فهرست موضوعات :
موضوع برگ
مقدمه : ...............................................................................................................................5
انگیزه تحصیلی...................................................................................................................7
عوامل بی انگیزشی............................................................................................................ 8
راهکار های شدنی برای افزایش انگیزه .............................................................................. 9
روش های ایجاد باعث و ترغیب دانش آموزان به تحصیل............................................. 15
پرورش انگیزه.................................................................................................................... 24
چهل نکته........................................................................................................................... 26
ادراک معلمین، اولیا و دانش آموزان از این فرآیند چیست؟...............................................34
بیست راهبرد ....................................................................................................................... 41
پیامی ازیک معلّم به همکاران:............................................................................................ 44
نتیجه گیری......................................................................................................................... 47
منابع..................................................................................................................................... 50
آغاز
نخستین نکته ای که معلمان باید بدانند این است که انگیزش انسانی یک موضوع بسیار پیچیده است صدها روان شناس زندگی خود را صرف کرده اند تاعلت روال رفتار انسان راکشف کنند کوشش های آنان به موفقیت های زیادی منجرشده است امروزه مانسبت به چند دهه ی قبل دادهها زیادی درباره ی این موضوع داریم اما این توفیق ها بدین معنا نیست که ادراک و فهم ماکامل شده است و اکنون می توانیم به این دانش جدید قید اشکال رفتارها و تماشا های ضد باروری در مدرسهها کلاسها رامتوقف کنیم اگرموضوع انگیزش انسان اینقدرساده بود معلمان به حل تکثر از مشکلاتی که با اقل انگیزش دانش آموزان قابل رفع بود فایق می آمدند بنا براین معلمانی که برای افزایش اغوا تحصیلی اندیشه اموزان فعالیت می کنند باید بینش و اهدافی همسنگ داشته باشئد معلمان باید اضافه برداشتن اهدافی متعادل برای ازدیاد انگیزش تحصلی دانش آموزان باید آگاه باشند که مجموعه ی یکسانی از عشوه های علمی که باب تمام موفقیت موثر باشند وجود ندارد.
از آنجایی که آمادگی اسم های مناسب برای اندیشه آموزان باعث افزایش اغوا یادگیری آنان می شود از این رو معلمان باید زمان زیادی را جانب آموختن شیوه های آماده سازی محیط مناسب برای دانش آموزان صرف کنند،زیرا این عمل انبوه پیچیده است معلمانی که با تغییر پی در اساس روش های تربیتی خود سعی در ابداع تقویت و پیشبرد انگیزش آموزشی هستند توصیه می شود که این عمل را بتدریج انجام دهند زیرا ایجاد تغییرات پی درپی حالتی از شوک در افراد ایجاد می کند
باعث آموزشی
انگیزه در واقع همان نیروی محرک انسان از بهر انجام رفتارها و اعمال او می باشد به گونه ای که اگر فردی از انگیزه کافی برای انجام یک فعالیت برخوردار نباشد، آن کار را ترک خواهد کرد. اما انگیزه ها به تاخت دسته انگیزه های درونی و بیرونی تقسیم می شوند. بطور کلی زمانی که به پشت ایجاد تغییرات باقی و مستمر هستیم و زمان کافی برای اعمال برنامهها داریم کار حرف جهاز انگیزش درونی نتایج مفیدتری خواهد داشت. بر این اساس برنامههای طولانی زمان از اصول مربوط بکارگیری اغوا درونی استفاده میکنند. اما باب مقابل برای بدست اتیان تغییرات سریع و شدید می توان از عوامل انگیزشی بیرونی که درواقع همان مشوق های ظاهری مانند استفاده از آنچه فرد دوست دارد و از ثانیه لذت می برد؛ استفاده کرد.
در این نوشته مشتری، اهمیت مشتری، برخورد با مشتری، منافع دریافتی مشتری، انتظارات مشتری و رویکرد سازمان به مشتری مورد بررسی قرار می گیرد.
مقدمه:
موضوع «برخورد با مشتری» یک موضوع کاملا ًمهم است؛ چون به سمت بیانی، آسهای ترین مورد، در طول و عرض برنامه های بازاریابی نیز مقوله ای به نام «مشتری» است. رمز موفقیت بازاریابان بزرگ، کیفیت رفتار آنها با مشتری است. یکی از تعاریف بازاریابی می تواند «هنر جلب رضایت مشتری برای انتخاب، خرید و تکرار خرید یک اروس الا خدمت» باشد. باب عرصه بازارهای رقابتی امروز که بیش از پیش حق انتخاب و چنه زنی و قدرت تصمیم گیری مشتریان برای ابتیاع و انتخاب خدمت و کالا افزایش یافته و این افزایش اسم صعودی نیز دارد باید تماس مناسب با مشتری و حفظ مشتری را باب الویت رسم دهیم و برای حفظ موقعیت شرکت و یا بازار خود هر روز بیشتر از پیش بر آگاهی خود در مناسبت مشتریان و علایق آنها بیافزاییم. تا علاوه حرف داشتن مشتریان باوفا و مناسب ، بتوانیم آنها را در این بازارهای رقابتی حفظ کنیم.
