شرح مختصر : پس از مارچ 2008 با انتشار گزارشی از چشماندازها و جاده زنجیره تأمین گزارشگری مالی به دوست پیشنهادات و توصیههای صورت گرفته میانجیگری هیأت مدیره فدراسیون بینالمللی حسابداری (IFAC) در این گزارشات حرف احراز و کار مالی پروژه بمنظور بررسی پیشرفت پروژه گزارشگری مالی و محاسبهگری در سطح جهانی از بهر اولین گام در این پروژه و جهت اجرا و دستیابی به نتایج ثانیه یک خواندن تحقیقاتی در سطح بینالمللی توسط فدراسیون بینالمللی حسابداری صورت پذیرفت که باب آن تحقیق بالفعل 740 عضو نهاد IFAC از 59 کشور مختلف جهان از جمله کشورهای دارای اقتصادهای بزرگ در حوزههای قضایی و اقتصادی کارتل نمودهاند. این خواندن در اواسط واحد زمان ( 2008 انجام شده است و این موضوع دقیقاً قبل از بروز آشفتگی مالی باب سطح جهان صورت گرفت. بنابراین باب این شرایط عملاً اثرات بحران مالی نیز که اقتصاد جهان را دچار چالش و تزلزل عمدهای نموده بود میبایست مورد توجه دقیق رسم میگرفت. بنابراین نتایج این تحقیق عملاً خروجیهای مؤثری را از بهر دریافت نتایج مثبت از گامهای بعدی در بهبود فرآیندهای گزارشگری مالی را به دوست داشته است.
نتایج بازده از این مطالعه آرم میدهد که در بسیاری از کشورهایی که پیشرفتهای زیادی باب حوزههای قضایی داشتهاند عملاً در زمینههای متعددی از جمله اداره سازمانها، فرآیندهای گزارشگری مالی و حسابرسی بسان اظهار کدهای جدید و تجدید نظر شده در افزایش همگرای در استانداردهای محاسبهگری را به همراه داشتهاند. با این حال این مطالعه ایضاً مبین وجود مسائل و موارد مهم و مداوم در چرخه زنجیره تأمین گزارشگری مالی از بهر آمدن به یک سطح رضایتبخش برای استفادهکنندگان میباشد. الف) تدبیر شرکت: در این ارتباط مدیریت بدنبال مدیریت ریسک و بازدید سیستمهایی که بیش از حد محدود و تمرکزیافته هستند میباشد. بالفعل بدون تدقیق به سمت شرایط مذکور امکان یکپارچه سازی مدیریت شرکت با مدل کسب و کار بصورتی فراگیر مقدور نمیباشد. به طوری که مدیریت هزینههای ثانیه بیش از منطق را برای تدبیر ریسک و بازدید سیستمها و یکپارچهسازی آن با مدل کسب و کار خرج مینماید و از طرفی دیگر این امر منجر به زوال حفاظت و ابداع حاشیه امن برای مدیریت رشد و مدیران اجرایی میباشد. ب) گزارشگری مالی: تصویب استانداردهای گزارشگری مالی بصورت درخور برای سازمانها و نهادهای کوچک و اسم و همچنین اسم نهادهای مربوط از جمله نهادهای انتفاعی و غیرانتفاعی باب بهر دولتی و خصوصی و ایجاد همگرایی بیشتر با استانداردهای حسابداری با ایجاد چالش در بکارگیری محاسبهگری ارزشهای منصفانه خصوصاً باب زمینه صورتهای مالی پذیرفته شده و اثرات پیوسته با آن میباشد. ج) حسابرسی مالی: چالشهای مربوط به شیوهها و فرآیندهای انجام حسابرسی خصوصاً برای مشتریان چند ملیتی، بهبود و افزایش میزان تفاهم بین سهامداران درخصوص فرآیند گزارشگری مالی و مزایای حسابرسی آن میباشد بطوری که ازدیاد جرم دادخواهی از حسابرسان در محیط پرتلاطم اقتصادی امروز و سایر چالشهای حاضر در حسابرسی از مفاهیم و الگوهای حسابداری ارزشهای منصفانه ارزیابی میشود. د) سودمندی گزارشهای مالی: بود گزارشات کافی و درخور مربوط به شاخصهای غیرمالی، خطرات و ریسکهای عملکردی و استقامت سازمانها، چه در ارتباط حرف گزارشات مالی اداره و گزارشگری اسم زیست، استراتژی و اجرای استراتژی با استفاده از پیمایش رویدادها با ارزشهای منصفانه بغرنج اصلی در شرایط فعلی بازار است. همراه با تلاشهای بایست بمنظور مقابله حرف بحران مالی جاری است که عملاً نتایج حاصل از بررسیها مربوط نشان میدهد که امروزه نیاز به ازدیاد حوزه عملکردی در مناسبت این مسائل از فدراسیون بینالمللی IFAC و اعضاء اصلی ثانیه در انجام همکاری حرف سایر ذیفنعان در زنجیره تأمین گزارشگری مالی است.
