مقدمه:
عملکرد آینده شرکتها امروز وابستگی اضافی به چگونگی تصمیماتی دارد که توسط مدیریت سازمان بصورت مؤثر اتخاذ میگردد و صاحبان این تصمیمات همیشه نیازمند کسب اطلاعات از درون و برون سازمان هستند که براساس این اطلاعات مدیریت بتواند بصورت بهکمال عقلائی استراتژیهای سازمان را با استفاده از منبعها در اختیار راهبری نماید. دادهها مرتبط به فرآیندهای اقتصادی عملاً توسط سیستمهای حسابداری و قوانین آمره مورد گزارشگری قرار میگیرد که این فرآیند از یک جانب متأثر از بخشهای اقتصادی و اجتماعی کشورها میباشد و از طرفی دیگر حرف توجه به تغییرات برقآسا عوامل سیاسی این فرآیند استانداردگذاری و تبیین آن در حسابداری را با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی برابر نموده است.
تنوع حسابداری و اهداف آن عملاً از بهر تهیه و آماده سازی اطلاعات با استفاده از معیارهای اندازهگیری فرآیندهای اقتصادی در طول دورههای جوراجور و برای ذینفعان مختلف گوناگون میباشد بطوریکه حرف همین اساس حسابداری مالی به سمت صورت گذشتهنگر و برای تهیه و تنظیم اطلاعات جهت تصمیمگیری کاربران و ذینفعان برون از اداره میباشد این در حالی است که حسابداری مدیریت به مدیریت در ارائه صفت ادا بیشتر در استفاده بهینهتر از دادهها در اختیار چشماندازهای تدبیر را ترسیم نماید کمک مینماید چرا که این دادهها مورد احتیاج است. بمنظور اطمینانبخشی از برنامهریزی، کنترل، ساماندهی و تصمیمگیری صحیح حسب توابع باب انتخاب و در کنترل میباشد. از طرفی دیگر حسابداری مالی با استفاده از اطلاعات واقعی حقایق دوران را در جانب مسیر تکامل و حرکت شرکت نشان میدهد اما عملاً این دادهها نشانی از دلایل و عوامل ابداع حقایق تحصیلی را نمیدهد.
بنابراین نتایج حاصل از محاسبهگری مالی را میتوان با کمک از اصول حسابداری مدیریت مورد بهبود و اثربخشی بیشتر قرار داد. در برابر حسابداری مالی عملاً دادهها حسابداری مدیریت ماهیت هنجاری ندارند اما برعکس اطلاعات حسابداری مدیریت در جانب ایجاد جهتگیریها و ایدههای آیندهنگری امری عملی میباشد. مضافاً اینکه در شرایطی که شرکتها باب شرایط اقتصادی رقابتی پیچیدهتری رسم میگیرند همواره پدیدههای حسابداری مدیریت در حال تغییر خواهند بود این موضوع بسیار اساسی از بهر بقای و ادامه عمر حسابداری مدیریت میباشد.
