اقتصادی

7

3-2- بیزاری قانونی

7

4-2- طلاق توافقی والدین

7

5-2- طلاق اجتماعی

7

6-2- طلاق روانی

7

3- بچه‌های طلاق، قربانیان ناسازگاری والدین

9

4- طلاق و خانواده های ایرانی

11

5- عوامل تهدید کننده پایداری خانواده

13

1-5-اختلاف فرهنگی و طبقاتی

13

2-5- دخالت دیگران

13

3-5- مسائل اقتصادی و مالی

13

4-5- هوسرانی و ازدواج مجدد

14

6-5- سوء درک ها و سوء ارتباطات

14

7-5-  انتقام گیری و بهانه جویی

14

8-5- سلطه گری شوهر یا زن

14

6- احصا ها و اطلاعات حاضر در رابطه با طلاق

15

1-6- امعان وضعیت موجود بیزاری

16

7- دیگر اسباب و عوامل مؤثر بر طلاق

17

1-7- عوامل اقتصادی مؤثر بر طلاق

17

2-7- عوامل شخصیتی مؤثر حرف بیزاری

18

3-7- عوامل ارتباطی بین طرفین

18

4-7- عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق

18

8-آثار و پیامدهای ناشی از طلاق

19

9-چالش ها، تهدیدها و عوامل تسهیل کننده طلاق

20

1-9- راهکارهای حقوقی

21

2-9- راهکارهای تحصیلی ـ فرهنگی

22

3-9- راهکارهای اجرایی

22

سخن آخر

24

منابع

25

 

 

 

 

   

 

 

 

 

 

 

چکیده:

 

طلاق در لغت به سمت معنی گشودن گره و رها اجرا کردن است و در زندگی زناشویی طلاق یعنی از هم پراکنده صیرورت زندگی یا از بین رفتن تعادل در زندگی و پدیدار شدن رنج و عذاب برای فرزندان.

تبعات طلاق منحصربه خانواده نیست بلکه باعث متزلزل شدن اجتماع نیز باده شود. امروز ما شاهد جریان روبه رشد این معضل مدنی هستیم و خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است باب معرض پیامدهای ناگوار پدیده طلاق رسم دارد.

در این تحقیق سعی براین شده است نگاهی اگرچه مختصر به این پدیده اجتماعی انداخته و در مورد برخی از آفت های فردی و اجتماعی وارده از سوی آن به بحث و گفتگو بپردازیم  و با این امید که در آینده شاهد کاهش میزان بیزاری و از هم پاشی انجمن خانواده ها باشیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

ضعف بنیه فرهنگی و عدم آگاهی و پایبندی به ایمان و تقیدات مذهبی خانواده‌ها، بخصوص باب میان والدین؛ به عنوان مهمترین آژانس سستی روابط خانوادگی و در نتیجه افزایش طلاق در ایران اعلام شد.

معضلات اجتماعی مانند افزایش نرخ طلاق و انبساط آشوب در میان جوانان، این روزها مورد جدال رسانه های همگانی و موضوع بسیاری از همایش ها و سمینارها در سراسر ارض رسم گرفته و بسیاری از آنها حاوی آمارهای بسیار تکان دهنده ای است.
بی تردید افزایش دامنه آسیب های جامعه که باید ید اندرکاران امور تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی کشور را به تامل و چاره اندیشی اساسی وادارد، معلولی بیش نیست. برای تجهیز و مقابله با این پدیده های ناهنجار، ابتدا باید اسباب و ریشه های بروز این مساله مهم را شناسایی کنیم، در غیر این صورت تمام جاده حلی اگرچه با صرف هزینه های زیاد، بی تاثیر خواهد ماند. به این ترتیب، استدعا بیزاری هنگامی صادر می شود که هرگونه امید و اهتمام برای دستیابی به انجمن گرم زندگی مشترک بی پاسخ می ماند و واقعیتهایی رخ می دهد که دستیابی به آرزوها را ناممکن می سازد و آنگاه تنها راه رهایی به جدایی ختم خواهد شد. اما روانشناسان معتقدند: زندگی آلبوم ای از افتادن ها و ایستادن ها، لذت ها و تلخکامی ها، خواب ها و بیداری های هدفدار است، این که تصور کنیم تمام امور باید موافق میل و خواسته ما اجرا پذیرد، تصویری اشتباه است.
اصولاً اعقاب ای را نمی استطاعت سراغ گرفت که در آن به هیچ وجه اختلاف فکر و سلیقه وجود نداشته باشد، هر انسانی استعداد و سلیقه ای مخصوص به خود دارد. اما برای دستیابی به سمت آرامش باید این ذوق و سلیقه را به سمت هم نزدیک کرد، زیرا انسان ها تنها در سایه توافق ها می توانند باب کنار بازهم زندگی کنند نه اختلاف ها. از سوی دیگر، در زندگی مشترک بی اعتنایی به پیمان زندگی، خودخواهی ها و آبخوری نظری ها، بی حوصلگی و بی توجهی به سمت اقبال یکدیگر، اختلاف در سلیقه ها، فزون طلبی ها، تنوع جویی ها، عدم رعایت وظایف فرد است که "طلاق" را می آفریند و این پایان مشکلات نیست، حرف سرآغاز ویرانی است و معضلات جدید را به وجود می آورد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1- بیزاری چیست؟

طلاق؛ نامی آسان و مفهومی پیچیده؛ پدیده‌ای رانده و نکوهش شده، اما رو به افزایش. فروپاشی نظام کوچکی که تبعات زیادی دربر دارد و تاثیرهای منفی‌اش بر جامعه بویژه زنان و بچه‌های بیزاری غیرقابل انکار است؛ پدیده‌ای که کمابیش از کنترل و پیش‌بینی خارج شده و جامعه‌شناسان را نگران کرده است.


باب حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می شود. اگر طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی، محیطی و اجتماعی و
بایکدیگر زندگی کنند به سمت ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم سوا می شوند .
از این تماشا اعقاب همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون های آن را تشکیل می دهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار ارتعاش و گسستگی می کند. طلاق با این دید، یکی از غامض ترین پدیده های اجتماعی، اولیا اعقاب را در هم ریخته و بیشتر اثرات مخرب خود را حرف روی فرزندان برجای می گذارد. طلاق گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرامبخش زندگی است که اثرات تاوان ناپذیری حرف اعضای خانواده می گذارد.
در تحقیقی که توسط "جی هبر" (1990) صورت گرفت مشخص گردید ازدواج هایی که به سمت بیزاری منجر شده اند، کاهش شدیدی در اعتماد به نفس اعضای خانواده به وجود می آورد. چنین کمبودی می تواند ماهیتی اجتماعی، روانی یا جسمی باشد. افت اعتماد به نفس درنتیجه بیزاری منشا بااهمیت اختلالات اعضای خانواده در حین و بعد از طلاق می باشد.
در این تحقیق همچنین مشخص شد نه عزب بیزاری سطح اعتماد اعضای خانواده را کاهش می دهد، حرف باعث می گردد یکی از طرفین یا هر دو به کوه طور قابل ملاحظه ای احساس پوچی کنند. این تحقیق مدلی را آرم می دهد که باب آن افراد از هم جدا شده به علت کاهش اعتماد بی‌برگ همیاری و استعانت هستند. گذشته از این طلاق پدیده ای است که حرف تمامی جوانب جمعیت یک اجتماع اثر می گذارد، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت ایز می نهد، یعنی تنها حلال و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم می پاشد، از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت نیز اثر می گذارد، زیرا موجب می شود فرزندانی محروم از نعمت های خانوا