چکیده
ما در
کشوری زندگی میکنیم که به سمت صورت سنتی از زلزله به آغاز بلا یاد میشود. از نظر
متخصصان، زمین لرزه پدیدهای کاملا اسم است که در راستای تکامل کره زمین اتفاق
میافتد. حال باید آگاهی که چرا زمینلرزه میتواند قید اینسان خسارت بار و مصیبت آفرین
باشد؟ شاید سوئیچ آن باب عدم درس گرفتن از اتفاقات گذشته و فراموشی است. زلزله
بسان باران، که بصورت متناوب اتفاق میافتد، یک مظهر تکرار پذیر است. تنها
اختلاف آن باب مقایسه با باران این است که زمان تکرار آن بسیار طولانی است و گاهی به
صدها واحد زمان ( میرسد. در نتیجه عمر آدم آنچنان کوتاه است که نمیتواند وقوع زمینلرزه
ها را بصورت تکرار پذیر و متناوب ببیند. تاریخ کهن ایران زمین اضافه حرف مکتوب
نمودن حوادث بشری، اتفاقات اسم را نیز ثبت نموده است. گاهی قید اینسان به سمت نظر میرسد که
در کوچکترین فعالیتهای روزانه از بود چنین گنجینه کهنی غافل میشویم و همان
اشتباهی را که نیاکان ما مرکتب شدهاند را دوباره تکرار میکنیم. جدال زمین لرزه
نیز از چنین باب ای استثنا نیست و تاریخ ما گزارشهایی از زمین لرزه های مخرب در
گوشه و کنار این مرز و بوم عرضه مینماید. باب این آشکار تاریخ نویسان گزارشهای
متعددی را از زمینلرزه های ویرانگری در شهر تبریز ارائه نمودهاند. در مقاله حاضر
پشت از مرور اجمالی تاریخ زمین لرزه های شهر تبریز، به سمت بررسی گسل مسبب این زلزلهها
خواهیم ادا و باب نهایت خواهیم دید که در حال حاضر شرایط ساخت و ساز در این شهر
چگونه است و الگو تام کشوری این کشور را به کدامین سو کشانده است.
آغاز
این اتفاق را تصور
کنید :
پایتخت کشور در کمتر
از قید ثانیه زیر و چهره می شود. خانه های مسکونی و ساختمان های بزرگ از بازهم پاشیده
شده و بر روی خاک فرود می آید. گرد و غبار و اوار تمام آبادی را فرا می گیرد. آذر از
نقاط مختلف شهر زبانه می کشد. و دودی سهمگین آسمان را پوشانده است. فریاد و گریه و
آه از هر جانب به گوش می رسد و بازماندگان این فاجعه به کوچه ها و خیابان ها ریخته
و نومیدانه خرابه را در پی ستاندن عزیزانشان پس می زنند. تعداد مجروحین و معدودمین
لحظه به سمت لحظه فزونی می یابد و پزشکان باقیمانده بیمارستان های ویران و نیمه ویران
شهر به علت انقطاع منابع انرژی در تجهیز دستگاه های بیمارستانی نیمه سالم و سالم
بیحال می باشند.
ادارات دولتی، زندان،
مشمول سرا ها و ... همگی ویران شده و ساکنان آنها هر یک به سمت سویی می گریزند، و در
غیاب نیروهای کارآمد نظامی و انتظامی سنخ های غارتگر از این رج و مرج استفاده جسته و
درگوشه زاویه شهر به سمت غارت و چپاول باقی مانده اموال مردم مشغول هستند، اصلی ترین
منابع ارنژی شهر، آب و برق، قطع شده و نیروهای امداد بیحال از انجام وظیفه خویش در
مهار آذر و یاری رساندن به بازماندگان این فاجعه عظیم می باشند. این چهره شهری است
که روزی .... نامیده می شد و پسلرزه به این سنخ نابودش نمود.
زمین پیوسته در حال
تغییر و لایه های زیرین ثانیه در حال استحاله و جابجایی است. حاصل این تغییر و تحول
زلزله را پدید می آورد که در طی ثانیه همیشه آدمی حرف حسب موقعیت اقلیمی و جغرافیایی و
یا نوع مقاوم سازی محیط خویش در برابر این واقعه، خسارات جانی و مالی و کم و بیشی
را متحمل شده است.
از سویی، زلزله در
قرآن کریم نیز به عنوان نشانه ای از بزرگواری خداوندگاری معرفی شده است که بدیهی است
باید حرف اندیشه در آن، ارتباطش با طبیعت را کشف بروز تا بل از این رهگذر اندکی از
حقایق دستگاه آفرینش حرف ما روشن گردد.
