اگر یکی از ساکنان
قبلی کره زمین که حدود سیصد سال قبل روی آن
زندگی می کرد، سری به دنیای امروزی ضمیر اول شخص جمع بزند و تجربه زندگی دوباره روی این
کره خاکی را حرف شانس و اقبال به دست آورد، اولین شکایتی که می کند، از وضع هوای آن
است! او فوری خواهد گفت : «خدای من! چه هوای کثیفی کره زمین را دربرگرفته!»
واقعیت هم همین
است. هوایی که استنشاق میکنیم، بیش از هر مورد دیگری تماشا انسان را به خود جلب می کند.
دانشمندان می
گویند، از هنگامی که انقلاب صنعتی باب اروپا آغاز شد و کارخانه های بزرگ و کوچک با
دودکش های دراز و کوتاه، پیرامون شهرها تأسیس شدند، اسلوب هوا هم بد و بدتر شد.
حتماً باب گذشته، انسان از آلودگی و دود برداشت منفی نداشت. برای کارگرانی که از
نواحی روستایی در جست و جوی کار به سمت شهرها تاخت می آوردند، دودکش ها و دود غلیظی که
از آن ها به سمت هوا می رفت، آماج کار، شغل، زندگی و نان بود. آنان با دیدن این
کارخانه ها و دودکش ها، به سمت این فکر فرو می رفتند که باب شهر کار هست و تولید پس
باید در این کارخانه ها کار کرد و خبز به دست آورد. یعنی برای ثانیه ها، دودکش نشانة
زندگی و خبز بود.
اما، امروز دیگر دودکش
های کارخانه ها آماج زندگی نیستند. ثانیه ها، از تماشا دوستداران محیط زیست، آلوده
کننده محیط، محدود کنندة تنفس و بنابراین بغرنج کننده زندگی هستند. دوستداران محیط
زیست سعی دارند، با کاهش مصرف لوازمی که کارخانه ها تولید می کنند، هوای پیرامون
محل زندگی خویش را پاک نگه دارند. بسیاری از طرفداران محیط زیست در مراجع
قانونگذاری بازهم نفوذ کرده اند و قوانینی را تصویب می کنند که برپایه آنها ، کارخانه
ها باید برای دودکش های خود فکری بکنند: یا تولدی خویش را طوری سامان دهند که نیازی
به دودکش نباشد، یا بر سر راه دودهای دودکش ها، فیلتر(صافی) نصب کنند حرف قبل از
خروج دود از دودکش و وارد شدن به هوای پاک پیرامون کارخانه ها،مواد مضر آن ها را
همین فیلتر بگیرند. کار طرفداران محیط زیست در جنگ حرف دود و دودکش تا آن جا پیش
رفته است که حتی برای جلوگیری از احداث یک کارخانة جدید، گاهی در جایگاه احداث می
خوابند، با پلیس درگیر می شوند و بالاخره هم، حرف خود را به سمت کرسی می نشانند.
البته، فقط دود
دودکش ها هوا را آلوده نمی کند. برخی از کارخانه ها که با مادهها شیمیایی سر و کار
دارند، نه تنها دود تولید نمی کنند، بلکه از دور نمی توان فهمید که این کارخانه ها
مادهها مضر و پلید کننده هوا و محیط تولید می کنند. گازهای شیمیایی، اغلب از این
دسته هستند. کافی است، یک امت طرفدار حفظ زیبایی و پاکی محیط زیست باب شهری آگاه
شود که قصد دارند یک کارخانةتولید مادهها شیمیایی باب آن حوالی احداث کنند و یا
کارخانه ای بری سر و صدا، مواد و گازهای شیمیایی خود را در آتمسفر و یا آب های
پیرامون آزاد می سازد. آن فرصت است که قید اسم هم کشمکش و درگیری آغاز می شود. عده ای
خویش را به دار می بندند یا از سیم های خاردار پیرامون کارخانه بالا می روند و یا
بانوشتن مقاله به سمت تمام خبر می دهند که کارخانه مذکور با پیرامون خود چه می کند و چه
نمی کند؟!
البته بسته کردن
آلودگی هوای امروز به کارخانه ها، قدری بی انصافی هم هست. فکر نکنید که فقط
کارخانه ها و دودکش ها و گازهای شیمیایی آن ها هستند که محیط را آلوده می کنند و
تنفس را دشوار می سازند. قدری به پیرامون خود با دقت بیشتری نگاه کنید: باب شهرهای
بزرگ و کوچک، هزاران و هزاران و فصل صدها الف اتوموبیل های جدید که مجهز به
فیلترهای تصفیه دود اگزوز اتومبیل ها هستند، تمامی اتومبیل های قدیمی و حتی با عمر
متوسط از این فیلترها بی بهره اند و یا نقص فنی دارند و سوخت خود (بنزین یا
گازوئیل) بدرستی نمی سوزانند. نتیجه این امر، ورود ده ها بدن دود همراه با گازهای
مضر و سرب معلق در هواست. در یک بامداد سرد زمستانی یا حتی پاییزی باب یک شهر بزرگ،
از چرخه به سمت شهر نگاه کنید: لایه ای از دود بر بالای آن ایستاده است. در واقع، مردم
این گونه شهرها در لایه ای از هوای مسموم کننده و آلوده زندگی می کنند، لیک به سمت آن
خلق کرده اند.