فهرست :
مقدمه
گزارش پروژه کسب و کار از نشانه نظر انستیتوی بینالمللی حسابداری
قسمت دوم- اداره امور شرکتها
تحولات اصلی در ابعاد حاکمیت شرکتی
پیشرفتهای چهره گرفته بابت موضوعات مربوط به حاکمیت شرکتی
پیجویی توصیهها و پیشنهادات ارائه شده تسلط شرکتی
مراحل بعدی درخصوص بهبود تسلط شرکتی
فرآیند گزارشگری مالی
اصلی تحولات صورت گرفته باب گزارشگری مالی
پیشرفتهای انجام شده باب موضوعات و مسائل مرتبط به گزارشگری مالی
پیگیری توصیههای گزارشگری مالی
قسمت چهارم- مراحل بعدی در بهبود گزارشگری مالی
حسابرسی گزارشهای مالی
پیشرفتهای انجام شده بابت حسابرسی مالی
پیگیری توصیههای حسابرسی مالی
بار بعدی در تندرستی حسابرسی مالی
سودمندی گزارشات مالی
اصلی تحولات سودمند ابداع شده
پیشرفتهای انجام شده بابت مسائل مربوط به سمت سودمندی گزارشات مالی
پیگیری توصیهها و پیشنهادات سودمند
مراحل آتی باب بهبودبخشی سطح سودمندی گزارشات مالی
نتیجهگیریتحولات تکنولوژی که باب پهنه ارتباطات در یک دهه گذشته صورت
گرفته در تمامی عرصههای زندگی بشری اثرات عمیقی را بر جای گذاشته و واکنشهای
فردی، ملی، منطقهای و بینالمللی را تحتالشعاع خود قرار داده است. امروزه جنبهای
از تعیش بشری را نمیتوان یافت که متأثر از فضای مجازی نباشد باب این عصر که همه
مفهومها در حال عالمگیر شدن و به موازات پیشرفتهایی که در حوزه فناوری ارتباطات هر
روز افزونتر از گذشته چهره میگیرد، سرنوشت جوامع و افراد با آن نیز گره میخورد و
به درستی میتوان سده بیست و یکم را قرن فضای مجازی، قرنی که دیگر نمیتوان اخبار
را باطن نمود امروزه دیگر شبح فضای مجازی چنان بر سر حاکمان عرب سنگینی میکند که
اتخاذ تمام نوع سیاست اشتباه امکانپذیر است اعتراضهای عظیمی را در پی داشته باشد از این
رو دیگر نمیتوان به تبدیل و اسم سیاسی پردازند.
لیکن از افزایش
سریع تحصیلکردگان میتوان به سمت آغاز مثالی نام برد که پیامد آن ظهور نخبگان جدیدی
حیات که استادی داشتند و آگاهی کامل داشتند به ابزارهای ارتباطی امروزی که خود زمینههای جنبشهای نوین اجتماعی را آماده کردند، رسانههای استعاری با
شکستن انحصار دولت در مهندسی افکار عام و آشکار اجرا کردن ناتوانی دولت در مدیریت
کشور سبب شکلگیری تحولات آخری در خاورمیانه شدند. توانایی رسانههای استعاری در
بسیج اذهان عمومی به سمت اندازهای بود که تحولات اخیر را میتوان انقلاب رسانهای نام
نهاد. رسانههای مجازی فرصت مناسبی را باب اختیار گروههای مدنی گذاشتند تا
علاوه حرف ازدیاد آگاهی جوانان و اطلاعرسانی به سازماندهی گسترده آنان بپردازند و
از آنجا که گروههای جوراجور اجتماعی نیز مانند پیش برای دسترسی به اطلاعات و
اخبار خود را به رسانههای قدیمی محدود نمیکنند این شبکهها به سمت راحتی میتوانند به
افکار آنها جهت دهند و بر تحولات تأثیر بگذارند. اما تفاوت عمده رسانههای مجازی تازه با رسانههای سنتی باب دو طرفه