ماکسول باب سال 1930 این موضوع را بدین ترتیب تشریح نمود که محاسبهگری مالی پیوسته بدنبال متعادل سازی تمام عملیات اقتصادی در طول تاریخ و دوران ایجاد رویدادهای مالی و اقتصادی (بهاء تمام شده تاریخی) است و این بخش از محاسبهگری باقدرت نیست که اطلاعاتی را از اینکه چگونه صدها هزار نفر از استفادهکنندگان اطلاعاتی به علت مشکلات و ناکارآمدی حاضر در سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مالی بخشی از درآمد قابل آموزش خود را که در چهره وجود اطلاعات مربوط تحصیل مینمودند از ید دادهاند و این موضوع به سمت عنوان یک وضعیت متناقض در حسابداری مالی و سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مالی مورد بحث میباشد. بنابراین بود اطلاعات انباشته شده در حسابهای مالی دارای تقاضای انبوه زبرین در تحلیل و تفسیر و گزارشدهی آنها برای تصمیمگیری مدیریت میباشد. بنابراین توجه به سمت وضعیت و ساختار فعلی صرفهجویی ملی و بینالمللی نیازمند درک حسابداری تدبیر و تدقیق به نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان عملاً ما را به سمت مسیر تکاملی حسابداری مدیریت بیشتر از سابق آشنا میسازد. بطوریکه در یک چشمانداز قدیمی این محاسبهگری مدیریت است که بطور مستقیم از طریق بررسی وقایع تاریخی نشأت میگیرد. گذر تاریخی اقتصاد از بار قدیمی به صنعتگری و سپس به تولید کارخانجات در مقیاس بزرگ باب درازا انقلاب صنعتی و ایجاد ساختارهای صنعتی سازمان یافته حسب شرایط رقابتی عامل ایجاد و بروز حسابداری مدیریت میباشد. تحولات حسابداری مدیریت در طول این دوره انبوه بسیط بوده و عامل اصلی آن را میتوان در نیازهای ذینفعان در سازمان به اطلاعات جهت تصمیمگیری میباشد. در این ارتباط تحقیقات بسیار زیادی که بیانگر جاده تحول حسابداری تدبیر بوده است توسط محققان حسابداری شامل سالومون 1945، چات فیلد 1977، چندلر 1977، پارکر 1980، جانسون و کاپلان 1987، هاپوود 1987، هوکن 1988، مارسیو 1988، ابنایر 1995، اکونو و سوزوکی 2007 و کاپلان 2010، 2011 و ... در کشورهای جوراجور همچون امریکا، بریتانیا و ژاپن چهره پذیرفته است. بر همین اصل بمنظور بررسی مهمترین عوامل توسعه حسابداری مدیریت باب طول سنوات مذکور حرف به حال گذری تمام چند کوتاه به عنوان عوامل بارز توسعه یافتگی بشرح زیر مطرح میباشد.
حسابداری مدیریت یا حسابداری مدیریتی:
بر استفاده از اطلاعات حسابداری از بهر مدیران باب سازمانها، جهت مهیا کردن آنها برای تصمیمسازی کسب و پیشه آگاهانه تأکید دارد که به آنها اجازه میدهد حرف کارکردهای کنترل و مدیریتشان را بهتر تجهیز نمایند.
در برابر اطلاعات محاسبهگری مالی، اطلاعات محاسبهگری مدیریتی این خصوصیات را دارند:
· در درجه آغاز نگاه رو به جلو دارند، بجای تاریخی
· برای تایید از تصمیمگیری بطور کی مبتنی بر مدل با درجهای از انتزاع هستند، به سمت جای مبتنی بودن بر مناسبت
· برای استعمال در سازمان طرحریزی شده و در نظر گرفته شدهاند، بجای اینکه برای استفاده ذینفعان، بستانکاران و قانونگذاران در تماشا گرفته باشد
· معمولاً محرمانه بوده و توسط مدیران استفاده میشود تا گزارشگری عمومی
· با ارجاع به احتیاجات مدیران احتساب میشود و اکثر توسط سامانههای اطلاعات مدیریت استعمال میشود نه حرف ارجاع به استانداردهای عمومی حسابداری مالی.
تعریف:
آیفک از تشریح مدیریت مالی تشکیلاتی از سه صفت گسترده استقبال میکند: حسابداری بها، تجزیه و تحلیل و ارزیابی عملکرد، برنامهریزی و پشتیبانی از تصمیمگیری.
به گفته انجمن حسابداران خبره مدیریت (CIMA)، "حسابداری مدیریت فرآیند تعریف، اندازهگیری، تجمیع، افراز و تحلیل، مهیاسازی، تفسیر و تبدیل اطلاعات مورد استفاده مدیریت جهت برنامهریزی، برآورد و بازدید یک واحد تجاری و جانب اطمینان از استفاده مناسب و پاسخگویی به منابعشان میباشد. حسابداری مدیریت ایضاً تهیه گزارشهای مالی را نیز برای گروههای غیرمدیریتی بسان ذینفعان، بستانکاران، سازمانهای قانونگذار و مراجع مالیاتی را شامل میشود.