شاید شما هم در
اعلام های هواشناسی که از طریق رادیو و یا تلویزیون یا حتی جراید پخش می شود، با
یک اصطلاح هواشناسی به سمت نام «وارونگی هوا» یا «اینورژن» برخورد کرده باشید. در
شهرهای بزرگ، تقریباً تمام ساکنان شهر با این واژه انیس هستند. در حال معمولی، هر
چاه از روی زمین به سمت بالا برویم، از دمای هوا کاسته می شود. اما در روزهای سرد
زمستانی یا پاییزی، گاهی اتفاق می افتد که روی زمین در شهرها سرد است، اما تا چند
صد واحد طول بالای آن، هوایی گرم بود دارد. به این حالت وارونگی می گویند. افزایش دود
و غبارهای آلوده از صنایع و اتومبیل ها در هوا، از عوامل اصلی این وارونگی است. در
ایران، برخی شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، همدان و اراک این
وارونگی آتمسفر را بخوبی می شناسند. ساکنان این شهرها باب چنین روزهایی با مشکلات
تنفسی رو به رو می شوند، زیرا هوای روی زمین با سطوح بالاتر جابه اطاق نمی شود و
هوایی خفه و سنگین، همه آدم را می آزارد.
باز هم اشتباه
کرده اید اگر گمان می کنید که همه آلودگی آتمسفر فقط ناشی از صنایع و خودروهاست.
استعمال از بخاری
ها ، دستگاههای تاب مرکزی، آبگرمکن های نفتی و گازی و دیگر وسایل گرم کننده را
بازهم به آلوده کننده های هوا اضافه کنید. اشتباه نکنید! تنها خانه و مدرسه خویش را در
نظر بگیرید، ار فقط همین دو مورد را در نظر بگیرید، ممکن است بگویید: «ای بابا! … بهجز این بخاری و
آبگرمکن ضمیر اول شخص جمع و یا بخاری آموزشگاه چه قدر هوا را آلوده می کند؟»
همه سرا های شهر،
اداره ها ، بانک ها ، شرکت ها و تمام مدرسه ها را در تماشا بگیرید تا دریابید، تعداد
این آلوده کننده های هوا، چندان هم کم نیست. حتماً مسئولان و تصمیم گیران کشور در
زمینه انرژی سعی دارند که حرف کرانه امکان، سوخت شهرها و روستاها را به گاز طبیعی
تبدیل کنند که میزان پلید کنندگی ثانیه کمتر است، اما رساندن این سوخت طبیعی به همه
شهرها و روستاهای کشور به سرمایه و تخصص و زمان احتیاج دارد.
1-1-
اهمیت سوژه پژوهش و پیشینة آن
آلودگی محیط زیست
یکی از بزرگترین، یا حتی بزرگترین و حادترین معضل جهان امروز است. آسیبهای بیشمار
ناشی از آلایندههای الوان بر سلامتی انسان، زیست بومها و اشکال موجودات زنده،
توجه دانشمندان و محققان نقاط جوراجور دنیا را به سمت خود جلب نموده است. اهمیت این
موضوع به سمت حدی است که این دهه را دهة محیط زیست نامگذاری کردهاند حرف تأکید بیشتری
حرف جدی بودن مساله آلودگی محیط زیست و لزوم توجه به آن و ضرورت یافتن راهکارهایی جهت جلوگیری از افزایش این
مشکل باشد.
در سال 1803،
مالتوس، بزرگترین معضل بشریت را کمبود مادهها غذایی دانست و آژیر داد که با توجه
به روند فزایندة افزایش جمعیت کره زمین، به سمت زودی به جایی خواهیم رسید که غذای کافی
برای تغذیه تمام انسانهای ساکن این کره وجود نخواهد داشت و امروز شاهدیم که طبق
گزارشهای سازمان ملل، 800 میلیون جایع باب جهان وجود دارند که قادر به بدست آوردن
غذای مناسبت نیاز خود نیستند. بعد از مالتوس، عدهای دیگر که خود را نئومالتوسیان
نامیدند، آلودگی محیط زیست را معضلی بزرگتر و جدی تر از مساله کمبود مواد غذایی دانستند، و
متاسفانه، اخبار تکان دهندهای که در این زمینه بدست آمده و میآید این حقیقت زننده را تایید می کند. برخی از اخبار
و آمارهای ارائة شده از سوی سازمانهای معتبر جهانی را از نظر میگذرانیم:
● باب شهرهای بزرگ جهان، روزانه صدها نفر جان خود را در اثر آلودگی
هوا از ید میدهند. پژوهشهایی که در 15 آبادی بزرگ اروپا اجرا شده است نشان میدهد
که آلودگی هوا در شهر لیون فرانسه انگیزه مرگ زودرس 30 تا 50 نفر در روز میشود و در
پاریس، 260 تا 350 نفر تمام روز بر اثر بیماریهای دل و عروق ناشی از آلودگی هوا میمیرند.
