شرح مختصر : از دهه چهل میلادی به این سو، «توسعه» به صورت اصطلاحی باب اقتصاد تداول یافته است. باب آغاز، توسعه را اسم هممعنی «رشد تولید ناخالص داخلی» میدانستند؛ امّا حرف اغماض یک دهه، تجربه کشورهایی که برای تحقّق توسعه، جاده افزایش تولید ناخالص داخلی را پیموده بودند، نشان داد که توسعه تنها پدیدهای اقتصادی نیست، بلکه حالتی است که ابعاد دیگر نیز دارد؛ ابعادی همچون بسط سیاسی، توسعه اجتماعی، و مانند آنها. باب دیدگاه اسلامی، توسعه اقتصادی برای جامعه، دستاوردِ برنامه های اسلام باب اجرای احکام الهی و پوشش عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است. تا آنجا که نبی مکرم اسلام {صلی الله علیه وآله} تمام روز پس از دعا صبح به گونه ای که اصحاب صدایشان را بشنوند در کنار نماز برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را می فرمودند: «اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی؛ بار خدایا! دنیای مرا به سمت سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی خود رسم دادهای»
فهرست :
بسط باب ادبیات اقتصادی
بسط در اسلام
مقایسه ی دو دیدگاه
هدف توسعه
نظام های توسعه و راهبرد های آن
پایه های توسعه اقتصادی در اسلام
دانــــش
پروگرام ریزی
شرح مختصر : هدف از نگارش نوشته حاضر بررسی جایگاه مدیریت از دیدگاه اسلام است. ارزش بیرق مدیریت با آماج و جهتی که در آن بکار گرفته می شودتعیین میگردد با تدقیق به اینکه مدیریت اسلامی بر اساس معنویات و فرهنگ بنا شده است و هدف آن آخرالزمان گرائی است یعنی رسم دادن امکانات دنیوی در جانب آخرت، افراد جامعه باده توانند به قرب الهی دست یابند و تاثیر آن بر تمام امور اجتماعی در خلاصه زمان آشکارا خواهد بود. این مقاله که ابزار جمع آوری اطلاعات ثانیه به آیین کتابخانه ای است به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی مدیریت از تماشا اسلام می پردازد وسعی شده است ابتدا مفهوم مدیریت از نظر اسلام ارائه شده و سپس تجزیه و تحلیل میشود و در پایان پیشنهادهایی ارائه میگردد.
کلمات مدیر ، مدیریت و اداره در اساس از ماده چرخه گرفته شده که مصدر آن دوران یعنی گردیدن است. بدین ترتیب اسم به معنای گرداننده می باشد. همه مکتبها اعم از مکتبهای مدیریت ( مکتب کلاسیک ، آموزشگاه روابط انسانی ، مکتب جهاز های اجتماعی) یا مکتبهای فلسفی و اجتماعی اذعان دارند که آدم برای ادامه حیات مدنی خویش و رشد تعالی زندگی نیازمند رهبران و مدیراندش است.اختلافاتی که در مکتب های مختلف باب این مورد وجود دارد مربوط به نیاز خصوصیات رهبران و نحوه گزینش آنها می باشد. (تقوی دامغانی ،۱۳۸۰). باب اسلام مدیریت و امامت به عنوان یک اصل ضروری و احتراز ناپذیر برای ادامه حیات انسان بحساب آمده است. قرآن و احادیث و روایات اسلامی ، امامت را در تاخت جهت الهی و شیطانی مورد بحث قرار داده اند و اقبال انسان را حرف میزان اطاعت از رهبرانی که ثانیه ها را بسوی حق و صفت دعوت کرده اند و یا آنان را به سوی دوزخ و بداقبالی می خوانند وابسته می دانند. از آنجا که آدم موجودی ایزدی و اجتماعی است برای اداره امور اجتماع نیازمند افرادی است که دارای علم و صناعت مدیریت و برنامهریزی،رهبری و نظارت بر فعالیتهای مختلف از بهر شکوفا شدن استعدادهای او باب جانب رشد و کمال باشد. این علم و هنر در متعالیترین شکلش باب سیره پیغمبر مکرم اسلام (ص)و ائمه هدی(ع) متجلی شده و مدیریتی الهی و مبنای شناخت صفت وجود انسان است که حرف حکومت بر دلها تحقق مییابد. «به تحقیق ضمیر اول شخص جمع آدم را در مقام احسن تقویم،نیکوترین صورت در مراتب وجود آفریدیم،پس به سمت انتقام کفر و گناهانش به اسفل سافلین برگرداندیم مگر آنان که به سمت خدا ایمان آورده و نیکوکار شوند که به آنها پاداش دائمی،بهشت ابد را اعطا کنیم».م