مقدمه:
خوردگی را تخریب یا تبهکار صیرورت یک ماده در اثر واکنش با محیطی که در آن قرار دارد تعریف می کنند.
خطوط لوله باب سراسر جهان به سمت عنوان حمل کننده های گازها و مایعات در ساخت های طولانی از منبع تا محل مصرف نهایی نقش بسیار مهمی را بازی می کنند.
به طور عمومی دادهها باب مورد شما و خطوط لوله که به طور پیوسته در سرویس هستند. به سمت عنوان بهر عمده ای از سیستم حمل و نقل بدین صورت است:
خطوط استوانه در سرویس مدفون زیر خاک به چرخه از دید هستند به استثناء شهرها، ایستگاه های پمپاژ یا فشار و ترمینال ها.
در اسم حاضر حدود Km 460000 خطوط لوله آبستنی معمولی در حدود 46% قید نفت صفت و محصولات پالایش را حمل و نقل می کنند در ایالت متحده در 1984 بیش از Km 6 10 × 106 خطوط لوله دندان طبیعی در سرویس وجود داشت. حدود 25% کل سوریس های بین ایالتی باب حدود Km 280000 بودند که آبستنی می کردند مایعات را.
سوریس های بین ایالتی در ایالاتی متحده گسترش پیدا کرد برای ایجاد مایل های بیشتری از خطوط لوله باب 1986 و Km 9800 از خطوط گاز طبیعی ساخته شده و Km 5740 برای الفبا لوله نفت خام و Km 2660 از خط استوانه برای محصولات پالایش نیز ساخته شد.
حرف این شبکه پهن بدون تغییر خط لوله به کار رفته برای استفاده در حمل منابع طبیعی و محصولات نهایی به سمت مکان هایی که آنها مورد استفاده قرار می گیرند. آشکار می گردد که نگهداری آنها باب سرویس بوسیله جلوگیری از خوردگی تکنیکی است و بطور اقتصادی با فایده می باشد.
کنترل خوردگی خطوط لوله در سراسر آفاق انجام می شود به دلایل زیاد به وسیله استفاده از حفاظت کاتدی همراه حرف یک پوشش دی الکتریک مناسب. سیستم حفاظت کاتدی با استعمال از جریان محافظ در سطح بیرونی لوله محلی که باب معرض خاک مجاور در ناپیوستگی های سیستم پوشش رسم دارد از لوله احتراس می کند. سیستم پوشش به کار می جدول برای کاهش میزان مجموعه زیاد جریان محافظ مورد نیاز در طول عمر عملیاتی لوله.
بخش کنترل خوردگی در فاز طراحی الفبا لوله باید شروع شود و ادامه یابد همراه با راه اندازی و قید حیات اقتصادی لوله.
این نوشته به طور خلاصه انواع خوردگی ها و روش های جلوگیری را به سمت طور عمومی ابتدا بررسی می کند و آنگاه به سمت طور اختصاصی خوردگی خط لوله حمل نفت و گاز را بررسی و در نهایت یک مورد عملی از پروژه های خوردگی استوانه های نفت صفت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مقدمه و معرفی
اهمیت فولاد در شهرنشینی بشری و نقش ویژه ثانیه در صنعت، کشاورزی و زمینه های گوناگون زندگی کنونی بر کسی پوشیده نیست. امروزه بخش اعظمی از تجهیزات بیمارستانی، وسایل، آلت و دستگاه های پزشکی، دندان پزشکی و آزمایشگاهی های تشخیص طبی با استفاده از انواع آلیاژ های فولادی اسم می شود. از سوی دیگر برخی از انواع فولاد زنگ نزن هم به عنوان بیو مواد فلزی در پزشکی و دندان پزشکی مصرف می شود. باب واقع، از میان انواع فولاد های موجود، آلیاژ فولاد زنگ نزن برای استفاده باب استعمال های پزشکی مناسب تشخیص داده شده است. نوعی از این امت برای تهیه کاشتنی ها ، وسایل تثبیت شکست داخلی ، پیچ ها و سیم ها و صفحه شکسته بندی در پزشکی و ساخت و تهیه سیم های ارتودونسی ، ابزار های معالجه ریشه سنان مثل سوهان سوزنی و برقو ، کاشتنی دندانی و تاج یا روکش پیش ساخته باب سنان پزشکی مصرف می شوند .
آهن زنگ نزن همچنین به طور گسترده
ای در کاربرد های پزشکی و سنان پزشکی نظیر تولید ابزارها و وسایل دندانی همچون
تیغ چاقوی جراحی
، انبر جراحی
و گیره های دندان مصنوعی
استعمال می شوند.
فولاد ها باب گستره ی وسیعی از ترکیب شیمیایی باب دسترس می باشند که تمام یک خواص ویژه ای دارند و برای کاربرد خاصی طراحی و تهیه شده اند. یکی از دلایلی که سبب شده تا آلیاژ های فولادی از نظر مصرف تا به این حد عمومیت و گسترش پیدا کنند این است که محدوده ی خواص مکانیکی که تنها با تغییر اندکی در ترکیب شیمیایی پدید می آید، گسترده و وسیع است.
