شرح مختصر : امروز تفکر عام اجتماع حرفهای حسابداری بر این صفت استوار است که حسابرسان داخلی حرف مشارکت فعالانه در مدیریت پروژه چرخه حیات سازمان، تندرستی کیفیت و اثربخشی برنامههای کاربردی کسب و کار در شرایط آشوبزده هزینههای متحمله به اداره را به حداقل ممکن برساند. استفاده از فناوری دادهها برازنده اعتماد برای موفقیت و امکان رقابت سازمانها در سراسر آفاق امروز به سمت عنوان موضوعی کاملاً ضروری حیاتی تبدیل شده است. در شرکتها، مدیریت فناوری اطلاعات، تدوین و استقرار آن میتواند به پیچیدگی مختلفی چهره گیرد و بطوریکه این امر میتواند به طور کامل درون سازمانی، یا از طریق بیرون سپاری و یا هر دو آن در اداره اجرایی شود. چه بصورت بیرون سپاری کردن آن سازمان و یا اجرا هر یا همه توابع آن بصورت داخلی، و در درون اداره تدقیق به جنبههای حیاتی در ایجاد موفقیت آن بخش برای سازمان امری مهم میباشد لذا باب این ارتباط توجه به سمت توانایی سازمان برای مدیریت پروژههای مذکور با اندازهها و احجام مختلف و روی پیچیدگی استفاده از برنامههای مذکور امری غیرقابل اجتناب از بهر انتخاب مدل مذکور میباشد زیرا که همزمان حرف رویش و توسعه کسب و کار و ارائه خدمت و محصول به مشتریان در اسرع فرصت و با دقیقترین مکانیزمها جهت دریافت رضایت آنها بصورت روزافزون، الزامات مربوط به فنآوری اطلاعات نیز به رشد خود ادامه خواهد داد. در نتیجه، ضرورت دارد که بخش فناوری اطلاعات قالب و توان خویش را برازنده با چشمانداز پیش چهر موجود برای کسب و کار جدید منطبق سازد از طرفی دیگر حسابرسان داخلی میتوانند به سمت بخش فناوری اطلاعات، جهت بررسی تغییرات کسب و کار و رشد مداوم سازمان با عرضه توصیههایی خود به سمت سازمان کمک شایانی بنماید که این امر سبب ازدیاد توجه به بسترها و زمینههای کلیدی تدبیر پروژه فناوری دادهها جهت حفظ چرخه عمر و بقای سازمان است
سیاهه :
مدیریت پروژههای کلیدی
آشنایی نیازهای کاربران
اولویتبندی در طرحریزی
افراز و تجزیه ساخت، خرید
طرحریزی برنامه
مدیریت منابع
مدیریت پروژههای فناوری دادهها و حسابرسی ثانیه
امروز استدلال عام جامعه پیشهای حسابداری بر این مفهوم استوار است که حسابرسان داخلی با مشارکت فعالانه باب مدیریت پروژه چرخه عمر سازمان، بهبود چگونگی و اثربخشی برنامههای کاربردی کسب و کار در شرایط آشوبزده هزینههای متحمله به اداره را به حداقل ممکن برساند.
استعمال از فناوری دادهها قابل اعتماد از بهر موفقیت و توانایی رقابت سازمانها در سراسر جهان امروز به عنوان موضوعی کاملاً الزامی حیاتی تبادل شده است. باب شرکتها، مدیریت فناوری اطلاعات، تالیف و استقرار ثانیه میتواند به اشکال مختلفی چهره گیرد و بطوریکه این امر میتواند به طور کامل درون سازمانی، یا از طریق برون سپاری و الا تمام دو آن در سازمان اجرایی شود. چه بصورت برون سپاری کردن آن سازمان و یا اجرا هر یا همه متعلقات آن بصورت داخلی، و در درون سازمان تدقیق به جنبههای حیاتی در ابداع موفقیت آن بخش برای سازمان امری مهم میباشد لذا باب این بستگی توجه به توانایی سازمان برای مدیریت پروژههای مذکور با اندازهها و احجام مختلف و سطح پیچیدگی استفاده از برنامههای مذکور امری غیرقابل اجتناب از بهر انتخاب الگو مذکور میباشد زیرا که همزمان با رشد و توسعه کسب و کار و عرضه خدمت و محصول به مشتریان در اسرع وقت و با دقیقترین مکانیزمها جهت اخذ رضایت آنها بصورت روزافزون، الزامات مربوط به فنآوری دادهها نیز به رشد خود ادامه خواهد داد. در نتیجه، ضرورت دارد که بهر فناوری اطلاعات ساختار و توان خود را متناسب با چشمانداز پیش روی موجود برای احراز و پیشه جدید منطبق سازد از طرفی دیگر حسابرسان اندرونی میتوانند به بخش فناوری اطلاعات، جهت امعان تغییرات کسب و کار و رشد مداوم سازمان با عرضه توصیههایی خود به سازمان کمک شایانی بنماید که این قضا سبب افزایش توجه به بسترها و زمینههای کلیدی مدیریت پروژه فناوری اطلاعات جهت حفظ تناوب حیات و بقای سازمان است.
