آغاز
یکی از موضوعات مورد توجه اندیشمندان علوم انسانی و بخصوص جامعه شناسان که باب قرن اسم از اهمیت خاصی برخوردار می باشد ، بررسی عوارض مختلف ناشی از مهاجرتهای بین المللی و تاثیر آن درجامعه مقصد و خود مهاجرین است . بر همین اصل دیده انداز متفاوتی در رابطه با فرآیند مهاجرت وجود دارد ، که هرکدام ازاین دیدگاه ها مدل خاصی ، جهت مهاجرت ارائه می کنند.
باب مدل اول ، مهاجرت را : (( یک حرکت عقلانی و هدفدار به سمت منظور یافتن مکانی برای کار و زندگی تصور میکنند )) .
در الگو دوم :
(( مهاجرت پاسخی غیرارادی به شرایطی است که رحیل را به نقل مکان بازار می دهد که احتمالاً حرکت او بدون در نظر گرفتن راههای دیگر است )) .
بنابراین دو مدل جلایوطن پویا وناپویا بود دارد که گاهی عملاً درهم می آمیزد . حرف پذیرش این واقعیت که پیامدها و یا عوارض مهاجرت از انگیزه مهاجرت جدا نمی باشد ، می توان اذعان داشت که مهاجرت ، پدیده ای است که سازمان اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد . یکی در مبداً ودیگری در مقصد .
باب نظر مهاجر شکل محرومیت از هدفهای بسیار حرف ارزش فرق می کند ، از زمانیکه جمع نتواند به وسایل حصول به آن هدفها در داخل سازمان اجتماعی خود دست یابد ، چنانچه احساس کند که منابع لازم برای رفع محرومیتهایش در خارج از سازمان اجتماعی وجود دارد ، در آن صورت احتمالاً مهاجرت می کند . در چنین وضعیتی مهاجر در قصد به سمت ندرت می تواند به تمام اهداف و آرزوهای خود برسد ، این ناکامی خود می تواند عوارض مختلف اقتصادی ، روانی ، اجتماعی و حتی فرهنگی در جامعه مقصد برجای بگذارد. اگر بپذیریم که پیامد های جلایوطن بر هر سه سازمان اجتماعی ، یعنی سازمان اجتماعی مهاجران ، اداره اجتماعی مبداء و سازمان اجتماعی مقصد اثر می گذارد ، بطور قطع میزان این تاثیر یکسان نبوده و به مجموعه ای از متغیر های مختلف ربط دارد . [1]
البته تعیین جزء به سمت پاره همه پیامدهایی که ممکن است هر مورد مهاجرت داشته باشد ، اگر نه یک کار محال ، حداقل کار دشواری است . حرف این حال معتقدیم که این اندیشه و برداشت که نظام مهاجرت متشکل از سه سازمان اجتماعی است با ارتباط های متقابل که از طریق جمع مهاجری عمل میکنند و ابزارهای مفیدی است ، برای سازماندهی پژوهش جامعه شناختی در باره پیامدهای مهاجرت .
ادامه...