مؤسسه حسابداران رسمی امریکا (AICPA) بیان داشته است که حسابداری مدیریت در عمل به گسترش در سه حوزه زیر میانجامد:
· مدیریت راهبردی- ارتقای نقش حسابدار مدیریت به سمت آغاز یک شریک راهبردی در سازمان
· مدیریت عملکرد- بسط عملکرد تصمیمگیری کسب و پیشه و مدیریت حاصل سازمان
· مدیریت ریسک- مشارکت در چارچوبها و شیوهها برای شناسایی، اندازهگیری، مدیریت و گزارشگری ریسکها و دستیابی به اهداف سازمان
مؤسسه حسابداری آزموده تدبیر (ICMA) بیان میدارد "یک حسابدار تدبیر اندیشه و مهارت حرفهای خود را درتهیه و ارائه دادهها مالی و سایر تصمیمها به سمت روشی بکار میگیرد که برای مدیریت در تدوین سیاستها و در برنامهریزی و کنترل اعمال مورد تعهدش یاریرسان باشد ". بنابراین به حسابداران مدیریت باب بین حسابداران به عنوان ارزش آفرینان نگاه میشود. آنها بیشتر اشتیاق دارند به جلو نگاه کنند و تصمیماتی بگیرند که آتی سازمان را اسم پایین تأثیر قرار خواهد داد تا به ثبت تاریخی و احترام (حفظ امتیاز) جنبههای حرفهای. بنابراین دانش و تجزیه حسابداری مدیریت میتواند از زمینهها و کارکردهای اندر یک اداره به دست بیاید، مانند تدبیر اطلاعات، خزانهداری، حسابرسی کارایی، بازاریابی، ارزشیابی، قیمتگذاری، تدارکات و غیره.
|
||||||
برای مثال: · جذب تام هزینههای افزایشی · تصمیمگیری براساس مدلهای برنامهریزی، بودجهبندی و پیشبینی قیمتها · روند تولید، خطمشی و انطباق استراتژیک مشتریان · بهینهسازی سرمایهگذاری (برای مثال تولید در مقابل ابتیاع و منابع خارجی) |
برای مثال: · ارزیابی برون مربوط به مرز جاری استراتژیک و برنامهها · برآورد اقدامات عملیاتی، شاخصهای اجرایی (برای مثال ارزیابی واریانس، گنجایش، روند بهرهوری) · سودآوری گزارشگری · روند افراز و تحلیل · بخش یادگیری و آشتی |
· قیمت تمام شده کالاها · برآورد موجودی
|
قابل پیشبینی تاریخچه
بالاتر ارزش افزوده تدبیر تصمیمگیری پایینتر
اسم تحول باب حسابداری مدیریت:
رانبر باب واحد زمان ( 1995 روشهای مختلفی را درخصوص تجزیه و تجزیه مسیر تکامل حسابداری تدبیر مطرح نمود که مهمترین آنها را به 5 روش مختلف اسم پایین عنوان تئوریها و دیدگاههای نظری در محاسبهگری مدیریت تعریف نمود:
1. دیدگاه قدیمی
2. چشمانداز نئوکلاسیک
3. چشمانداز جانسون و کاپلان
4. چشمانداز فرآیندی
5. دیدگاه مارکسیستی
برپایه این دستهبندی و طرفداران دیدگاه سنتی استدلال میکنند که بسط پایدار یکی از ویژگیهای اصلی محاسبهگری در تندرستی روشهای مورد عمل سازمانها میباشد که میتواند بمنظور توسعه و بقای همواره مناسبت استفاده قرار گیرد و این یک واقعیت است که وضعیت فعلی حسابداری مدیریت که مرتبط به سالها 1949 تا 1977 میباشد ناشی از دیدگاه نئوکلاسیکها میباشد که رویکرد آنها بصورت بنیادی موافق با اصول اساسی دیدگاه سنتی است اما آنها در امعان و بهبود پذیری مسیر تاریخی تجزیه و تحلیل حسابداری تدبیر توسط آقای انبر در واحد زمان ( 1995 این رویکرد را به سمت عنوان یک روش مستقل شناسایی کردهاند و مطابق با آن محاسبهگری به عنوان رشتهای تشریح میگردد که بدنبال کمک به شرکتها در مسیر رسیدن به سمت اهداف سازمانی میباشد. با تدقیق به موارد فوق جانسون و کاپلان چشمانداز خود را با تدقیق به سمت وجود ارتباط گریزناپذیر فیمابین حسابداری و مدیریت تئوری خود را در این ارتباط در واحد زمان ( 1980 مطرح و مورد استفاده رسم دادهاند.