تدبیر پروژههای کلیدی
سود تماشا از اندازه سازمان و خدماتی که اداره فراهم میکند، حسابرسان داخلی باید از علائمی که نشاندهنده وجود مشکلات سیستماتیک در رویکرد مدیریت پروژه در بخش فنآوری اطلاعات آگاهی کافی و آگاهی کاملی داشته باشند برایاینکه که در صورت وجود بعضی از علایم یا تمام موارد زیر عملاً نشانهای از وجود ابهامآمیز در این بستر باشد:
الف) کاربران بخشهای احراز و کار (تجاری) از کیفیت و بهنگام وجود داشتن دادهها اخذ شده از پروژه فناوری اطلاعات اظهار نارضایتی میکنند و ...
ب) کاربران با بیان الزامات و انتظارات خود که میبایست در نرمافزارها و جهاز و کانال سازمان مستقر میبود به وضوح بخش فناوری دادهها را بزهکار میدانند همچنین سازمان دارای تجربههای مکرر در انتخاب نرمافزارها و کانال انتقال دادهها از منابع و ارائه دهندگان خدمات میباشد و به پیروی ثانیه هزینههای خود درخصوص اجرای این پروژههای حساس بصورت هنگفت افزایش داده است.
ج) سؤال دیگر مربوط به سمت حساسیت پروژه و دریافت پاسخهای دیگرسان از بخش فناوری دادهها و مدیران ارشد میباشد بطوریکه سازمان فرصتهای موجود باب جهت استحکام کسب و کار خود را از دست داده است، زیرا که سیستمهای فناوری اطلاعات موجود و یا برنامههای کاربردی و اجرایی فعلی برای رسیدن سازمان به اهداف محوله کافی نیست.
د) وجود سطح پست آگاهی باب مدیریت ممکن است منجر به عدم اتخاذ یکی از بهترین شیوههای پیشرو در بکارگیری و اجرای فنآوری دادهها خواهد شد باب حالی که راهکارهای مختلفی برای جلوگیری از ایجاد این مشکلات وجود دارد لذا با تدقیق به مراتب فوق بهترین شیوه برای کمک به سمت سازمان، در جهت اجرای مدیریت پروژههای فناوری دادهها که در سطح بینالملل بصورت مؤثر مورد اجابت قرار گرفتهاند عبارتند از:
الف) برنامه مؤسسه مدیریت تحت آغاز پروژه مدیریت دانش (PMBOK)، مطابق با الگو مذکور یکی از گستردهترین راهنماهای استعاره شده برای مدیریت پروژه این است که مطابق با استانداردهای مدیریت مانند اداره بینالمللی استانداردسازی است (ISO 9001) و ادغام الگو تکلیف قابلیتها (CMMI) عمل نمود.
ب) پروژه محیط بازدید شده (PRINGE2)، یک رویکرد ساختیافتهای برای مدیریت پروژه است که به سمت آغاز یک استاندارد بالفعل برای مدیریت پروژه در کشور بریتانیا پذیرفته شده است.
حسابرسان اندرونی میتوانند همراه حرف این موردها بهترین شیوه، استعمال از فناوری اطلاعات بخش پروژه استانداردهای مدیریت و فرآیندهای مرتبط را به آغاز پایهای برای ممیزی استفاده نمایند که شامل شناسایی حداقل، منطقهها کلیدی برای هر پروژه فناوری میباشد در این خصوص اطلاعات مورد بررسی عبارتند از: نیازهای کاربر، اولویتبندی و طرحریزی متناسب با آن، فرآیند برنامهریزی، مدیریت منابع، آموزش، نظارت و ردیابی، مدیریت ریسک، کنترل کیفیت، کنترل در ساخت و اجراء و تحویل.