یا چند طرفه بودن ارتباطات است. باب هر حال در عصری زندگی میکنیم که دور قدرت نرم رسانههای
مجازی هست و در مجموع میتوان گفت که جهانی صیرورت و رسانههای مجازی تأثیرات مهمی در
یک ساله آخری حرف کشورهای خاورمیانه بر جای گذاشته است؛ لذا با
ورود به قرن 21 راکب بر موج تکنولوژی در اسم پیشرفت همهجانبه به سوی آینده هستیم
شاهدیم که تحولات تکنولوژیکی با ایجاد فضای مجازی دنیای کوچکی را به سمت وجود آوردهاند
که جنبههای مختلف زندگی صفت و اجتماعی را اسم پایین تأثیر قرار میدهد. امروز در مرحلهای
هستیم که مرحله فزاینده باب بازهم تنیدگی جهانی هست، نفوذپذیری و فروریزی فزاینده
مرزها به سمت واسطه انقلاب اطلاعات و ارتباطات و بروز جامعه شبکهای و اطلاعاتی در عصر
عالمگیر شدن و درنوردیده شدن مرزهای ملی و دگرگونی در مفاهیم، ارزشها، هویتها، و
روابط اجتماعی و دیپلماتیک میباشیم. چریک که باب فنون ارتباطی و اطلاعاتی به وجود
آمده است شکلگیری یک انتظام ارتباطی جدید براساس بر زبان همگانی دیجیتالی بنیاد مادی
جامعه را چنان دگردیس کرده که هیچگونه انزوا گزینی و کنارهگیری را بر نمیتابد و
تا دورافتادهترین و سنتیترین جوامع نیز از فراز کردن مرزهای خود بر روی جریانها و شبکههای
جهانی، جهانیسازی بیحال هستند. پیشرفتهای فنآوری آدم امروزی در عرصه ارتباطات
به کوه طور بینظیری آن را کوچک و مجمل کرده است. از این رو جرم بالای دادهها و دانشهای
تازه به راحتی از طریق شبکههای اطلاعاتی در حد همگان قرار میگیرد و این میزان
عظیم و متراکم تولید، پخش و بهکارگیری اطلاعات دنیای جاری را به دنیای اطلاعات
گرا استحاله داده است، افزایش اطلاعات، اندیشه و آگاهی سبب ظهور نخبگان جدیدی شده است
که از روی استادی و آگاهی بالایی برخوردار بوده و دانش استفاده از تکنولوژی امروزی
را توانگر میباشد اما اکنون مثال بروز دو نسلی هستیم یک نسل در فضای گذار میان
فنآوری قدیمی ارتباط که معمولاً یک سویه و یک بدیع بود اما آگاه با تکنولوژی
امروزین و آشنا شده به فضای مجازی، و ارتباطهای چند سویه، این نسل همان نسل پدران
و مادران همین جوانان هست این نسل در میان تفکر قدیم و جدید در حال پل نواختن است بین
اندیشه قدیم و ارتباطهای تک سویه که دوران بچگی را در آن پایانیافته کرده و اندیشه
جدید و آل جدیدی از ارتباطهای مجازی که باب دوران میانسالی با آن روبرو شده است
و در حال پردازش آن در ذهن خود هست که میتواند ارتباطی حرف آن برقرار نماید و پلی
ایجاد نماید. و در مقابل نسلی که، نسل فضای مجازی میباشد باب این فضا زندگی میکند
و میآموزد. نسلی که در فضای ارتباطی چند سویه به سمت دنیا آمده و
باب اسم رشد است به بازی کردن در این فضا و قواعد این فضا آشنا شده و از این فضای
مجازی به عنوان ابزاری از بهر پیشبرد برنامههای خود استعمال میکند. نسلی که یک کنش
سایبر دارد و حتی انتقاد خویش را در محیط سایبر انجام میدهد نسلی هست که به مانند
نسل پیش استدلال نمیکند و مدرن میاندیشد.