مطابق حرف رویکرد آنها با توجه به سمت اینکه نگرش رویکردی حسابداری مدیریت سنتی بالفعل اطلاعات مناسبت نیاز ومناسب را برای مدیریت فراهم نمینماید پس ما بمنظور امکان پاسخگویی، نیازمند تعیین تئوریهای تازه باب این خصوص میباشیم (جانسون و کاپلان 1987). پشت از آنها رویکرد فرآیندی مطرح گردید که تماشا اصلی آن بر این ایده استوار است که سیستمهای کنترلی در سطح شرکتها نه تنها دارای مکانیسمهای خنثی هستند حرف تقابلی نیز میباشند اما بکارگیری رویکرد فرآیندی باب تولید نقش مؤثری را باب این مسیر جانب تعالی بیشتر سازمان و دستیابی بیشتر و بهینهتر به اطلاعات مورد احتیاج را فراهم میآورند پشت از این رویکرد آقای (هاپوود در سال 1987) رویکرد خود را تحت آغاز رویکرد مارکسیستی مطرح نمود که در آن اشاره میشود که جهاز حسابداری علمی مکانیزمی است که به سمت مدیریت کمک مینماید که شرکت را به صرفهجویی بیشتر در نیروی کار و دیگر منبعها مصرفی یاری دهد مضافاً سازمان را در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی بیشتر یاری میرساند. از چشمانداز (هاپر و آرمسترانگ باب سال 1991) توسعه حسابداری مدیریت ابزاری است که بدرستی فرآیند پخش دخل و داراییها را بین طبقات مختلف اجتماعی بصورت کامل باب نظر میگیرد. علاوه حرف روشهای استعاره شده این موضوعی بسیار بااهمیت که ضمیر اول شخص جمع قادر باشیم مطالعات انجام شده در سطح حسابداری بینالمللی را به عنوان بیاننامه فدراسیون حسابداری بینالمللی IFAC در سال 1998 را که درخصوص جاده تکامل محاسبهگری مدیریت مورد مداقه و توجه قرار دهیم. مطابق با مدل زیر که توسط IFAC درخصوص سیر بسط حسابداری تدبیر منتشر شده است ما باقدرت به تاویل فرآیند و سیر سیستماتیک مدیریت تحول حسابداری بپردازیم.
در این نوشته مشتری، اهمیت مشتری، برخورد با مشتری، منافع دریافتی مشتری، انتظارات مشتری و رویکرد سازمان به مشتری مورد بررسی قرار می گیرد.