با هدف تشریح و شناخت پسلرزه و نیز چگونگی جاده های پیشگیری و مقابله با آن این تحقیق انجام شده است و امید که توانسته باشیم آگاهی اجمالی از زلزله، زلزله های جهان، زلزله تهران و مدیریت ثانیه را بیان نماییم.
یک قرن همراه با
بلایای طبیعی
آلودگی محیط زیست یکی از بزرگترین،
یا حتی بزرگترین و حادترین معضل جهان امروز است. آسیبهای بیشمار ناشی از آلایندههای
گوناگون حرف سلامتی انسان، زیست بومها و انواع موجودات زنده، توجه دانشمندان و
محققان نقاط مختلف دنیا را به خود جلب نموده است. اهمیت این موضع به حدی است که
این دهه را دهة محیط زیست نامگذاری کردهاند حرف تأکید بیشتری بر جدی بودن مساله
آلودگی محیط زیست و لزوم توجه به آن و یافتن راهکارهایی جهت جلوگیری از افزایش آن
باشد.
در واحد زمان ( 1803، مالتوس، بزرگترین
معضل بشریت را کمبود مادهها غذایی دانست و هشدار انصاف که با توجه به روند فزایندة
افزایش جمعیت کره زمین، به سمت زودی به جایی خواهیم رسید که غذای کافی برای تغذیه همه
انسانهای ساکن این کره وجود نخواهد داشت. امروز شاهدیم که طبق گزارشهای سازمان
ملل، 800 میلیون گرسنه در آفاق وجود دارند که باقدرت به بدست آوردن غذای مورد نیاز
خود نیستند. بعد از مالتوس، عدهای دیگر که خود را نئومالتوسیان نامیدند، آلودگی
محیط زیست را معضلی بزرگتر و حادتر از مساله کمبود مواد غذایی دانستند، و
متاسفانه، اعلام تکان دهندهای که در این زمینه بدست میآید اثبات کنندة این
حقیقت زننده است برخی از اخبار و آمارهای ارائة شده از سوی سازمانهای ارزشمند جهانی
را از نظر میگذرانیم:
در شهرهای بزرگ جهان، روزمره صدها
نفر جان خویش را در اثر آلودگی هوا از دست میدهند. پژوهشهایی که باب 15 شهر بزرگ
اروپا انجام شده است آرم میدهد که آلودگی آتمسفر در شهر لیون فرانسه سبب مرگ زودرس
30 تا 50 نفر باب روز میشود و در پاریس، 260 حرف 350 نفر هر روز بر اثر بیماریهای
قلب و عروق ناشی از آلودگی هوا میمیرند. محققان دانشگاه هارواد دریافتهاند که
میزان ارتحال و میر در شهرهایی که بیش از استانداردهای مجاز حرف آلودگی هوا مواهند
حدود 20 درصد بیشتر از شهرهای دارای هوای غیرآلوده است و میزان بیمارهای قلبی در
شهرهای صنعتی، بیش از 30 درصد بیشتر از سایر شهرهاست.
گزارشی از صدوق محیط زیست بانک
جهانی حاکی است که سالانه 800 الف نفر در جهان بر اثر بیماریهای تنفسی، قلبی و
سایر بیماریهای ناشی از آلودگی هوا روان خود را از ید میدهند.
نازایی، اختلالات نوزادان، کمخونی،
نارساییهای حاد کلیوی، اختلالات کبدی، دردهای شکمی، بیماریهای چشمی حاد و بعضاً
کوری، مشکلات تیروئیدی، افزایش تنگی خون، سکته، فلج، اختلالات حافظه، پایین
آمدن بهره هوشی، عم تمرکز، اشکال ناراحتیهای روحی و روانی از جمله افسردگی،
اضطرابهای شدید، تنشها و … از عواقب
انتشار وسیع آلایندهها در جهان میباشند.
آلودگی محیط زیست منجر به ابراز عظیمترین
و فاجعه آمیزترین سرنگونی ارجمند تاریخ حیات شده است …. حیات در طول تاریخ طولانی خود، از بیش از سه میلیارد واحد زمان ( پیش،
شاهد پنج سرنگونی عظیم بوده است که به ترتیب در اواخر دوران های اردوویسین، دونین،
پرمین، تریاس و کرتاسه رخنه دادند. در هر یک از این پنج انقراض عظیم، نوعبهنوع زیستی و
تعداد گونههای زیستی تا حد زیادی کاهش یافت و گاه چند میلیون واحد زمان ( درازا میکشید تا
نوعبهنوع زیستی دوباره تندرستی حاصل کند و غنای خود را بازیابد. مشهورترین آنها، انقراض
پنجم بود که در آخر دورةکرتاسه رخ داد و باعث نابودی آل دایناسورها شد. ولی این
انقراض، مخربترین سرنگونی عظیم تاریخی آفرینش نبود. فجیعترین آنها سرنگونی ششم است
که به ید انسان ابتدا شده و بسیاری از دانشمندان احتمال دادهاند که علاوه بر
بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری، کشیده به سمت نابودی نسل بشر نیز خواهد شد. وجود
مقادیری از انواع آلایندهها از تمام آفت کشها و سموم شیمیایی باب شیر انسان،
احتمال این فرض را افزایش میدهد.