مسئلۀ حقیقی که باده بایست بر روی آن تمرکز کنیم، این است: «چگونه می توانیم با مشتریان تماس مناسبی داشته باشیم؟ به طوری که بتوانیم به نتایج مورد دلخواه ید یابیم».
چسان می توانیم با مشتریان برخورد مناسبی داشته باشیم؟
برای داشتن تماس مناسب با اسم می بایست که 4 اصل را مورد توجه و عمل قرار دهیم:
1- شخصیت مناسب
2- آگاهی مناسب
3- خدمت مناسب
4- رفتار مناسب
شخصیت درخور : آیا همۀ افراد می توانند بازاریاب باشند؟ این سؤال را می توان به چهره دیگری نیز مطرح نمود: آیا هم ۀ افراد می توانند جراح یا درودگر یا مهندس باشند؟
به عقیدۀ برخی از افرادی که به بازاریابی علاقه ای افراطی دارند ،همۀ افراد به نوعی بازاریابند؛ چون در طول تعیش و در روابط و مناسبتهای متعدد از مهارتهای بازاریابی استفاده باده کنند.
ولی واقعاً نمی استطاعت بازهم ۀ افراد را بازاریاب دانست. مثل اینکه، همۀ ما می دانیم که باب آن ابتلا به سرما خوردگی باید از خوردن بستنی پرهیز نمود سرپرست با آگاهبودن این عمل، هم ۀ ما پزشک نیستیم. بنابراین، بازاریابی هم الگو مشاغل دیگر، شخصیت، استطاعت و دانش منحصر به خودش را می طلبد؛ در نتیجه هر کسی نمی تواند بازاریاب باشد مگر آنکه از شخصیت، توان و دانش بازاریابی برخوردار باشد. بنابر همان مانند پیشین، اگر کسی بخواهد شغل پزشکی را برای خود انتخاب کند، باید دروس پزشکی را در دانشگاه ادراک کند، توان پزشک بودن را به دست بیاورد و سپس شخصیت پزشکی پیدا کند. کسی که با دیدن یک قطره خون از هوش می رود، چگونه می تواند یک جراح قلب باشد؟!
شخصیت، ترکیبی از رفتار درونی و برونی یک انسان است که به چهره یک سلسله رفتارهای قابل رؤیت و امعان نمود باده یابد. حرف این اصل می توان شخصیت افراد را برحسب پیشه آنها نیز دسته اسیر نمود.
بازاریابی، شغلی مناسب از بهر کسی است که سجیه بازاریابی داشته باشد. سجیه شغلی، امری اکتسابی است؛ یعنی می توان سجیه متناسب با یک شغل را به ید آورد؛ یعنی می توان بازاریاب شد.
شخصیت یک تک بازاریاب، در فرم آرمان آل، نکات فراوانی برای توجه و بررسی دارد که به سمت برخی از آنها اشاره می کنم:
- بیرون گرایی
-اهل تعامل و ارتباط
-قدرت بیان مناسب
- قدرت نفوذ و تأثیر گذاری
- نظم
- تمایل بالا به یادگیری
- درک مناسب شکست و ناکامی
-پشتکار و تلاش فراوان
- خرد و تفکر بالا
- تعادل
- تشنگی برای جذب موفقیت و ...
تمام موارد بیان شده به دلیل اشتیاق و جهت گیری شخصی نیست؛ اینها تمام مواردی هستند که توفیق در بازاریابی را تضمین باده کنند.
اگر کسی در حال حاضر از سجیه مناسبی از بهر بازاریابی برخوردار نیست، می بایست این شخصیت را کسب کند و خویش را سرگرم به دست آوردن آن بنماید. بازاریاب از ذهن و رفتاری مناسب برای بازاریابی برخوردار است.
آگاهی درخور : فرد حکیم چرا پیش از درمان، بیمار خود را بازدید می کند؟ از بهر اینکه بتواند راه درمان را تشخیص بدهد. او نمی تواند داروی آنتی بیوتیک را برای کسی که از درد شکنبه آزار می برد، تجویز کند.
