مقدمه
همه می دانیم که
باب زمانهای قدیم کسب بیرق و دانش و یاد گرفتن سواد مخصوص طبقة خاص ثروتمندان زمان
بوده و هر کس بسادگی باقدرت به کسب علم و دانش و حتی تلاوت و نوشتن نبوده است.
در قدیم
همانطوریکه ذکر شد اکثریت مردم بیسواد بودند و بهمین انگیزه کمتر کسی به سمت فکر ضبط و
ثبت آثار هنری و ورزشی زمان بوده است و اگر در شهر و دیاری آرتیست یا دلاوری وجود
داشته بعلت زوال درج و ضبط یادگارهای آنان اطلاع کافی و کامل از این ابرمردان در
دست نیست.
باشگاه های
یزد
1- زورخانه میدان
شابق سابق بوده است.
زورخانه میدان شاه
که باب حال حاضر دایر می باشد یکی از زورخانه های معروف یزد می باشد که در طول
سالهای متمادی پهلوانان بنامی که بعضی از آنها موفق به دریافت بازوبند پهلوانی
گردیده بودند پرورش داده و قدمت این رودخانه در حدود پنج قرن می باشد.
2- زورخانه خواجه
الیاس
باشگاه خواجه خضر
که فعلا دایر است قبلا بنام زورخانه دهک معروف بود و کماکان رونق سابق را دارد.
3- زورخانه فهادان
این زورخانه هم
واقع باب محله فهادان یزد و در حال حاضر دایر می باشد.
4- زورخانه ارگ
زورخانه قلعه
(منظور قلعه حکومتی است) که در کوچه پشت شهربانی یزد بوده و فعلا اثری از آن باقی
نیست.
5- باشگاه گودال
این زورخانه در
محل بهداری مقابل جا نواب رضوی بوده و فعلا متروک ومخروبه است.
6- زورخانه صدری
زورخانه صدری در
خیابان قدیم صدری آلوده اداره صفت سابق واقع بوده و در حال حاضر اثری از آن باقی
نیست.
7- زورخانه وقت
الساعت
این زورخانه در
محله فرصت الساعت در زیر بازارچه انتهای میدان وقت الساعت واقع و فعلا کارخانه
نساجی شده است.
8- زورخانه
امیرچقماق
این باشگاه در
کاروان سرای امیرچخماق دایر بوده و فعلا اثری از ثانیه باقی نیست.
9- زورخانه
گازرگاه
واقع در محله
گازرگاه آلوده خانه مرشد اکبر بوده و فعلا دایر است.
10- زورخانه ناظم
این باشگاه در
تکیه ناظم بوده و فعلا اثری از آن باب دست نیست.
11- زورخانه محل
پشته
این باشگاه در
نزدیک بازارچه محل تل بوده و فعلا اثری از آن باقی نیست.
12- باشگاه ملک
این زورخانه در
برزن کوچه میرقطب جنب پشت حمام میدان خانه واقع بوده و در حال حاضر اثری از آن باقی
نمانده.
13- زورخانه
چهارکوچه
این زورخانه در
برزن پشت خانعلی (محله زردشتی نشین) بوده و فعلا اثری از آن باقی نیست.
14- زورخانه گودال
مصلی
این زورخانه در
برزن گودال مصلی بوده و فعلا اثری از آن باقی نیست.
15- زورخانه شاه
ابوالقاسم
این باشگاه نزدیک
حسینیه کوچک شاه ابوالقاسم بوده و اکنون اثری از ثانیه باقی نمانده.
16- زورخانه
کسنویه
این زورخانه در
پشت حسینیه کسنویه بوده و فعلا مخروبه و متروک است.
17- زورخانه محمود
برپا
این زورخانه در
شمال امیرآباد واقع بوده و اکنون اثری از ثانیه باقی نیست.
الف – پیدایش باشگاه
چنانکه کم و بیش
می دانیم در دوران های خیلی قدیم جنگها بدن به تن انجام می شده و برای تعلیم فنون
جنگی باب آن عصر بسبک و شیوه مخصوص بخود بایست بود در میدانها تعلیم داده شود زیرا
عملیات جنگی آن نهار عبارت بودند از ادهم سواری – چوگان بازی –
شمشیر و خنجر و نیزه و گرز و کمند و تیراندازی و کشتی و غیره که تعلیمات آن علنی
بلکه برای هر مملکتی لازم بوده است.
صفحات تاریخ ایران
یکی پس از دیگری برگ خورد حقیقت دین مبین اسلام، دوران پرشکوه ساسانیان خاتمه داد
یا برآشفتگی آفریدگار جهان باعث سقوط امپراطوری ایران بدست قوم عرب گردید و یا در حقیقت
نفرین پیغمبر اکرم حضرت محمد (ص) به خسرو پرویز خشم پروردگار آفاق را برانگیخت که
مشتی اعرابی بیبهره از مواهب تمدن ولی قرص و با ایمان امپراطوری عظیم ایران را مضمحل
ساختند یا نفرین خود ایرانیان حرف شاه بدبختی (خسرو پرویز) که از سلطنت چیزی جز
نفرت ابدی حاصل نکرده حیات ریشه ساسانیان را بر کند شاید هم خون دلاور بهرام
چوبینه و سایر پهلوانان حیات که پادشاه پرویز بنامردی بریخت و آن خونهای پاک تاج و
تخت ساسانیان را حرف باد داد.