آلودگی محیط زیست و گرمایش جهانی
ناشی از آن، یک سوم زیستگاههای طبیعی آفاق را حرف آخر این قرن بطور اساسی دچار
اختلال میکند و تمامی گونههای زیستی که امکان مهاجرت سریع، حرف سرعتی بیش از روند
تخریب را ندارند و یا زیستگاههای آنها منحصر به تک است محکوم به نابودی خواهند
بود.
طبق فهرست آل ارائه شده از سوی IUCN (اتحادیه بینالمللی حراست از طبیعت و منابع
طبیعی) در واحد زمان ( 2002، 5714 گونه از گیاهان و 5453 سنخ از جانوران جهان با خطر
سرنگونی برابر هستند و از این میان، 928 گونه از گیاهان دولپهای، 79 گونه از تک
لپهایها، 17 گونه از مخروطیان، بیش از 22 گونه از نهانزادان آوندی، 181 گونه از
پستانداران، 182 گونه از پرندگان، 55 گونه از خزندگان، 30 گونه از دوزیستان، 257
گونه از ماهیان، 46 سنخ از حشرات و 222 گونه از نرمتننان در شرایط بسیار حاد و
بحرانی به تارک میبرند. و البته این ارقام از میان گونههای شناسایی شده است و
مسلماً سنخ های فراوانی وجود دارند که بری اینکه حتی شناسایی شده باشند در حال
نابودناند، چنانکه فرموده میشود حدود 90 درصد از گیاهان جنگلهای جادهای هنوز
مورد مطالعه و برری رسم نگرفتهاند و چه بسا بتوان از آنان، داروهایی ارزشمند
برای بیماریهای غیرقابل تداوی امروز و چارهای برای مشکلات بشر بدست آورد.
آغاز
آبی که اهمیت وجود
آن شاید بر هیچیک پوشیده نباشد، متاسفانه از طریق تخلیة فاضلابها، پسابها و کلیه
زواید بازده از فعالیتهای انسان به شدت در معرض آلودگی رسم گرفته . پیشرفتهای
صنعتی انگیزه شده که پسابهای غلیظتر و با ترکیبات متنوعتر در جریانهای ماء تخلیه
شدند.(2)
در اسم حاضر
بسیاری از منبعها آبی دنیا گرفتار مشکلات ناشی از تخلیه فاضلابهای مختلف میباشند
که بهسازی آنها و اعاده به سمت حالت طبیعی هزینههای هنگفتی را می طلبد. (1)
به غرض تصفیه
فاضلاب در اجتماعات کوچک، استفاده از سیستمهای گیاهی آبزی نظیر لاگونهای پوشیده
شده با DW (گیاهان آبزی
شناور) به دلیل راهبری آسان، همیشه پائین و ایز بخشی بالا مورد توجه قرار گرفته
است.(4)
امروزه تمایل برای
استفاده از گیاهان آبزی شناور بخاطر فواید گوناگونشان نظیر میزان رویش بالا، عمل
حذف نوترینت باب سطحها بالا، غنی بودن این گیاهان از پروتئین که باعث با ارزش شدن
آنها به آغاز خوراک دام می گردد، برخه برداری و برداشت آسان آنها و تحمل بالای
گیاه و قدرت سرکوب کنندگی جلبکی گیاه، تثبیت بالای نیتروژن (4) ، منبع غذایی برای
انسان، کنترل حشرات آبزی ناقل بیماریهای خطرناک (به دلیل ایجاد تنپوش متراکم در سطح
آب که اسم برون شد این حشرات میگردد). در داروسازی جهت ساختن داروهای آنتی بیوتیک،
افزایش مواد آلی خاک و تندرستی ساختمان و ترکیب شیمیایی خاک و . . . . (3) و همچنین استعمال از آنها به سمت عنوان گیاه
آلایش زا و مورد توجه رسم گرفته است. (4)
ولی تاکنون
مطالعاتی در زمینه اینکه مادهها آلی گلوکز و لاکتوز تا چه میزان می توانند باب رشد
آزولا و عدسک آبی مؤثر واقع شوند یافت نشده است.