شناسایی نیازهای کاربران:
مرحله اول میبایست اقدام به شناسایی آنچه که کاربر میخواهد و به سمت عنوان احتیاج او شناخته میشود نمود زیرا که عملاً اجرای صحیح این روش منجر به توفیق برنامه خواهد شد و این موضوع به عنوان اولین مرحله هر پروژه آشنایی میگردد باب این ارتباط ارزیابی این مرحله به عنوان نتیجه یک بخش از ممیزی حسابرسان باید مورد توجه قرار گیرد و او بخشی از گزارش خود را به سمت این موضوع اختصاص خواهد داد برایچه که در این جریان او به دنبال جمعآوری نیازهای کاربران و قابلیتها و ویژگیهایی جهاز است بدین مفهوم که آیا سیستم ارائه شده نیازهای کاربران را رفع خواهد نمود.
از طرفی دیگر اکثر کاربران نیازهای خود را اصل وجود شرایط عمومی بیان میدارند و مسیر دستیابی به اهداف خود را از این نرمافزارها میخواهند- به سمت آغاز مثال، یک سیستم ممکن است که جانب تسهیل سازی و برابری با چارچوب بیانیه کمیته بازل II. تبدیل به سمت بیانیههای گستردهای، جانب تعبیه آنها در عملکرد سیستم با توجه به ویژگیهای خاص آنها باشد لذا این امر عملاً تکلیف دلهرهآور را از بهر واحد مدیریت انفورماتیک بهمراه خواهد داشت. ازاینرو در این موارد حسابرس، باید توصیه کند که پس از ثانیه که تیم بسط رفتار به شناسایی و اعلام قطاری از خود و اسناد و اطلاعات درخواستی نمود بالفعل این کاربران به کوه طور رسمی متعهد پذیرش سطح اعلام نیازهای خود باشند و همچنین کاربران میبایست باب برابر حجم نیازهای چهره به افزایش خود زمان طراحی سیستم و پیشبینی حجم بار سیستم وجود خواهد داشت دامنه و صفت ادا درخواستی خود را اعلام دارند.
اهم نکات اساسی که میبایست در هنگام جمعآوری نیازهای کابران، در تماشا گرفته شوند عبارتند از شناسایی عوامل زیر:
الف) اهداف سیستم
ب) سهامداران و ذینفعان آسیبپذیر
ج) ویژگیهای اختصاصی جهاز
د) گزاشهایی که باید در دسترس باشد
هـ) کاربران و ماتریس تشخیص
ر) نیازمندیهای اختصاصی امنیتی
ح) تنظیم مقررات حقوقی و قانونی که مناسبت احتیاج است
و) بررسی محیطی که باب آن سیستم استوار خواهد شد
ک) تهیه کتابچههای راهنما باب سیستم خصوصاً در مواردی که برای توسعه سیستم نیاز است
س) بررسی سیستمهای دیگر که با برنامههای اخیر احتیاج به سازگاری و یا یکپارچگی باشد
اولویتبندی باب برنامهریزی
اکثر بین بخش فناوری اطلاعات و مدیران ارشد درخصوص مشخصات/ ویژگیهایی که از پروژههای خاص از جمله پروژههای فنآوری اطلاعات میتوان انتظار داشت، همگون است برای مثال، برای یک بانک به آغاز یک اداره پولی، ویژگی خاص این اداره به مشتریان اجازه میدهد که استدعا خود را مبنی بر اینکه در صورت داشتن کارت اعتباری همزمان حرف هرگونه واریز و استنباط وجه از حساب آنها هشدار وجود تراکنش معاملاتی را بر روی تلفن همراه خویش دریافت دارد اعلام نماید اجرای این امر امکانپذیر است در دنیای حقیقی صرفهجویی فوقالعادهای را برای کاهش درصد تقلب و سوءاستفاده از آمار مشتریان را به همراه داشته باشد این باب حالی است که ممکن است بخش فناوری اطلاعات این پروژه را به سمت عنوان یک برنامه غیرضروری با ویژگیهای غیرضروری جه اجرا از جمله از از باب ابداع مزاحمت تلاشهای قابل توجه جهت برنامه ریزی مجدد باب فرآیند اجرای پیشه خود درک نماید. در نتیجه، تکثر از دپارتمانهای فنآوری اطلاعات در تخصیص منابغ محدود و در اولویتگذاری برنامهها و نیازهای درخواستی برای ویژگیهای اخیر و پیشرفته و یا محصولات خود حرف حجم انبوهی از درخواستها که کاملاً غیرضروری تشخیص میدهند مواجه هستند. متأسفانه، نتیجه این مسئله ممکن است انگیزه شود که پروژههای اجرایی با برتری پایینتر در مرحله اول اجرایی شوند و پروژههای بسیار مهمتر د