مقدمه:
موضوع «برخورد با مشتری» یک موضوع کاملا ًمهم است؛ چون به سمت بیانی، آسهای ترین مورد، در طول و عرض برنامه های بازاریابی نیز مقوله ای به نام «مشتری» است. رمز موفقیت بازاریابان بزرگ، کیفیت رفتار آنها با مشتری است. یکی از تعاریف بازاریابی می تواند «هنر جلب رضایت مشتری برای انتخاب، خرید و تکرار خرید یک اروس الا خدمت» باشد. باب عرصه بازارهای رقابتی امروز که بیش از پیش حق انتخاب و چنه زنی و قدرت تصمیم گیری مشتریان برای ابتیاع و انتخاب خدمت و کالا افزایش یافته و این افزایش اسم صعودی نیز دارد باید تماس مناسب با مشتری و حفظ مشتری را باب الویت رسم دهیم و برای حفظ موقعیت شرکت و یا بازار خود هر روز بیشتر از پیش بر آگاهی خود در مناسبت مشتریان و علایق آنها بیافزاییم. تا علاوه حرف داشتن مشتریان باوفا و مناسب ، بتوانیم آنها را در این بازارهای رقابتی حفظ کنیم.
مسئلۀ حقیقی که باده بایست بر روی آن تمرکز کنیم، این است: «چگونه می توانیم با مشتریان تماس مناسبی داشته باشیم؟ به طوری که بتوانیم به نتایج مورد دلخواه ید یابیم».
چسان می توانیم با مشتریان برخورد مناسبی داشته باشیم؟
برای داشتن تماس مناسب با اسم می بایست که 4 اصل را مورد توجه و عمل قرار دهیم:
1- شخصیت مناسب
2- آگاهی مناسب
3- خدمت مناسب
4- رفتار مناسب
شخصیت درخور : آیا همۀ افراد می توانند بازاریاب باشند؟ این سؤال را می توان به چهره دیگری نیز مطرح نمود: آیا هم ۀ افراد می توانند جراح یا درودگر یا مهندس باشند؟
به عقیدۀ برخی از افرادی که به بازاریابی علاقه ای افراطی دارند ،همۀ افراد به نوعی بازاریابند؛ چون در طول تعیش و در روابط و مناسبتهای متعدد از مهارتهای بازاریابی استفاده باده کنند.
ولی واقعاً نمی استطاعت بازهم ۀ افراد را بازاریاب دانست. مثل اینکه، همۀ ما می دانیم که باب آن ابتلا به سرما خوردگی باید از خوردن بستنی پرهیز نمود سرپرست با آگاهبودن این عمل، هم ۀ ما پزشک نیستیم. بنابراین، بازاریابی هم الگو مشاغل دیگر، شخصیت، استطاعت و دانش منحصر به خودش را می طلبد؛ در نتیجه هر کسی نمی تواند بازاریاب باشد مگر آنکه از شخصیت، توان و دانش بازاریابی برخوردار باشد. بنابر همان مانند پیشین، اگر کسی بخواهد شغل پزشکی را برای خود انتخاب کند، باید دروس پزشکی را در دانشگاه ادراک کند، توان پزشک بودن را به دست بیاورد و سپس شخصیت پزشکی پیدا کند. کسی که با دیدن یک قطره خون از هوش می رود، چگونه می تواند یک جراح قلب باشد؟!
شخصیت، ترکیبی از رفتار درونی و برونی یک انسان است که به چهره یک سلسله رفتارهای قابل رؤیت و امعان نمود باده یابد. حرف این اصل می توان شخصیت افراد را برحسب پیشه آنها نیز دسته اسیر نمود.
بازاریابی، شغلی مناسب از بهر کسی است که سجیه بازاریابی داشته باشد. سجیه شغلی، امری اکتسابی است؛ یعنی می توان سجیه متناسب با یک شغل را به ید آورد؛ یعنی می توان بازاریاب شد.
شخصیت یک تک بازاریاب، در فرم آرمان آل، نکات فراوانی برای توجه و بررسی دارد که به سمت برخی از آنها اشاره می کنم:
- بیرون گرایی
-اهل تعامل و ارتباط
-قدرت بیان مناسب
- قدرت نفوذ و تأثیر گذاری
- نظم
- تمایل بالا به یادگیری
- درک مناسب شکست و ناکامی
-پشتکار و تلاش فراوان
- خرد و تفکر بالا
- تعادل
- تشنگی برای جذب موفقیت و ...
