پایه های شخصیت و موقعیت حقیقی این نمایشنامه ،وام گرفته از اپیزود اول نمایشنامه ی دیگر من(اپارتمان لاله...) است....
صحنه:اتاقی باب زیرزمین اپارتمانی قدیمی ،با وسایلی کهنه و چیدمانی بدون سلیقه . در دیوار جانب حق در ورودی خانه قرار دارد و چند پنجره ی کوچک که رو به کوچه باز می شود.در انتهای چپ پهنه ،اپن اشپزخانه و چند واحد طول جلوتر از ان اینه ای قدی چشم می شود که سطحش با پرتره های مختلف پوشانده شده است...
سه حنجره گنگ رمان جاذب و خواندنی اثر نظام الدین مقدسی ...
قسمتی از کتاب:خیابان را نگاه میکرد و نمیکرد و درختها و آدمهایی راکه منتظر بودند و نبودند و سایه اش را که بود و نبو د. پاهای سنگین و سست میرفتند. عرق پیشانی اش را با آستین پاک کرد. انگار هر چیزی که از پوست تردد کند و پید ا شود، درون را برملا میکرد که اینچنین با وسواس پاکیزه کرد...
حکایت زیبا و شکرین با تصاویری زیبا برای کودکان ازربکا وستبرگ...