فروش فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

پرسشنامه علاقه به ریاضی


» :: پرسشنامه اشتیاق به ریاضی

     پرسشنامه‌ای که در این پژوهش به منظور سنجش اغوا ریاضی دانش‌آموزان به‌ پیشه ‌رفته است، شامل 18 ماده و 3 خرده مقیاس که شامل «علاقه به ریاضی»، «عزت نفس ریاضی» و «انگیزش درونی» می‌باشد. باب این پرسشنامه کم‌ترین شماره 18 و بیشترین شماره 82 است. ماده‌های 1 تا 10 مربوط به خرده ‌مقیاس اشتیاق به سمت ریاضی است که توسط نعمتی (1388) با عنوان «عوامل مؤثر بر میزان علاقمندی دانش‌آموزان در درس ریاضی» تدوین شده است. در خرده مقیاس علاقه به ریاضی کم‌ترین نمره 10 و بیشترین شماره 50 است. ماده‌های 11 تا 15 مربوط به سمت خرده‌ مقیاس عزت‌ نفس ریاضی و ماده‌های 16 حرف 18 مرتبط به خرده‌ مقیاس انگیزش درونی می‌باشند که از مقاله کورتر (2005) با عنوان «انگیزش، استقلال و حاصل ریاضی» افسرده شده است . باب اسم مقیاس‌های انگیزش درونی و عزت خود ریاضی از یک مقیاس لیکرت 4 درجه‌ای استفاده می‌شود.





بررسی موسیقی مورد علاقه در بین جوانان 18 الی 25 سال


» :: امعان خنیا مورد علاقه در بین جوانان 18 الی 25 سال
موسیقی مورد علاقه باب بین جوانان(18-25 سال)
بازجست همراه با پرسشنامه و تحلیل داده ها


برای سفارش محصولات سفارشی حرف ما باب تماس باشید.
gardeshname@gmail.com

در جستجوی عنصر وجودی


» :: باب جستجوی عنصر وجودی

عنصر وجودی چیست؟

پشت از خواندن کتابی با عنوان “Element” از کِن رابینسون و الهام گرفتن از آن، من به‌واژهٔ «عنصر وجودی» رسیدم.
تعریف کِن رابینسون از آخشیج وجودی، تلاقی آمادگی و علاقه است. آنجایی که این تاخت به سمت هم می‌رسند نقطه ایست که در آن پیشرفت مستمر و رضایت خاطر حاصل می‌شود. در این مدل شکوفایی انبوه طبیعی و با کمترین انرژی شکل می‌گیرد. چون در اساس از بهر چیزی سعی نمی‌کنیم بلکه از وجودمان جاری می‌شود.

آقای رابینسون تحقیق وسیعی دربارهٔ افراد موفق باب موقعیت و رشته‌های مختلف داشته و به این نتیجه پخته که در تمامی آن‌ها نقطهٔ اشتراکی وجود دارد. رشد آن‌ها پس از پیدا کردن و توجهشان به علاقه و آمادگی خود شکل‌گرفته و ازآن‌پس بدون سعی مضاعف ادامه داشته است. پائولو کوئیلیو، اکهارت توله، جیم موریسون و بسیاری دیگر، تمام باب شرایطی رشدشان محقق شده که به هماهنگی عنصر وجودی خود رسیده‌اند.

برای‌چه به سمت یافتن عنصر وجودی نیاز داریم؟

تصور کنید دنیایی که هر شخص از کارگر که اجرا می‌دهد رضایت دارد و از آن کاری که توانایی و استعداد دارد، لذت می‌برد و لازم ندارد که کار دیگری را انجام دهد.

در این شرایط، فقط کار نمی‌کنیم که دخل کسب کنیم. فقط درآمد کسب نمی‌کنیم که به خود اجرت دهیم. پاداش نمی‌گیریم که باب مقابل ثانیه معنی زندگی‌ خود را معامله کنیم.

فرقی نمی‌کند که موسیقی می‌سازیم، می‌نویسیم یا خدمات شهری عرضه می‌دهیم. فرقی نمی‌کند که چه‌کار انجام می‌دهیم. ولی مهم است که این کار از علاقه و استعداد بابا جاری می‌شود و زمانی که این کار توسط او انجام می‌شود، به‌قدری آسان و لذت‌بخش است که دیگر بایست به انرژی مضاعف برای انجام آن نیست.

باب این حالت کار و تعیش باهم ادغام می‌شوند. به سمت سختی می‌توان این تاخت را از هم جدا کرد. نمی‌دانی کِی کار می‌کنی و کِی می‌بایست استراحت کنی و به زندگی‌ات برسی.

این صفت بسیار متفاوت است حرف مدلی که هم‌اکنون بسیاری آن را دنبال می‌کنند. صبح با بی‌رغبتی برای کارگر که به آن علاقه ندارند بلند می‌شوند و برای کسب درآمد و بها دادن به ترس‌های خود و آنهایی که از اجتماع به آنها منتقل می‌شود، این کار را هرروز تکرار می‌کنند. در برابر خود را لایق سفرهای گران، کالاهای لوکس وزندگی مرفه می‌دادند.

آما آیا در این مدل رضایت استوار خواهد ماند؟

باب تعیش چه چیز مهم است؟

درگذر روزها، کارهای بسیاری انجام می‌دهیم. ثانیه کارهایی که به گمانمان باعث رضایت جسم و روح می‌شود. سعی‌مان ساختن تعیش پایدار، رفاه اجتماعی و رضایت از خود است. سرپرست امکان‌پذیر است که راه مستقیمی را به‌عنوان «مسیر» خود انتخاب کنیم یا در شلوغی روزمره گیج و گرفتار شویم.

درراه ممکن است مسیری را که به گمانمان امن است، مستقیم خلال کنیم الا شاید میان‌برها و وسوسهٔ زودتر رسیدن، ارزش امتحان کردنش را داشته باشد. اما گاهی اوقات نه آن مسیر، برای ما درخور است و خیر آن میان‌برها که به‌مانند بی‌راهه‌هایی ما را به جای دیگری می‌برند، جایگزین آن است.

خواستهٔ تمام مردم کرهٔ خاکی ار یکسان نباشد، کمینه دارای اشتراک‌هایی می‌باشد. همه در انتها می‌خواهند راحت باشند، از زندگی رضایت داشته باشند و آرامش شامل خود و خانواده‌شان باشد.

اعتقاد دارم که رسیدن به سمت راحتی، رضایت و آرامش در زندگی از توجه به خود و نیازهای اصلی خود سرچشمه می‌گیرد و رابطهٔ حداقلی با رفاه و دارایی‌های زندگی دارد. ازاین‌رو پاسخ به سمت نیازهای اصلی همانا راهی باشد برای رسیدن به خواسته‌های اصلی در زندگی. پاسخ به نیازهای حقیقی ازآن‌رو، که پیدایش کنیم، از بهر محقق شدن آن تلاش کنیم و همواره در مسیر کشف ابعاد مختلف آن ممارست کنیم.

کیفیت تعیش از کارهایی که باب آن انجام می‌شود، تعیین می‌شود.
ارسطو