لذا باب این تحقیق از تاخت سنخ گیاهان آبزی شناور (لمنامینور و آزولا) به منظور حذف مواد آلی محلول در محیطهای کشت حاوی گلوگز و لاکتوز استفاده شده است.
مواد آلی
مواد آلی موجود در
ماء میتواند از منبعها گوناگونی چون گیاهان ، جانوران، فاضلابهای خانگی کاملاً
تصفیه نشده و فاضلابهای صنعتی ناشی میشود.(13)
آبهای سطحی بیشتر
از سایر منابع باب رویگردان آلودگی می باشند. باب پی بارندگی های کم و یا خصوصاً شدید که
انگیزه حمل ذرات مختلف گیاهی، حیوانی و حتی صنعتی و سمی میشود آبها شدیداً آلوده میگردند.
انسان خویش با ریختن آبهای آلوده بازده از زندگی روزمره و صنایع به جریانهای آب باعث
آلودگی آنها میشود. اکثر آبهای زاید کارخانه های صنایع جوراجور بدون توجه، رودخانهها
و دریاچههای جار ثانیه ریخته میشوند. (15)
مواد آلی در آب از
سه منبع چشمه میگیرند که عبارتند از: 1- تجزیه و تخریب مادهها آلی طبیعی 2-
فعالیتهای شهری تجاری و صنعتی)، کشاورزی و 3- واکنشهایی که به هنگام تصفیه و
انتقال ماء اتفاق می افتد. در این بین مورد آغاز دارای اهمیت بیشتری است که خود
شامل: مادهها هیومیک (Humic Substances) ، بقایای میکروارگانیسمها، هیدروکربورهای آروماتیک و آلیفاتیک با
منشأ نفتی و با وزنهای ملکولی اسم ، میباشد. با اینکه این مواد معمولا بیخطر میباشند،
ولی در پارهای از موردها نظیر وجود
متابولیتهای بدبوی حاصل از جلبکهای سبز- آبی، (مانند متیل ایزویورنیول (Methylisoborneol) صفت و دردسر
آفرین هستند. تعداد معدودی از محصولات نفتی میتوانند دارای اثراث سوء بهداشتی
باشند. مادهها هیومیک نیز میتوانند بعنوان پیش سازها (precursors) در تشکیل تری هالومتانها و دیگر مواد آلی هالوژنه باب اثر اکسیده
شدن، طی فرایند گندزدایی آب دارای نش مهمی باشند. (16)
آلایندههای ناشی از فعالیتهای شهری و تجاری حاوی مواد موجود در فاضلابهای
خانگی، صنعتی، پسابهای کشاورزی، سیلابهای شهری و نشت آبهای مناطق پلید میباشد.
اکثر مادهها آلی شناخته شده در آب که دارای اثرات سوء بهداشتی هستند باب این گروه
رسم می یگرند. این مادهها حاوی آفت کشها (نظیر کلردان، کریوفوران)، حلالها (همچون
تری کلروینزن و تتراکلرواتیلن)، مادهها چربیزا از سطح فلزات (مانند تری کلرواتیین و
تری کلرواتان) و مادهها مورد استفاده در ساختن پلاستیک و مونومرها (نظیر ترکیبات
بیفنل پلی کلرینه (PCBs)
میباشند، (14)
بسیاری از مواد
آلی در آب قابل حل بوده و در آبهای طبیعی ممکن است ناشی از منابع طبیعی یا در
نتیجه فعالیتهای انسان باشند. اکثر مادهها آلی طبیعی ، شکل از تولیدات ناشی از فساد
مواد جماد آلی هستند در صورتیکه مادهها آلی مصنوعی معمولاً منتج از تخلیه فاضلاب یا عملیات
کشاورزی می باشند. (14)
مواد آلی صفت در
آب معمولاً به تاخت سنخ وسیع تقسیم می شوند:
1-مواد آلی قابل تجزیه بیولوژیکی
2-مادهها آلی غیر قبل تجزیه بیولوژیکی (دیرپا) (14)
1-1-1- اندازهگیری
مواد آلی
مواد آلی غیر قابل
تجزیه بیولوژیکی معمولاً به وسیله آزمایش اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) اندازهگیری می
شوند. همچنین ممکن است این مادهها بوسیله آنالیز (TOC) تخمین زده شوند. (14)
1-2- گیاهان
گیاهان در هر
آبدان مکان ویژهای را به آغاز زیستگاه خویش انتخاب و اشغال می نمایند که میتواند
از نظر سطح و ساختار، همانند خود گونههای حرف یکدیگر تفاوتهای کلی داشته باشد.