محققان دانشگاه هارواد دریافتهاند که میزان مرگ و میر باب شــــهرهایی که بیش از
استانداردهای استعاره با آلودگی هوا مواجهند حدود 20 درصد بیشتر از شهرهای دارای هوای
غیرآلوده است و میزان بیمارهای قلبی در شهرهای صنعتی، حدود 30 درصد بیشتر از سایر
شهرهاست.
● گزارشی از صندوق محیط زیست بانک جهانی حاکی است که ســـالانه 800
الف نفر باب جهان بر اثر بیماریهای تنفسی، قلبی و سایر بیماریهای ناشی از آلودگی
هوا جان خود را از دست میدهند.
● نازایی، اختلالات نوزادان، کمخونی، نارساییهای حاد کلیوی،
اختلالات کبدی، دردهای شدید شکمی، بیماریهای چشمی بحرانی و بعضاً کوری، مشکلات
تیروئیدی، افزایش تنگی خون، سکته، فلج، اختلالات حافظه، پایین آمدن بهره هوشی،
عدم تمرکز و انواع ناراحتیهای روحی و روانی از تمام افسردگی، اضطرابهای شدید،
تنشها و غیره ،از عواقب منتشر وسیع آلایندهها باب جهان میباشند.
●آلودگی
محیط زیست منجر به بروز عظیمترین و فاجعه آمیزترین سرنگونی بزرگ تاریخ حیات شده
است…. حیات در درازا تاریخ طولانی خود، از بیش از سه میلیارد واحد زمان ( پیش،
شاهد پنج سرنگونی عظیم بوده است که به سمت ترتیب در اواخر دوران های اردوویسین، دونین،
پرمین، تریاس و کرتاسه رخ دادند. در هر یک از این پنج سرنگونی عظیم، تنوع زیستی و
اندازه گونههای زیستی حرف حد زیادی کاهش یافت و گاه چند میلیون سال طول میکشید تا
نوعبهنوع زیستی دوباره تندرستی حاصل کند و غنای خود را بازیابد. مشهورترین آنها، انقراض
پنجم حیات که باب آخر دورةکرتاسه رخ داد و باعث نابودی نسل دایناسورها شد. ولی این
انقراض، مخربترین انقراض عظیم تاریخ آفرینش نبود، بلکه فجیعترین آنها سرنگونی ششم است که به دست انسان
آغاز شده و بسیاری از دانشمندان احتمال دادهاند که اضافه حرف بسیاری از گونههای
گیاهی و جانوری، منجر به سمت نابودی نسل آدم نیز خواهد شد. وجود مقادیری از انواع
آلایندهها از جمله آفت کشها و سموم شیمیایی باب شیر انسان، احتمال این ضروری را
افزایش داده است.
● آلودگی محیط زیست و گرمایش
ناشی از آن، یک سوم زیستگاههای طبیعی جهان را تا آخر این قرن بطور اساسی
دچار اختلال میکند و تمامی گونههای زیستی که امکان مهاجرت سریع، با سرعتی بیش از
روند تخریب را ندارند و یا زیستگاههای آنها منحصر به سمت تک است محکوم به نابودی
خواهند بود.
● طبق فهرست آل ارائه شده از سوی IUCN
(اتحادیه بینالمللی حراست از طبیعت و منابع طبیعی) در سال 2002، 5714 سنخ از
گیاهان و 5453 سنخ از جانوران جهان با خطر سرنگونی مواجه هستند و از این میان، 928
گونه از گیاهان دولپهای، 79 سنخ از تک لپهایها، 17 گونه از مخروطیان، بیش از
22 گونه از نهانزادان آوندی، 181 گونه از پستانداران، 182 گونه از پرندگان، 55
گونه از خزندگان، 30 سنخ از دوزیســــتان، 257 گونه از ماهیان، 46 سنخ از
حشـرات و 222 گونه از نرمتنان باب شرایط بسیار حاد و بحرانی به سر میبرند. و
حتماً این ارقام از میان گونههای شناسایی شده است و مسلماً گونه های فراوانی وجود
دارند که بدون اینکه حتی شناسایی شده باشند باب اسم نابودی هستند ، چنانکه گفته میشود
حدود 90 درصد از گیاهان جنگلهای جادهای هنوز مورد خواندن و بررسی رسم نگرفتهاند
و چه بسا بتوان از آنان، داروهایی ارزشمند برای بیماریهای غیرقابل درمان
امروز بدست آورد.