شناخت مشتری یعنی شناخت نیاز، دعوی و استیل ارتباط با او. بری آگاهی مشتری چسان باده توان با او ارتباط بازاریابی برقرار نمود؟ مثلاً شرکتی که مشکل ادا حقوق کارمندان خودش را دارد، چاه نیازی به تبلیغ در یک پیک بومی دارد؟ ار بدون شناخت کافی به جلسات بازاریابی برویم، و تمام چیز را به دستان شانس و اتفاق بسپاریم، کاری به غیر اذیت کردن اسم و خودمان صورت نمی دهیم. باید بدانیم چه چیزی را به سمت چه کسی و با چه روشی بدهیم.
پرستش مناسب : اجازت بدهید از همان مانند گذشته استفاده کنم. یک پزشک نیک و حرفه ای کسی است که داروی مناسب برای الم مناسب تجویز کند تا در نتیجه، آن درد برطرف شود. حرف این اساس، بازاریاب خوب ایضاً کسی است که محصول یا خدمت درخور را برای برطرف نمودن خواسته یا نیازی از مشتری به او پیشنها بدهد حرف با استفاده از آن، مشتری احتیاج یا خواسته خویش را برطرف نماید. دقیقاً به همین انگیزه است که همیشه و همیشه به سمت بازاریابان و فروشندگان محترم اندرز می کنم که نسبت به کالا یا خدمتی که می خواهند به دیگران پیشنهاد بدهند، با خودشان کنار بیایند. حتی اگر شما جزو افراد بالا توانمند در بازاریابی باشید، وقتی بار یا خدمت نا مناسبی را به مشتری ارائه دهید، دارید اعتبار حرفه ای خودتان را ارّه باده کنید. مترصد باشید که مشتریان شک را بو می کشند و از ثانیه انهزام می کنند. اگر چشمانتان از صفت اطمینان انتساب به کیفیت کاری که می کنید، ندرخشد، بازاریابی شما حرف موانع ارزانی روبرو خواهد شد.
از بهر اینکه به یک راه حل آنی در این خصوص برسید، از خودتان بپرسید که این محصول یا خدمتی را که دارم به دیگران ارائه می کنم، خودم و اعقاب ام نیز مورد استفاده رسم باده دهیم؟ چرا؟
مصداق این شعر اسم که باده گوید:
«واعظان که این حضور باب محراب و منبر می کنند چون به سمت خلوت می جریان آن کار دیگر می کنند» نباشیم!
رفتار مناسب: هر شغلی اقدام مهارتی متناسب با خودش را دارد. بازاریابی هم از این آیین مستثنی نیست. رفتار حرفه ایا برای یک شغل، نمود بیرونی بخشی از رفتار است که به ثانیه شغل و اسباب حاکم بر آن بستگی دارد. رفتار و شخصیت بسیار به بازهم مرتبط هستند ولیکن شخصیت، بیشتر از رفتار شغلی، جنب ۀ شخصی و درونی دارد.
اقدام مناسب بازاریابی به دو پیش نیاز محتاج است:
1- شخصیت
2- شناخت و دانش
برای برخورداری از رفتار پیشه ای بازاریابی، راهی به غیر از احراز دانش و مهارتهای لازم را نداریم. مجهز بودن به سمت رفتار بازاریابی مهمترین ابزار کاربردی باب این حرفه است.
رفتار، مجموعه ای از کنشها و واکنشهاست. اکتساب رفتار حرفه ای بازاریابی از طریق پرورش و روشهای متعدد آموزش امکان پذیر است. هدف رفتار پیشه ای، کسب موفقیت باب مسیر یک پیشه است.
اقدام پیشه ای یک بازاریاب ویژگی های بسیار فراوانی دارد، از قبیل:
- اعتماد به خود بالا
- صداقت/ جرأت
- احترام به خود و دیگران
- رعایت فرهنگها و هنجارها و ...
تمام آنچه که بیان شد، انگیزه می شود که ما باب برخورد با مشتری در جریان یک بازاریابی بتوانیم روی موفقیت خود آمار باز کنیم. این بااهمیت تلف که شغل ما بازاریابی است یا نه، حرف مهم این است که آیا ضمیر اول شخص جمع می خواهیم با فردی به نام مشتری روبرو شویم یا نه؟ حتی اگر مهندس ساختمانی هستید که باده خواهد برای پروژه اش تأییدیه حالت مدیره را بگیرد، بهتر است که به سمت اقدام بازاریابی مجهز شوید!
یکی از ملاکهای مهم در بازاریابی این است که پیوسته حق را با اسم بدانیم .