برخی از مهمترین گونههای گیاهان سبز آنچنان که کوکند که نمیتوان بدون استعمال از
میکروسکوپ آنها را مشاهده نمود و بعضی دیگر در روی آب پراکنده و به سهولت دیده میشوند.
اما کلیه آنها احتیاجات اولیهای از نظر تأمین نور خورشید، آب ، دی اکسید کرن،
اکسیژن و مواد معدنی داشته و این نیازها را بطرق جوراجور حاصل مینمایند.
گیاهان ریشهدار،
غوطهور و یا شناور دارای برگ باب سطح و یا غوطهور باب آب بوده (و یا هر دو )و
جایگاه خاصی بر حسب اجتماعات خود اشتغال مینمایند و طبقهبندی خاصی را شامل میشوند.
گیاهان آبزی ریشهدار باب خدمت سخت پوستان، حشرات و ماهیها بوده و به این جانوران
امکان دفع تاخت دشمنان طبیعی را داده و به آغاز پناهگاهی جهت حفظ حیات آنها بشمار
میروند. این گیاهان، مهیا کننده اکسیژن و مادهها مغذی بوده و حتی پس از ارتحال و عمل و
تجزیه پذیری (بوسیله ارگانیسمهای تجزیه کننده) مواد غذایی برای موجودات دیگر فراهم
می کند.
باب نگرشی به نقش
مهم و حیاتی این گیاهان در تلاب، اهمیت آنها افزایش بیشتری آرم میدهد بطور یکه
استمرار زندگی حیاتی موجودات تالاب، انگیزه حضور بیشتر جانوران شده و به تجمع آنها
بویژه پرندگان آبزی کمک می نماید. این گیاهان بدلیل فراهم نمودن غذای پرندگانی از
اعقاب مرغابیان، باب حدی که هر گونه گیاهی مورد تغذیه یکی از آنان قرار میگیرد،
از خطر نابود شدن مصون مانده و به پرتره حیاتی خویش ادامه میدهد. لیک ازدیاد رویشهای
گیاهی باب تالابها، آنها را همواره به عنوان مهمترین اصل اصلی مرگ این اکوسیستمها
مطرح نموده است بطوریکه طبق قرائن آشکار در مناسبت تالاب انزلی، یکی از علل پیری
زودرس آن، افزایش فوق العاده کم و کیفی گیاهان آبزی است. این گیاهان زیستگاههای
اختصاصی خود داشته و در برابری با محیط آبی، از نظر فیزیولوژیکی تفاوتهای بسیاری با
دیگر گیاهان نشان میدهند. به نحوئی که املاح موجود در آب مورد تغذیه آنها قرار
میگیرد. گیاهان آبزی (هیدورفیت) حرف حسب رسم گرفتن در سواحل (از جهت آب به خشکی)
از تقسیمات رویشی زیر پیروی میکنند: 1- گیاهان غرق ور 2- گیاهان شناور 3- گیاهان از آب برون شونده (حاشیهای) 4- بوتهها
و علفهای آبزی 5- درختان ماندهابی 6- جنگلهای نواحی مرطوب رویش گیاهان آبزی در
تالاب ، امری طبیعی بشمار رفته و باب حال مخصوص شرایط تالایی، بعلت ورود رسوبات
ریز دانه و مادهها معلق در آب رودخانه سفید رود از شبکه آبیاری و شسته شدن کودهای
حاصلخیز داخل مزارع در مواقع بارانهای شدید فصلی و وارد صیرورت این مادهها با زهکشی
طبیعی و شبکه آبیاری بداخل آبدان به رویش آنان استطاعت بیشتری میدهد.
بر اساس تحقیقات و
لادیمیراسکایا کارمند علمی اتحاد جماهیر شوروی در سال (1345) 1964 ، تعداد 19 سنخ گیاهان آبی اصلی در تالاب
انزلی شناسایی گردیده است که ذیلاً به همراه تعدادی دیگر از گونههای گیاهی آبزی
موجود معرفی میگردند.
اگر یکی از ساکنان
قبلی کره زمین که حدود سیصد سال قبل روی آن
زندگی می کرد، سری به دنیای امروزی ضمیر اول شخص جمع بزند و تجربه زندگی دوباره روی این
کره خاکی را حرف شانس و اقبال به دست آورد، اولین شکایتی که می کند، از وضع هوای آن
است! او فوری خواهد گفت : «خدای من! چه هوای کثیفی کره زمین را دربرگرفته!»
واقعیت هم همین
است. هوایی که استنشاق میکنیم، بیش از هر مورد دیگری تماشا انسان را به خود جلب می کند.
