» :: آخر نامه امعان رابطه بین سبکهای یادگیری و شناختی
آخر نامه کارشناسی امعان رابطه بین سبکهای یادگیری و شناختی
مقدمه پایان جریده
یکی از موضوعهایی که در دهه های اخیر (۱۹۷۰و به بعد) در بازجست های آموزشی مورد تدقیق قرار گرفته ، این است که دانش آموزان با بهره گیری از چه سیکلهایی به فراگیری مطالب می پردازند. در این اساس سبک های شناختی خویش به زمینه و مستثل از زمینه ویتکین و سبک های یادگیری کلب با توجه به کاربردهای روز افزون آن تحقیقات وسیعی را بخود اختصاص داده اند. سبکهای شناختی شیوه های نسبتا ثابتی هستند که افراد حرف استفاده از آنها اطلاعات را بدستآوردن کرده، آن را پردازش می کنند و به آن سازمان می بخشند (هان ، ۱۹۹۵). سبکهای یادگیری باورها، اعتقادات، رجحانها و رفتارهایی هستند که افراد به سمت کار باده برند تا در یک موقعیت معین به یادگیری خود کمک کنند (سورش اسریو استاوا ۱۹۹۷ به نقل از ساراچو (۱۹۹۸)). این استیل ها تا اندازه ای تحت تاثیر تفاوتهای اختصاصی و تا اندازه ای تحت تاثیر محیطی که فرد در آن قرار دارد شکل می گیرند.
سبک های آموزش کلب دارای چهار وجه همگرا ، واگرا ، جذب عامل و انطباق دهنده می باشند؛ از نظر کلب (۱۹۹۰) خصوصیات این افراد به شرح زیر است: افراد همگرا: دستکاری کردن اشیاء ، تجزیه و تحلیل منطقی عقاید، برنامه ریز و یادگیری از راه تفکر. افراد واگرا: مشاهده تاملی، یادگیری از جاده ادراک، در نظر گرفتن جهت های متفاوت موضوع افراد جذب کننده: مفهوم سازی انتزاعی ، مطالعه، تفکر، در تنهایی ایجاد مفاهیم انتزاعی، علاقه به علوم پایه و علوم کاربردی، افراد انطباق دهنده تجزیه عینی ، بحث گروهی، علاقه به همراهی با همسالان، علاقهبه همراهی با همسالان، علاقه به خرید و فروش و معامله و بازار یابی و علوم انسانی و هنر (کلب (۱۹۹۰) به نقل از اندرسون ، آدامز ۱۹۹۲).
در سبکهای شناحتی ، افراد خویش به سمت زمینه ، اشخاصی هستند که بیشتر تحت تاثیر محیط خود قرار می گیرند، در یادگیری خود کل گرا هستند و به دریافت الگو به صورت کلی گرایش دارند؛ در حالیکه افراد مستقل از زمینه تحلیلی عمل می کنند و بیشتر تمایل دارند تا یک الگو را به بخشهای مختلف تجزیه کرده و به جئیات آن توجه کنند و کمتر تحت تاثیر محیط قرار می گیرند (ارمرد ۱۹۹۵؛ وول فوک ۱۹۹۵ و ویتکین ۱۹۷۱ به نقل از آزاد مرد (۱۳۷۹).
افراد درخور حرف تفاوتهای فردی ، راههای متفاوتی را برای یادگیری مورد استفاده قرار می دهند. ویتکین حرف این عقیده است که این تفاوتها کاربرد مهمی باب موقعیت های آموزشی و شغلی دارد. با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر تشبیه سبکهای یادگیری و شناختی دانش آموزان سال دوم دبیرستان گروههای حقایق انسانی، ریاضی و تجربی در انتخاب رشته های تحصیلی است، امید است، نتایج این تحقیق بتواند رهنمودهایی در جهت بهبود وضعیت یادگیری دانش آموزان ارائه دهد.