تمام موارد بیان شده به دلیل اشتیاق و جهت گیری شخصی نیست؛ اینها تمام مواردی هستند که توفیق در بازاریابی را تضمین باده کنند.
اگر کسی در حال حاضر از سجیه مناسبی از بهر بازاریابی برخوردار نیست، می بایست این شخصیت را کسب کند و خویش را سرگرم به دست آوردن آن بنماید. بازاریاب از ذهن و رفتاری مناسب برای بازاریابی برخوردار است.
آگاهی درخور : فرد حکیم چرا پیش از درمان، بیمار خود را بازدید می کند؟ از بهر اینکه بتواند راه درمان را تشخیص بدهد. او نمی تواند داروی آنتی بیوتیک را برای کسی که از درد شکنبه آزار می برد، تجویز کند.
شناخت مشتری یعنی شناخت نیاز، دعوی و استیل ارتباط با او. بری آگاهی مشتری چسان باده توان با او ارتباط بازاریابی برقرار نمود؟ مثلاً شرکتی که مشکل ادا حقوق کارمندان خودش را دارد، چاه نیازی به تبلیغ در یک پیک بومی دارد؟ ار بدون شناخت کافی به جلسات بازاریابی برویم، و تمام چیز را به دستان شانس و اتفاق بسپاریم، کاری به غیر اذیت کردن اسم و خودمان صورت نمی دهیم. باید بدانیم چه چیزی را به سمت چه کسی و با چه روشی بدهیم.
پرستش مناسب : اجازت بدهید از همان مانند گذشته استفاده کنم. یک پزشک نیک و حرفه ای کسی است که داروی مناسب برای الم مناسب تجویز کند تا در نتیجه، آن درد برطرف شود. حرف این اساس، بازاریاب خوب ایضاً کسی است که محصول یا خدمت درخور را برای برطرف نمودن خواسته یا نیازی از مشتری به او پیشنها بدهد حرف با استفاده از آن، مشتری احتیاج یا خواسته خویش را برطرف نماید. دقیقاً به همین انگیزه است که همیشه و همیشه به سمت بازاریابان و فروشندگان محترم اندرز می کنم که نسبت به کالا یا خدمتی که می خواهند به دیگران پیشنهاد بدهند، با خودشان کنار بیایند. حتی اگر شما جزو افراد بالا توانمند در بازاریابی باشید، وقتی بار یا خدمت نا مناسبی را به مشتری ارائه دهید، دارید اعتبار حرفه ای خودتان را ارّه باده کنید. مترصد باشید که مشتریان شک را بو می کشند و از ثانیه انهزام می کنند. اگر چشمانتان از صفت اطمینان انتساب به کیفیت کاری که می کنید، ندرخشد، بازاریابی شما حرف موانع ارزانی روبرو خواهد شد.
از بهر اینکه به یک راه حل آنی در این خصوص برسید، از خودتان بپرسید که این محصول یا خدمتی را که دارم به دیگران ارائه می کنم، خودم و اعقاب ام نیز مورد استفاده رسم باده دهیم؟ چرا؟
مصداق این شعر اسم که باده گوید:
«واعظان که این حضور باب محراب و منبر می کنند چون به سمت خلوت می جریان آن کار دیگر می کنند» نباشیم!
رفتار مناسب: هر شغلی اقدام مهارتی متناسب با خودش را دارد. بازاریابی هم از این آیین مستثنی نیست. رفتار حرفه ایا برای یک شغل، نمود بیرونی بخشی از رفتار است که به ثانیه شغل و اسباب حاکم بر آن بستگی دارد. رفتار و شخصیت بسیار به بازهم مرتبط هستند ولیکن شخصیت، بیشتر از رفتار شغلی، جنب ۀ شخصی و درونی دارد.
