تاریخچه فرش ایران
قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 باب دومین بار کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو باب منطقه پازیریک کشف و به سمت نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه صفت کرد، درباب فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و ثانیه را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین بساط ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به سمت طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا ایرانزمین است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل سده چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." آنگاه او افزون می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران آشکار می شود. طرز آرم ادا کردن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه چهر سینه ادهم از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش سرآمد تخت جمشید نیز دیده می شود."فرش ایران و جدال در خصوص تاریخ آن پیوسته یکی از مهمترین مسایل مورد علاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده است.لیک از آنجاییکه اکثر مطالعات انجام شده دراین خصوص فاقد بنیاد علمی و به سمت تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخودار نیست. در اغلب موارد حرف نتایج سراسر اشتباه و حتی مغرضانه همراه بوده است. علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی آن بیش از یکصد سال است که تدقیق محققان غربی را به خود مورد نظر داشته، اما از آنجاییکه توجه به هنر دیرینه ی شرق در بسیاری موارد با اهداف غیر باستانشناختی دوست بوده، کوشیده اند که در بسیاری موارد از تمام تاریخ، تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش ساخته، با برخی تصاویر غلط و استنتاجات شتابان آنرا به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی پیوسته نمایند که به ثانیه خواهیم پرداخت. به گفته دکتر سیروس پرهام :
‹‹ هنرهایی بسان قالیبافی که اختصاص به سمت منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویژه ایران و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشت، از نیز ابتدا برای هنرشناسان غربی معمایی آزاردهنده بود، چون نه به یونان و رمیدن و تمدن و دائرهالمعارف باختری می چسبید، نه به مسیحیت و نه می توانست دستاورد یا دستآموز سرزمینتحتاستعمار نشینان باشد. لیک دیری نگذشت که از برکت ‹درایت›! تنی قید از باستانشناسان و هنرشناسان امپراتوری پروس، راه حل اسم کشف شد و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد شد که باب جوار و باب پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده و اعتلا یافته است. آسیای صغیر که چه باب اوقات امپراتوری رم شرقی و چه در جنگهای صلیبی و عصر تمدن بیزانس دوست با اروپا رابطه نزدیک داشته و نیز قفقاز که به اروپا و مسیحیت نزدیک بود، پهنه اعتلای فرشبافی به رقم آمدند.بروس السوپ صاحبنظر در مناسبت معماری و تاریخ آن به بیان تعریف سادهای از معماری میپردازد:
معماری بند است از بنایی که مراد و محتوا داشته باشد او معتقد است معماری به نوعی از سازندگی اطلاق میشود که آدم بوسیله آن به هویت خود پی میبرند و به سمت این هویت مفهوم میدهند.
بروس آلسوپ همچنین در تعریف معماری آورده است:
معماری نیاز انسان به سمت اینکه از احساسات مشترکش به عنوان وسیلهای برای بیان احساسات مشترک استفاده نماید.
فیلیپ جانسون یکی دیگر از کارشناسان معماری در تعریف معماری چنین آورده است: معماری تنها ایجاد انواع جدید فضاهاست. او مهمترین نقش معماری را ایجاد دگرگونی در زمینه فرهنگی موجود میداند و این نقش نخست زیبایی شناختی است.
فرانسیس دی. کی. چینگ:
از معماری به آغاز یک صناعت بالاتر از جوابگوئی صرف به نیازهای عملکردی برنامه یک بنا میباشد. اصولاً، تجلیات فیزیکی معماری با عملکرد انسان برابری دارد.
دکتر مهدی حجت نیز در تعریف معماری این سنخ آورده است:
معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است پس عملکرد معماری مستلزم توجه همزمان به سمت دو عامل است: «شکل» و «زندگی» به سمت بند دیگر معماری درصدد ساختن ظرف برای مظروف است. ظرفی به نام بناگر برای مظروف «زندگی انسان»
کریستوف الکساندر نیز باب تعریف سادهای از معماری آورده است:
هر آدم از آن رو که انسان است زندگی خود را میشناسد. کافی است بدان توجه کند و با خود صادق باشد و بگذارد آنچه در درون اوست به سمت صورت چوب، سنگ واجد درآید و مکان زندگی را شکل دهد.
بطور کلی و خلاصه در تعریف معماری مطلوب میتوان گفت:
معماری مطلوب معماری میباشد که انسان در ثانیه احساس زنده بودن و حیات داشتن، انسجام و آرامش کند.
60 صفحه فایل دعا