دانشمندان می
گویند، از هنگامی که انقلاب صنعتی باب اروپا آغاز شد و کارخانه های بزرگ و کوچک با
دودکش های دراز و کوتاه، پیرامون شهرها تأسیس شدند، اسلوب هوا هم بد و بدتر شد.
حتماً باب گذشته، انسان از آلودگی و دود برداشت منفی نداشت. برای کارگرانی که از
نواحی روستایی در جست و جوی کار به سمت شهرها تاخت می آوردند، دودکش ها و دود غلیظی که
از آن ها به سمت هوا می رفت، آماج کار، شغل، زندگی و نان بود. آنان با دیدن این
کارخانه ها و دودکش ها، به سمت این فکر فرو می رفتند که باب شهر کار هست و تولید پس
باید در این کارخانه ها کار کرد و خبز به دست آورد. یعنی برای ثانیه ها، دودکش نشانة
زندگی و خبز بود.
اما، امروز دیگر دودکش
های کارخانه ها آماج زندگی نیستند. ثانیه ها، از تماشا دوستداران محیط زیست، آلوده
کننده محیط، محدود کنندة تنفس و بنابراین بغرنج کننده زندگی هستند. دوستداران محیط
زیست سعی دارند، با کاهش مصرف لوازمی که کارخانه ها تولید می کنند، هوای پیرامون
محل زندگی خویش را پاک نگه دارند. بسیاری از طرفداران محیط زیست در مراجع
قانونگذاری بازهم نفوذ کرده اند و قوانینی را تصویب می کنند که برپایه آنها ، کارخانه
ها باید برای دودکش های خود فکری بکنند: یا تولدی خویش را طوری سامان دهند که نیازی
به دودکش نباشد، یا بر سر راه دودهای دودکش ها، فیلتر(صافی) نصب کنند حرف قبل از
خروج دود از دودکش و وارد شدن به هوای پاک پیرامون کارخانه ها،مواد مضر آن ها را
همین فیلتر بگیرند. کار طرفداران محیط زیست در جنگ حرف دود و دودکش تا آن جا پیش
رفته است که حتی برای جلوگیری از احداث یک کارخانة جدید، گاهی در جایگاه احداث می
خوابند، با پلیس درگیر می شوند و بالاخره هم، حرف خود را به سمت کرسی می نشانند.
البته، فقط دود
دودکش ها هوا را آلوده نمی کند. برخی از کارخانه ها که با مادهها شیمیایی سر و کار
دارند، نه تنها دود تولید نمی کنند، بلکه از دور نمی توان فهمید که این کارخانه ها
مادهها مضر و پلید کننده هوا و محیط تولید می کنند. گازهای شیمیایی، اغلب از این
دسته هستند. کافی است، یک امت طرفدار حفظ زیبایی و پاکی محیط زیست باب شهری آگاه
شود که قصد دارند یک کارخانةتولید مادهها شیمیایی باب آن حوالی احداث کنند و یا
کارخانه ای بری سر و صدا، مواد و گازهای شیمیایی خود را در آتمسفر و یا آب های
پیرامون آزاد می سازد. آن فرصت است که قید اسم هم کشمکش و درگیری آغاز می شود. عده ای
خویش را به دار می بندند یا از سیم های خاردار پیرامون کارخانه بالا می روند و یا
بانوشتن مقاله به سمت تمام خبر می دهند که کارخانه مذکور با پیرامون خود چه می کند و چه
نمی کند؟!
البته بسته کردن
آلودگی هوای امروز به کارخانه ها، قدری بی انصافی هم هست. فکر نکنید که فقط
کارخانه ها و دودکش ها و گازهای شیمیایی آن ها هستند که محیط را آلوده می کنند و
تنفس را دشوار می سازند. قدری به پیرامون خود با دقت بیشتری نگاه کنید: باب شهرهای
بزرگ و کوچک، هزاران و هزاران و فصل صدها الف اتوموبیل های جدید که مجهز به
فیلترهای تصفیه دود اگزوز اتومبیل ها هستند، تمامی اتومبیل های قدیمی و حتی با عمر
متوسط از این فیلترها بی بهره اند و یا نقص فنی دارند و سوخت خود (بنزین یا
گازوئیل) بدرستی نمی سوزانند. نتیجه این امر، ورود ده ها بدن دود همراه با گازهای
مضر و سرب معلق در هواست. در یک بامداد سرد زمستانی یا حتی پاییزی باب یک شهر بزرگ،
از چرخه به سمت شهر نگاه کنید: لایه ای از دود بر بالای آن ایستاده است. در واقع، مردم
این گونه شهرها در لایه ای از هوای مسموم کننده و آلوده زندگی می کنند، لیک به سمت آن
خلق کرده اند.