اقدام مناسب بازاریابی به دو پیش نیاز محتاج است:
1- شخصیت
2- شناخت و دانش
برای برخورداری از رفتار پیشه ای بازاریابی، راهی به غیر از احراز دانش و مهارتهای لازم را نداریم. مجهز بودن به سمت رفتار بازاریابی مهمترین ابزار کاربردی باب این حرفه است.
رفتار، مجموعه ای از کنشها و واکنشهاست. اکتساب رفتار حرفه ای بازاریابی از طریق پرورش و روشهای متعدد آموزش امکان پذیر است. هدف رفتار پیشه ای، کسب موفقیت باب مسیر یک پیشه است.
اقدام پیشه ای یک بازاریاب ویژگی های بسیار فراوانی دارد، از قبیل:
- اعتماد به خود بالا
- صداقت/ جرأت
- احترام به خود و دیگران
- رعایت فرهنگها و هنجارها و ...
تمام آنچه که بیان شد، انگیزه می شود که ما باب برخورد با مشتری در جریان یک بازاریابی بتوانیم روی موفقیت خود آمار باز کنیم. این بااهمیت تلف که شغل ما بازاریابی است یا نه، حرف مهم این است که آیا ضمیر اول شخص جمع می خواهیم با فردی به نام مشتری روبرو شویم یا نه؟ حتی اگر مهندس ساختمانی هستید که باده خواهد برای پروژه اش تأییدیه حالت مدیره را بگیرد، بهتر است که به سمت اقدام بازاریابی مجهز شوید!
یکی از ملاکهای مهم در بازاریابی این است که پیوسته حق را با اسم بدانیم .
در دنیای رقابتی امروز شرکت هایی موفق هستند که بتوانند ارزشهای بیشتری برای مشتریان به سمت وجود بیاورند. مشتریان امروزه اسم عرضه فرآورده با کیفیت برتر، خدمات بیشتر، تعجیل بالاتر، همخوان و متناسب حرف نیازهای خود، قیمت مناسب تر و تضمین باتدبیر هستند، لذا آژانس باید بررسی کند که ضمن سودآوری ، کدامیک از خواست های گوناگون مشتریان را می تواند برآورده کند. کارتل هایی که الهیات بازاریابی را پذیرفته اند، یعنی مشتری و جامعه را مدنظر داشته و محور عملیات قرار داده اند، در تلاش برای به بود آوردن و افزایش مداوم بها مشتری هستند.
عوامل متعددی باب ارتقای ارزش مشتری موثر هستند؛ مثل کیفیت ، خدمتها ، سرعت و... یکی از عوامل بودجه ای در تولیدات محصول ، رضایت مشتری است که با ارزش دریافتی از سوی مشتری ارتباط دارد. مشتریان ارزشهایی را که از شرکتهای مختلف می توانند دریافت کنند حرف هم مقایسه کرده ، شرکتی را انتخاب می کنند که بنا به سمت نظر آنها، ارزش بیشتری به سمت ایشان عرضه کند.
شاید به ظاهر، مشتریان نتوانند فرآیند مقایسه ای بالا را به زبان بیاورند ولی حتما این مقایسه در ذهن آنها صورت می گیرد و وقتی تصمیم به سمت خرید از محصول کارتل یا مغازه خاصی می گیرند، به این نتیجه رسیده اند که بها آن نسبت به سایر محصولات موجود بالاتر است.
منافع دریافتی از سوی مشتریان
مشتریان در مقابل پرداخت هزینه، فایده هایی دریافت می کنند که عبارتند از:
- فایده اصلی:
همان چیزی است که دلیل اصلی مشتری را برای خرید شامل می شود. برای مثال دلیل اصلی مشتریان برای خرید عینک ، دید بهتر است و همین طور دلیل اصلی برای خرید پالتوی زمستانه گرم صیرورت و....
