فروش فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

کتاب به جهنم: مجموعه داستان


» :: کتاب به جهنم: مجموعه داستان

مجموعه حکایت به جهنم اثری خواندنی از خشایار مصطفوی...

قسمتی از کتاب :

صبح که چشماناش را قید اسم کرد، احساس کرد چیزی گم شده است یا باید چیزی را بیاد آورد که نمیآورد. رغبتی از بهر بلند شدن از رختخواب نداشت. بلند میشد که چه کند؟ باران، از صدا یا بویش میشد فهمید که هنوز میبارد. چهار روز متوالی، از وقتی به شمال آمده بودند، یکسره و دایماً باریده بود و او و همسراش را باب ویلا زندانی کرده بود. احتمالا در بیرون، ماء همه جا را فراگرفته بود. میتوانست سابق خود اندیشه کند، پیادهروهای گلی، خیابانهای خالی نمناک، خیس شدن لباسها و خشک نشدن، عطسهها و سرفههای خشک، « بد موقعی و برای مسافرت انتخاب کردم » : برای چندمین بار به سمت خویش گفت...