بهر حال آنچه مسلم
است اینکه خودخواهی و خونریزی و ستمگری بیحد خسروپرویز انگیزه این صفت گشت. علی ای
حال اعراب بر کشور ما مسلط شدند و یا اینکه کاملا استیلا یافتند جوانان غیور
ایرانی که از حکومت بیگانگان ناراضی بودند مخفیانه مکانی را در زیرزمین احداث
کردند و درب کوچکی حرف ثانیه گذاشتند و آن را لنگرگاه نامیدند.
در آنجا خویش را
قوی می کردند و عملیات تذکره بدن به تن انجام می دادند که روزی بر اعراب بشورند و
آنها را از این مرز و بوم بیرون نمایند. پس از چندی اعراب از جریان کار و مقاصد
آنان آگاه شدند لنگرگاهها را تعطیل کردند و عده ای را بازداشت نمودند اما مجاهدین ایرانی
دست بردار نبودند. مجددا لنگرگاهها را دایر کردند و یک آدم بنام کهنه سوار آنان را
رهبری و تربیت می کرد.
کهنه سوار در میان
آنان مقامی ارجمند داشت و از هر دید راهنمای ایشان بود. برایاینکه جوانان بی تجربه
بودند اسرارشان آشکار شد اعراب که پشت باسرار آنان بردند سرانشان را گرفتند و
لنگرگاهها را تعطیل نمودند و پیچیده آنان را زیر نظر و اسم پایین فشار قرار دادند. مجاهدین
ایرانی از این موقع دو جماعت شدند تعداد ای بنام عیار که لوطی هم به آنها میگفتند.
عده ای دیگر ورزشکار که عملیات پهلوانی انجام می دادند حرف این وجود عیاران اکثراً
کشتی گیران برجسته ای بودند و آئین پهلوانی کاملا در سره آنان حکمفرانی می کرد.
آموزش باب ایران باستان
در اوقات هخامنشی، آموزش رسمی
ویژهٔ روحانیان زرتشتی (روحانی ان)، شاهزادگان و دولتمردان
بود. اما چون در آیین زرتشت آموزش و پرورش به مانند زندگی بااهمیت محسوب شده بود، مردم
ایران به پیروی از گفتار حکیمانهٔ زرتشت، یعنی اندیشه نیک، گفتار نیک و رفتار نیک، اخلاق و مهارتهای سودمند را
به فرزندان خود آموزش میدادند. در آن زمان آتشکدهها جایگاه رسمی
پرورش بودند و موبدان اضافه بر درسها مذهبی، پزشکی، ریاضی و اخترشناسی نیز درس میدادند.
نخستین دانشگاه
باب دوره ٔ ساسانی دائرهالمعارف و تمدن
ایرانی به خاور و غرب گسترش یافت. اما هنوز هم آموزش به سمت گروهی خاص بسته میشد. در
این اوقات مهمترین مرکز علمی و آموزشی اوقات باستان، دانشگاه گندیشاپور، در شهر
گندی شاپور به وجود آمد. این شهر را شاپور ساسانی بنیان نهاد و حرف حدود سده چهارم
پس از اسلام برپا بود. باب دانشگاه گندی شاهپور دانشمندان ایرانی در کنار دانشمندان
هندی، یونانی و رومی به سمت فعالیت علمی و جدال و گفت و گو مشغول بودند. وقتی آموزشگاه ٔ آتن در سال 529 میلادی اسم شد، بسیاری از
دانشمندان یونانی به گندی شاهپور مهاجرت کردند. باب زمان خسرو انوشیروان
بیمارستانی باب این شهر ساخته شد و آموزش طب ایرانی، یونانی و هندی رونق گرفت.
طراحی لوازمخانه(میزوصندلی و بوفه و مبل و کاناپه)
یکی از اثر گذارترین
پیشگامان طرا اسم لوازمخانه(میزوصندلی و بوفه و مبل و کاناپه) جنبش مدرن charlotte perriant در
واحد زمان ( 1903 در فرانسه متولد شد. وی طرحریزی داخلی نوعی لوازمخانه(میزوصندلی و بوفه و مبل و کاناپه) استیل ساخته شده از شیشه
و آلومینیم را باب دوره ماشینیسم شناسایی کرد که در کارگاه لوکوربوزیه در
دهه(1930-1920) خلق کرده بود.سپس او تجربیاتش را با مادهها مختلف ادامه داد.
Perriant 24 ساله حیات که به سمت کارگاه هنری لوکوربوزیه در
خیابان 35 rue de sevres ذهاب و از او خواست
تا او را استخدام آهسته . جواب لوکوربوزیه کوتاه و مختصر حیات "ما ایدون به باشت
های تزئینی احتیاج نداریم" او پاسخ داد و در را به او نشان داد . اما بعد از
دیدن دکور بار یخی الا بار سرپوش دار ساخته شده از بطری و آلومینیم و استیل که توسط
Perriant از بهر تالار نمایشگاه D Automne آفریدن شده بود
لوکوربوزیه از او برای پیوستن به کارگاه هنری خویش احضار کرد.
باب آنجا Perriant فرصتی یافت تا با معماران سرتاسر دنیا که برای لوکوربوزیه بری بدستآوردن پول کار می کردند ارتباط آشنایی را پایه گذاری کند.. اگر آنها خوش اقبال بودند به سمت عنوان اسیست حق الزحمه کمی دریافت باده کردند.
در آنجا Perriant با معاضدت لوکوربوزیه اقدام به ساخت یک پوشیده صندلی های استیل لوله ای شکل که در آن زمان –و امروزه – به عنوان تندیس دوران ماشینیسم اعلام وجود باده کند کردند.