بنابراین رشد
سریع وسایل ارتباط عمومی و کوچک شدن آنها به سمت تمامی حریمهای خصوصی امن رسوخ کرده
است قدرت تکنولوژی و علم، انحصار دولت باب پهنه هدایت افکار عمومی شکسته، معیارهای
توسعه را دگرگون کرده است و به سمت سبب پویایی و تحولپذیری پهن عصر اطلاعات ارزشهای
جدیدی جایگزین ارزشهای آخری میشود و نوعی فشردگی را ایجاد کرده، استعارهای که
قبلاً مارکس
به سمت آن حذف فضا به باعث زمان نام داده بود که در
آن
فضا – صفت
فواصل
فیزیکی
بین
مکانها- از
ابهت
کمتری
برخوردار
خواهد
بود
همانگونه
اغتشاش
و پیشرفتهای
تکنیک
آوری
باب
اداره
فضایی،
اجتماع
به وجود
میآید
زمان لازم ایضاً جانب ارتباط اقتصادی
و
غیره
افت مییابد. تصویر بیانشده روشی
برای
ادراک
جهانی
شدن
ایضاً
میباشد.
سه عامل سوادآموزی، صنعتی شدن و شهرنشینی موجبات بیداری دیپلماتیک را به وجود میآورند.
در این میان دولتهای منطقه خاورمیانه به سمت ویژه تونس و مصر که برنامههای توسعه
اقتصادی را در پیشگرفته بودند با چالش فناوری برابر بودند از سویی این دولتها
از بهر اینکه خود را مدرن جلوه دهند به این فناوری ها نیاز دارند و از سویی دیگر این
فناوریها امروزه از بهر این دولتها چالشی ژرف ایجاد کرده است به عنوان نمونه
امارت اصل علی در تونس همیشه تمایل داشت که حکومت خود را به کشورهای غربی مدرن و در
حال ارتقا نشان دهد. ایضاً این کشورها به بلد رشد تکنولوژی چارهای جز استفاده
از آن ندارند مثالی که میتوان باب این مورد ذکر کرد کانال بانکی امروزه بدون بسترهای
مخابراتی حتی یک ساعت هم باقدرت به انجام کار نیست.
اضافه حرف این ظهور
و رشد این فناوریها سبب ازدیاد روی سواد و از میان رفتن فاصله یا شکاف اطلاعاتی
شد افزایش سطح سواد که به آغاز مثال در کشور تونس از 60 درصد تحصیلکرده در سال 1995
به 74.3 درصد در سال 2004 ورود و در واحد زمان ( 2007 نیز 7.1 درصد از بودجه کشور به آموزش
و پرورش اختصاص یافته بود. همچنین بر اصل گزارش یونیسف اندازه تحصیلکردگان بین
سالها 14 تا 24 سال در ارض تونس به 98 درصد میرسد. در پافشاریکننده نیز همچنین روی سواد از
51.4 درصد باب سال 1995 به سمت 71. 4 درصد باب سال 2005 میرسد. ازدیاد تعداد تحصیلکردگان
انگیزه میشود که طبقهای از نخبگان جدید پدید آید که از روی شناخت و آگاهی بسیار
بالایی نسبت به سمت این فناوری بهرهمند میباشند؛ لذا نخبگان جدید اطلاعات مهندسی شده
از سوی دولتها را پذیرنده نمیباشند این امر سبب خرد شدن انحصار دولتی در مهندسی
افکار عمومی و برملا شدن ناتوانی دولتهای عرب باب مدیریت کشور میشود.
لیکن شاهدیم که
باب سالهای اخیر در آفاق عرب تکنولوژی فضای مجازی بسیج افکار عمومی را از دست دولتهای
اقتدارگرا این منطقه خارج کرده و باب اختیار گروههای مدنی قرار دهد که پایگاه
خود را بر بستر فضاهای مجازی قرار دادهاند فضایی که هیچ شخصی در ثانیه رییس نیست. در
این فضا هر اختصاصی آشکار امکان ارتباطی (کامپیوتر، موبایل و ... ) که باب دسترس او میباشد
رویدادهای که میبیند و افکاری که در درون ذهن خویش دارد را منتشر میدهد در فضایی
که همگان میتوانند آن را دید نمایند تماشا دهند و به باز نشر آن بپردازند. نمونه
این استطاعت را در سالهای آخری در منطقه خاورمیانه شاهدیم منطقهای که حکومتهای عرب
ثانیه بر منطق اجبار و بسیج اجتماعی و بحران سازی و دشمنتراشی استوار بود، توسط یک
عامل پرقدرت رسانهای امروزین در حال از دست دادن مشروعیت و حاکم شدن منطق دیگری و
ثانیه بازهم منطق عصر اطلاعات، منطق شبکهسازی و آشکارگی سرکوب و در نتیجه آن کاهش توان
سرکوب گری. دیگر شاهد حاکمیت یک سو جامعه تودهای نیستیم و در عصری قرار داریم
که عصر ارتباطات قید سویه هست.