در دنیای رقابتی امروز شرکت هایی موفق هستند که بتوانند ارزشهای بیشتری برای مشتریان به سمت وجود بیاورند. مشتریان امروزه اسم عرضه فرآورده با کیفیت برتر، خدمات بیشتر، تعجیل بالاتر، همخوان و متناسب حرف نیازهای خود، قیمت مناسب تر و تضمین باتدبیر هستند، لذا آژانس باید بررسی کند که ضمن سودآوری ، کدامیک از خواست های گوناگون مشتریان را می تواند برآورده کند. کارتل هایی که الهیات بازاریابی را پذیرفته اند، یعنی مشتری و جامعه را مدنظر داشته و محور عملیات قرار داده اند، در تلاش برای به بود آوردن و افزایش مداوم بها مشتری هستند.
عوامل متعددی باب ارتقای ارزش مشتری موثر هستند؛ مثل کیفیت ، خدمتها ، سرعت و... یکی از عوامل بودجه ای در تولیدات محصول ، رضایت مشتری است که با ارزش دریافتی از سوی مشتری ارتباط دارد. مشتریان ارزشهایی را که از شرکتهای مختلف می توانند دریافت کنند حرف هم مقایسه کرده ، شرکتی را انتخاب می کنند که بنا به سمت نظر آنها، ارزش بیشتری به سمت ایشان عرضه کند.
شاید به ظاهر، مشتریان نتوانند فرآیند مقایسه ای بالا را به زبان بیاورند ولی حتما این مقایسه در ذهن آنها صورت می گیرد و وقتی تصمیم به سمت خرید از محصول کارتل یا مغازه خاصی می گیرند، به این نتیجه رسیده اند که بها آن نسبت به سایر محصولات موجود بالاتر است.
منافع دریافتی از سوی مشتریان
مشتریان در مقابل پرداخت هزینه، فایده هایی دریافت می کنند که عبارتند از:
- فایده اصلی:
همان چیزی است که دلیل اصلی مشتری را برای خرید شامل می شود. برای مثال دلیل اصلی مشتریان برای خرید عینک ، دید بهتر است و همین طور دلیل اصلی برای خرید پالتوی زمستانه گرم صیرورت و....
- فایده جانبی:
غرض سایر فواید و فوایدی است که به همراه خرید یک محصول نصیب مشتری می شود. برای مانند با خرید عینک مشتری فواید دیگری نظیر نشکن بودن شیشه ، سبکی ، زیبایی و... و حرف خرید پالتوی زمستانه ، فواید دیگری همچون راحتی ، شیک بودن و... را تعقیب می کند. یکی از مهمترین فایده های جانبی که امروزه برای مشتریان حائزاهمیت است ، خدمتها حمایتی است که نصیب مشتری می شود. غرض خدمات قبل ، حین و پس از فروش است.
به همین دلیل شرکتها در اندیشه افزایش گارانتی و مدت زمان پشتیبانی از محصولات خویش نزد مشتریان هستند.
- ارتباطات:
در تمام فرآیند ارتباطی ، دو طرف قرار دارند. باب ارتباطات بازار یک طرف شرکتها و جانب دیگر مشتریان هستند. شرکتها موقعی که بخواهند با مشتریان ارتباط برقرار کنند این فرآیند را حرف برخه گیری از ابزارهای ترویج همچون تبلیغات ، روابط عمومی ، پیشبرد فروش ، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم انجام می دهند. حتماً خویش محصول هم با بسته بندی ، رنگ و... باب برقراری ارتباط از سوی شرکت با مشتری نقش دارد.
اما مشتریان امروزه اسم جهت دیگر ارتباطات هستند؛ یعنی زمانی که خود تمایل داشته باشند با شرکت تماس بگیرند و مشکلات و اعتراضات و پیشنهادشان را بیان کنند. به همین دلیل است که شرکتهای موفق باب برقراری این ارتباط نیز سرمایه گذاری می کنند، نظیر ایجاد تنها ارتباط حرف مشتریان ، اندازه گیری رضایت مشتریان ، برقراری سیستم تلفن رایگان برای تماس مشتری و....
در دنیای پیچیده رقابتی از تمام فرصتی برای برقراری ارتباط دوسویه باید استفاده کرد. اگر می خواهید با مشتریان تان رابطه بلندمدت داشته باشید باید به سراغ آنها بروید و از آنها بخواهید با شما تماس بگیرند و صدای آنها را بشنوید.
نشنیدن صدای مشتری هزینه های زیادی را به شرکت تحمیل خواهد کرد، نظیر از دست دادن مشتریان ، پرورش مشتریان ناراضی و خرابکار و افت سهم بازار و....
- انتظارات مشتری:
مشتری قبل از خرید بار انتظاراتی دارد که بر مبنای تصویر ذهنی او شکل گرفته و تصویر ذهنی را تجربه قبلی مشتری از خرید، آزمایش کسانی که با مشتری نزدیک هستند (همکاران ، بستگان ، دوستان و...) و تبلیغات شرکت شکل می دهند.
- مشتری راضی - ناراضی – خشنود