قبل از معرفی آهن زنگ نزن به دندان پزشکی در دهه 1930 میلادی و مطرح شدن کاربرد های آن، عزب جرم ای که مشخص گردیده بود مقاومت خوردگی کافی دارد، ذهب بود. آهن جرس نزن استحکامکششی بالایی دارد و به شکل فنر (سیم انعطاف پذیر و کشسان) در وسایل ارتودونسی متحرک بکار می رود. این آلیاژ همچنین در وسایل ثابت برای ساخت نوار ، براکت و سیم آرک معروف است. سیم ارتودونسی از آلیاژی ساخته می شود که حرف نام فولاد زنگنزن آستنیتی پایدار شده است.آلیاژ دیگری که برای تهیه سیم ارتودونسی بکار می رود، فولاد زنگ نزن آستنیتی پایدار شده است
اولین فولادی که برای تهیه کاشتنی بری مناسبت استفاده قرار گرفت، آلیاژ فولاد 18 درصد کرُم و 8 درصد نیکل (نوع 18-8 و یا باب دسته بندی جدید سنخ 302) بود که از فولاد وانادیم صلابه مصرفی برای تهیه صفحه شکسته بندی، قویتر و استوار خوردگی آن نیز بیشتر حیات . فولاد وانادیم دار به زمان طولانی برای کاربرد های کاشتنی مصرف نشد زیرا مقاومت خوردگی آن کافی نبود. پس از آن، فولاد زنگ نزن 18 درصد کرُم و 8 درصد نیکل مولیبدن دار معرفی شد که به سمت منظور آشتی مقاومت باب برابر خوردگی در آبنمک، حاوی مولیبدن بود. این آلیاژ حرف نام فولاد زنگ نزن 316 شناخته شد. باب دهه ی 1950، کربن آهن زنگ نزن 316 از 08/0 درصد وزنی به حداکثر 03/0 درصد وزنی کاهش یافت تا مقاومت خوردگی بهتری در آبنمک بازده شود. این آلیاژ با نام فولاد زنگ نزن 316 ال صفت شد
در طرحهای محور بادامک موتور ماشینهای تازه و امروزی بایست است که خواصی از قبیل سختی و مقاومت مد نظر بوده و همچنین بصورت ضد جراحت و دارای استحکام بالا و نشکن باشد.
تا به حال برای این قبیل کاربردها از فولادهای عملیاتی حرارتی شده و (آهنگری شده) استفاده می شد، که امروزه از بهر اسم این قطعات کاربردی از آهن دالکتیل ریختگی آستمپر شده و به چدن تبدیل شده استفاده باده شود. که چدن برای کاربردهای ویژه و مخصوص استفاده دارد، باب پاداش مبنا و ملاک استفاده از چدن خواص مکانیکیشان باده باشد.
از بهر شبر آوردن چدن داکتیل آستمپر شده، مبنا و ملاک، آماده کردن آل ترکیبات وسیع آن می باشد. در نتیجه این ترکیبات پهن انگیزه تغییرات در میکرو ساختار و بخشهای عمده فازهای بنیت ، فریت ، آستنیت کربن بالا و میزان و تعداد گرافیت باده شود، که امکان وجود مارتزیت، فریت و دیگر کاربیدهای آلیاژی نیز هست، میکرو ساختار وابسته و صفت هر دو پارامتر 1- اختلاط 2- ریخته گری دقیق و درست چدن هست.
مراحل مختلف تولید و فرآوری در چهار پارامتر صورت می گیرد:
- مرحلهها پدیدآوری و فراوری چدن داکتیل ریخته گری شده که شامل: آستنیته کردن تا دمای حدود 950 تا 800 پایه سانتیگراد و سپس کاهش ادا کردن دما تا درجه حرارت 400 تا 250 درجه سانتیگراد. که این عمل باعث باده شود آستنیت حاضر بصورت مناسب به فاز بعدی دگرگون و استحاله چهره یابد، و سپس تا دمای اتاق سرد می کنیم. در مرحلهها عملیات حرارتی آستمپرینگ افزایش عملیاتی حرارتی آستنیته کردن دارای ابهت بوده و عامل مؤثری در تعیین و رخ ادا کردن میکروساختار ظریف حاصل شده می باشد. باب مرحلهها اولیه عملیاتی آستمپرینگ، آستنیت بصورت تدریجی پیشرفت می کند، که بصورت ناپایدار می باشد، در نتیجه به ترکیبی از فازهای بنیت، فریت، آستنیت کربن بالا دگردیس باده شود.