شاید شما هم در
اعلام های هواشناسی که از طریق رادیو و یا تلویزیون یا حتی جراید پخش می شود، با
یک اصطلاح هواشناسی به سمت نام «وارونگی هوا» یا «اینورژن» برخورد کرده باشید. در
شهرهای بزرگ، تقریباً تمام ساکنان شهر با این واژه انیس هستند. در حال معمولی، هر
چاه از روی زمین به سمت بالا برویم، از دمای هوا کاسته می شود. اما در روزهای سرد
زمستانی یا پاییزی، گاهی اتفاق می افتد که روی زمین در شهرها سرد است، اما تا چند
صد واحد طول بالای آن، هوایی گرم بود دارد. به این حالت وارونگی می گویند. افزایش دود
و غبارهای آلوده از صنایع و اتومبیل ها در هوا، از عوامل اصلی این وارونگی است. در
ایران، برخی شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، همدان و اراک این
وارونگی آتمسفر را بخوبی می شناسند. ساکنان این شهرها باب چنین روزهایی با مشکلات
تنفسی رو به رو می شوند، زیرا هوای روی زمین با سطوح بالاتر جابه اطاق نمی شود و
هوایی خفه و سنگین، همه آدم را می آزارد.
باز هم اشتباه
کرده اید اگر گمان می کنید که همه آلودگی آتمسفر فقط ناشی از صنایع و خودروهاست.
استعمال از بخاری
ها ، دستگاههای تاب مرکزی، آبگرمکن های نفتی و گازی و دیگر وسایل گرم کننده را
بازهم به آلوده کننده های هوا اضافه کنید. اشتباه نکنید! تنها خانه و مدرسه خویش را در
نظر بگیرید، ار فقط همین دو مورد را در نظر بگیرید، ممکن است بگویید: «ای بابا! … بهجز این بخاری و
آبگرمکن ضمیر اول شخص جمع و یا بخاری آموزشگاه چه قدر هوا را آلوده می کند؟»
همه سرا های شهر،
اداره ها ، بانک ها ، شرکت ها و تمام مدرسه ها را در تماشا بگیرید تا دریابید، تعداد
این آلوده کننده های هوا، چندان هم کم نیست. حتماً مسئولان و تصمیم گیران کشور در
زمینه انرژی سعی دارند که حرف کرانه امکان، سوخت شهرها و روستاها را به گاز طبیعی
تبدیل کنند که میزان پلید کنندگی ثانیه کمتر است، اما رساندن این سوخت طبیعی به همه
شهرها و روستاهای کشور به سرمایه و تخصص و زمان احتیاج دارد.
زباله به مواد زاید جامدی فرموده می شود
که عمدتاً به واسطه فعالیت انسان در بخشهای کشاورزی، صنعتی و شهری تولید می شوند.
آدم انواع مواد را حرف سختی از طبیعت
به دست می آورد و به سمت آسانی تبدیل به زباله کرده و به سمت طبیعت باز می گرداند. در
گذشته زباله ها در دوری تکوینی ایجاد و تبدیل میشدند؛ اما امروزه دیگر امکان چنین
دوری وجود ندارد، زیرا میزان آشغال ها بیش از آن است که تجزیه و تبدیل آنها باب یک
دوره زمانی مناسب ممکن باشد.
در یک زیست بوم بکر و دست نخورده،
مواد برازنده تجزیه زباله ها به وسیله باکتریها تجزیه شده مجدداً میانجیگری موجودات و
گیاهان مورد استعمال قرار می گیرند. یک جامعه آکنده جمعیت انسانی به اندازه ای زباله
تولید می کند که تجزیه طبیعی آنها باب محیط غیر ممکن است. بعضی از زباله ها نیز
اصولاً در طبیعت غیر قابل تجزیه هستند. بنابراین، افزایش زباله ها به سمت مقدار زیاد
باعث آلودگی زمین، هوا و ماء می شود.
انباشت زباله ها موجب زشتی محیط نیز
می شود و همچنین تولید بوهای نامطبوع از مادهها آلی موجود باب زباله ها در اثر نشو و
نمای موجودات بیماری زای ذره بینی از مشکلات دیگری هستند که توسط زباله ها به وجود
می آیند. گفتنی است که گردآوری زباله ها باب فضای آزاد و سوزاندن آنها باعث تخریب
محیط زیست میشود.
یکی از راه های پیشگیری از خطرات
آشغال در محیط زندگی، دفن بهداشتی آن است. باب تعیین محل دفن زباله باید شرایطی را
در نظر گرفت که عبارتند از: پستی و بلندی، موقعیت سطح آبهای زیرزمینی، مقدار
بارندگی، سنخ خاک و صفت و موقعیت منطقه دفن زباله در ارتباط با شبکه جریان آبهای
سطحی و زیرزمینی. بهترین محل برای دفن آشغال مناطق خشک است، زیرا در این گونه مکان
ها شیرابه اندکی به بود می آید و شرایط تدفین نسبتاً ایمن است.