- فایده جانبی:
غرض سایر فواید و فوایدی است که به همراه خرید یک محصول نصیب مشتری می شود. برای مانند با خرید عینک مشتری فواید دیگری نظیر نشکن بودن شیشه ، سبکی ، زیبایی و... و حرف خرید پالتوی زمستانه ، فواید دیگری همچون راحتی ، شیک بودن و... را تعقیب می کند. یکی از مهمترین فایده های جانبی که امروزه برای مشتریان حائزاهمیت است ، خدمتها حمایتی است که نصیب مشتری می شود. غرض خدمات قبل ، حین و پس از فروش است.
به همین دلیل شرکتها در اندیشه افزایش گارانتی و مدت زمان پشتیبانی از محصولات خویش نزد مشتریان هستند.
- ارتباطات:
در تمام فرآیند ارتباطی ، دو طرف قرار دارند. باب ارتباطات بازار یک طرف شرکتها و جانب دیگر مشتریان هستند. شرکتها موقعی که بخواهند با مشتریان ارتباط برقرار کنند این فرآیند را حرف برخه گیری از ابزارهای ترویج همچون تبلیغات ، روابط عمومی ، پیشبرد فروش ، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم انجام می دهند. حتماً خویش محصول هم با بسته بندی ، رنگ و... باب برقراری ارتباط از سوی شرکت با مشتری نقش دارد.
اما مشتریان امروزه اسم جهت دیگر ارتباطات هستند؛ یعنی زمانی که خود تمایل داشته باشند با شرکت تماس بگیرند و مشکلات و اعتراضات و پیشنهادشان را بیان کنند. به همین دلیل است که شرکتهای موفق باب برقراری این ارتباط نیز سرمایه گذاری می کنند، نظیر ایجاد تنها ارتباط حرف مشتریان ، اندازه گیری رضایت مشتریان ، برقراری سیستم تلفن رایگان برای تماس مشتری و....
در دنیای پیچیده رقابتی از تمام فرصتی برای برقراری ارتباط دوسویه باید استفاده کرد. اگر می خواهید با مشتریان تان رابطه بلندمدت داشته باشید باید به سراغ آنها بروید و از آنها بخواهید با شما تماس بگیرند و صدای آنها را بشنوید.
نشنیدن صدای مشتری هزینه های زیادی را به شرکت تحمیل خواهد کرد، نظیر از دست دادن مشتریان ، پرورش مشتریان ناراضی و خرابکار و افت سهم بازار و....
- انتظارات مشتری:
مشتری قبل از خرید بار انتظاراتی دارد که بر مبنای تصویر ذهنی او شکل گرفته و تصویر ذهنی را تجربه قبلی مشتری از خرید، آزمایش کسانی که با مشتری نزدیک هستند (همکاران ، بستگان ، دوستان و...) و تبلیغات شرکت شکل می دهند.
- مشتری راضی - ناراضی – خشنوددانلود گزارش کارآموزی آشنایی حرف اشکال قطعات کامپیوتر و کاربرد آن ( سخت افزار کامپیوتر )
مکان: شرکت یاسر رایانه باختر
فرمت فایل: دعا برازنده ویرایش
اندازه صفحات: 55
فهرست
دوران آغاز : آشنایی با قطعات کامپیوتر
CD & DVD
CPU
UPS چیست ؟
آشنایی حرف USB
Bluetooth
سنترینوچیست ؟
فیش صدا
لیست قطعات کامپیوتر
دوران دوم : دوستی با کاربرد قطعات کامپیوتر
مادربورد
Webcam
پرینتر لیزری
دوربین دیجیتال به بهازا اسکنر
مانیتور CRT
مانیتور LCD
هارد ساتا
فصل سوم : اسمبل کامپیوتر و چونی انتخاب قطعات
اسمبل کردن کامپیوتر
ابتیاع RAM کامپیوتر
ابتیاع کامپیوتر
راهنمای خرید پرینتر
فرم پیشرفتهای کار آموزی