اگر دمای آستمپرینگ بالا باشد تأثیری در ساختار بنیت و فریت خواهد گذاشت. بنابراین برای دسترسی به یک برودت و یا یک رنج درخور در فرآیند آستمپرینگ حرارت باید بصورت مناسب و دقیق باشد. که در جز این چهره بنیت با کاربید آزاده ایجاد باده شود (بنیت زبرین در فولادها) و با در نظر ستاندن دمای پایین، بنیت تغییر شکل یافته همراه با رسوبات کاربید می باشد (بنیت پایینی در فولادها) که در پاداش ترکیبی از فازهای بنیت، فریت و آستنیت کربن بالا باده باشد.
باب این مقاله تأثیر میزان سردکردن بر روی میکروساختار و خصوصیات مکانیکی فولادهای (استیل) میکرو آلیاژی Nb را توضیح میدهیم، که قبلاً به عنوان ستونهای ساختاری سه میزان سردکردن مختلف بودند. فولادهای میکروآلیاژیNb- با افزایش در نیروی به سمت دست آمده با افزایش در سرعت سردکردن در درازا این مرحله از کار را نشان میدهد. گرچه، افزایش در قدرت به دست آمده همراه افت باب سفتی بوده است، میکروساختار در تعجیل سردکردن معین، ابتدا شامل:
ریز ترکیبات چندگانهی آلیاژ آهن و کربن- هیدروکسید آهن- میباشد، در حالی که در میزان متوسط سردکردن از طرفی آلیاژ پولاد و کربن- هیدروکسید آهن- چندگانهی کثیرالاضلاع دارای کاهشی قابل بررسی از آلیاژ آهن و کربن فاسد شده و لایه ی آهن هیدروکسید آهن دار میباشد. در میزان سردکردن بیشتر، ابتدا نوع لایه ای- سوزنی شکل- یا آهن نشکن بینیتی دارای هیدروکسید پولاد به ید میآید. خصوصیات رسوبی باب سه نوع سردکردن آمیزش شده با رسوب اتفاق افتاده در حد و ثغر خلوص، در جایگاه اصلی نبودن، و باب برابر هیدروکسید آهن، یکسان نیستند. مقیاس حقیقی و بیآمیغ ( ~8-12-1900) که در فاز هیدروکسید پولاد هستند، سنخ MC از ترکیب دو ظرفیتی فلز نیوبیوم میباشد. مطالعات روی میکرو ساختارها، پیشنهاد میکند که افزایش سختی فولادهای میکروآلیاژیNB- حرف افزایش سرعت سردکردن، مربوط به تغییر باب میکروساختار ابتدا از آلیاژ آهن و کربن- هیدروکسید آهن، تا هیدروکسید چون نشکن بینیتی بدست می آید.
کلمات کلیدی: فولادهای میکرو آلیاژی، میکروساختار، بینیت کم کربن، سردکردن با سرعت بالا.
در منبعها قوس و اخگر تقریباً امکان برانگیختن تمام عناصر پایدار در طرح تناوبی وجود دارد.
تخلیه قوس و جرقه به سمت آغاز منابع برانگیختگی از دهه 1920 برای طیف سنجی نشری وکیفی و کمی استعمال شده است. بسیاری از پیشرفت های نوین برانگیختگی قوس و اخگر در طی سالهای جنگ، دهه 1940 به سمت ویژه در پروژة منهتان اتفاق افتاد.
در منبع قوس dc ، 70 حرف 80 عنصر برانگیخته می شود. کاربرد اصلی قوس، برای تجزیه کیفی و نیمه کمی است، زیرا دقت پیمانه گیری های کمی چندان پسندیده نیست. منبع جرقة ولتاژ بالا، پر انرژی خیس از قوس است؛ حتی گازهای بیمانند و هالوژن ها باب تخلیه الکتریکی جرقه میتوانند برانگیخته شوند. امعان جرقه بیشتر از قوس dc است و برای پیمانه گیری های کمی برتری دارد.
منابع برانگیختگی انحنا
در این بخش مشخصه ها، مزایا و محدودیت های انواع گوناگونی از تخلیه های انحنا نظیر انحنا dc ، قوس ac ، قوس با اتمسفر کنترل شده و قوس پایدار شده حرف گاز مورد توجه قرار میگیرند.
انحنا که باب تجزیه طیف شیمیایی به کار می رود، تخلیه دی الکتریکی بین دو یا قید الکترود هدایت کننده است. یکی از الکترودها ،حاوی خاکه نمونه، مخلوط جامد یا پس ماندة محلول است. شدت پراکندن در کل زمان قوس زنی که آتش زدن نامیده می شود، به چهره فوتوگرافیکی یا الکترونیکی انتگرال گیری می شود. قوس می تواند باب هوا یا اتمسفری از دندان بی اثر آزادسوز باشد، یا به سمت وسیله گاز پایدار شود. قوس های آزادسوز بیشتر برای تجزیه های طیف شیمیایی به کار گرفته می شوند. سه نوع قوس مناسبت استفاده قرار می گیرد: قوس dc ، قوس ac و قوس نوبتی یا تک جهتی.