پشه ها برای تخم ریزی به مادهها در حال
الواطی و تجزیه احضاریه می شوند. رویش تخم و لارو (کرمینه) مگس ها بستگی به میزان مواد
غذایی و پایه تاب زباله ها دارد. در شرایط و پایه حرارت درخور رشد تخم تا مرحله
مگس بزرگسال در طول 7 تا 8 روز انجام می گیرد. بنابراین مدت ماندن زباله باب مرحله جمع
آوری و حمل و نقل بایستی کمتر از این مدت باشد.
آماده کردن ظروف جمع آوری زباله- چه زباله دان های خانگی و
چه جایگاههای موقت زباله- به پوشینه و نیز بهداشتی کردن محل دفع زباله می تواند تا
حدود 90 درصد موجب جلوگیری از تولید مگس شود. همچنین انباشته کردن زباله ها در
فضای آزاده موقعیت مناسبی را برای تکثیر مگس ها ایجاد می کند.
در بسیاری از موارد در زباله های شهری
غذا، آب و پناهگاه بود دارد که برای تولید مثل و ازدیاد جمعیت موش ها بسیار مناسب
است.
تخلیه مواد زاید جامد (زباله ها) در
محل های نامناسب، به وسیله جریان آبهای سطحی اعم از جویبارها، رودخانه ها و آبهای
حاصل از بارندگی، به نقاط مختلف صفت شده و باعث انتشار آلودگی می شود.
آشغال های شهری باب آخرین مرحله دفع،
به خاک و یا ماء منتقل می شوند. مواد حاضر در آشغال ها در تبادل آب و هوا در خاک
اختلال ایجاد می کند.
بر اثر آکنده شدن زباله ها در فضای
آزاد و باب فصل های گرم سال، گازهایی
(مانند CH4. CO2SH2 و CO) تولید می شود که این گازها با
وزش باد به سمت فضای شهرها وارد می شوند.
تخلیه زباله در سطح شیار جایگاه دفن و
پوشش ثانیه حرف خاک، و سپس تسطیح و فشردن آن، هوای موجود در میان زباله را به حداقل می
رساند و این امر به سمت همراه افزایش درجه حرارت در قشرهای زیرین زباله، موجب نابودی
کرمینه (لارو) حشرات و یا عدم تکامل و رویش آنها خواهد شد.
تدفین زباله و تنپوش سریع و کامل زباله
ها پس از تخلیه در محل دفن، باید به کوه طور کامل و صحیح اجرا پذیرد تا پرندگان از
اجزای زباله ها تغذیه نکنند. جستجوی خوراک باب میان زباله ها توسط پرندگان موجب
انتشار بسیاری از باکتری های مضر باب طبیعت می شود.
بسیاری از امراض مثل شکمروش های آمیبی
و باسیلی، تراخم، حصبه، سان حصبه، وبا، سل، جذام، طاعون و سیاه جراحت به وسیله مگس
شایع می شود.
وجود غذای کافی در لابهلای زباله ها
زمینه را برای رشد و تکثیر بیش از کرانه جانوران موذی مانند موش و سگ های ولگرد، گربه
و سوسک مهیا می کند.
مگس ها با نشستن روی زباله، مدفوع و کثافات، میکرب های جوراجور را
به وسیله موهای چسبناک و مژک های فراوان پیکر خود جذب می کنند و آنها را از طریق
ارتباط مستقیم حرف بدن انسان و یا مواد غذایی مورد مصرف انسان، به بدن وی منتقل می
کنند و موجب بروز اشکال بیماری ها در آدم می شوند.
برای تعیین جایگاه دفن آشغال معمولاً دو
نکته اساسی دوری از شهر و هزینه حمل و نقل زباله را در تماشا می گیرند.
موقعیت محل دفن زباله با توجه به آب
های سطحی و زیرزمینی تعیین می شود، عدم رودخانه، قنات، چشمه سار، مسیل و آب های
کوهستانی باب نزدیکی بخش دفن، از مهمترین معیارهای انتخاب محل دفن زباله است.
بهترین محل ها باب مناطق خشک است زیرا امکان آلودگی منابع آبی توسط شیرابه حداقل
خواهد بود.
محل دفن زباله نباید نزدیک و یا در
جانب بادهای پیروز به طرف شهر، روستا، جادههای اصلی و دیگر موسسات و اماکن عمومی
قرار داشته باشد.