اصل برائت که می توان آن را میراث مشترک حقوقی تمام ملتها مترقی جهان محسوب کرد در یکی دو قرن اخیر و به ویژه پس از تذکره جهانی دوم مورد اقبال و عنایت اختصاصی حقوقدانان و قانونگذاران در ادرار داخلی کشورها ونیز سوژه اعلامیه ها و کنوانسیون ها در سطح منطقه ای و یا بین المللی رسم گرفته است. از مطالعات تاریخی چنین برمی آید که باب گذشته های درو و حتی حرف یکی دو قرن اخیر، بجز در برخی نظامهای حقوقی ( بسان حقوق اسلام ) فرض برائت متهمین ، اقلاً باب پاره ای از اتهامات ، پذیرفته نبوده و در صورت عدم توانائی شاکی برارائه دلیل کافی علیه متهم اثبات بیگناهی بر عهده خود متهم واگذار می شده است. این امر خطیر در برخ ای از ادوار تاریخی از طریق توسل به اوردالی یا داوری ایزدی که خود ریشه در اعتقادات دوران بت پرستی داشت اجرا می پذیرفت و قضات حرف این باور بودند که ایزدان به کمک متهم بیگناه خواهند شنافت و چنین متهمی از آزمون اوردالی روسپید بیرون خواهدآمد. بعنوان مثا لدر منشور حمورابی در مناسبت اتهام جادوگیری و زنای شوهردار سرنوشت دعوی را داوری ایزدی مشخص می کرده است : طبق ماده 132این منشور (هرگاه زن شوهرداری متهم به هم خوابگی با مردی اجنبی شود ولیکن شوهر او را با دیگری همبستر ندیده باشد. امراء باید برای اثبات بیگناهی خودیکبار در نهر اقدس غوطه ورشود.)
درایران باستان داوری ایزدی از طریق توسل به آئین نامه های سی و سه گانه که خود به (ورگرم ) و (ورسرد) تقسم می شده مرسوم بوده است. باب اروپای قرون وسطی نیز، بویژه درعصر فرانکها، اوردالی یکی از ادله اثبات بزهکاری یا بیگناهی برخی متهمین متداول بوده ومتهیم که موفق به ارائه دلیل کافی بر بیگناهی خود نمی شد باب مواردی ناگزیر از تن دادن به سمت آزمایش آهن تفته ، شیره گیاهان سمی وامثال ثانیه می گردید. باب آلبوم قوانین مربوط به قضا قضاء هندوان که به (قوانین قضائی مانو) معروف است چنین آمده است : (سوگند راست ، کسی راست که آذر او را نسوزاند و آب او را پایین نبرد و در برگیرد(روی آب بماند) و آسیبی آغاز نرسد.
بررسی می گردد که برائت متهم به گونه ای ک باب عصر حاضر ملحوظ اس مدنظر قانونگذاران باب ادوار گذشته نبوده است و حرف آنکه باب حقوق رم و به دستور آنتونیوس مقرر گردید که (در موارد شک و تردید نسبت به مجرم بودن در مظاناتهام ، به سمت سود او باید قضاوت شود وهر کس مادام که گناه او ثابت نشده بیگناه است ) ، دادگاههای قرون وسطائی در عمل با بی اعتنائی خاص خود با آن بخرودر کردند و در عمل اساس مجرمیت را جایگزین اساس برائت نمودند!
تذکره جهانی دوم و اشغال اروپا توسط آلمان نازی و در بندکردن میهن پرستان و از جمله حقوقدانان و قضات سبب شد که پشت از خاتمه جنگ نسبت به اساس برائت که در اعلامیه ادرار بشر 1789 فرانسه بهای لازم به آن داده شده بود، توجه بیشتری مبذول گردد. به سمت ویژه قضات که به علت مقاومت و یا عدم همکاری با اشغالگران به بندنیروهای افزون گرفتار و از نزدیک با زندان و محرومیت از اسم دفاع آشنا شده بودد به سمت این حقیقت ملموس که علاوه بر بزهکاران واقعی آبادی وندان بیگناه نیز ممکن است باب مظان اتهامات ناروا قرار گرفته و به سرنوشت تبهکاران دچار شوند پی بردند.
آداب حاکم بر استناد و تایید قانون خارجی، اگر چه در انگلستان چندان مورد اختلاف نیست، به جهت رواج شرکتهای گوناگون در کشورهای· اروپایی دارای نکات جالبی از دیدگاه حقوق تطبیقی است. به علاوه این احساس در برخی از حقوقدانان اروپایی ( غیر انگلیسی) بود دارد که قوانین انگلستان با اهداف مناسبت نظر انتکارات بین المللی و اتحادیه اروپا در مورد اختلاف قوانین سر ناسازگاری داشته، و نتیجتا" این کشور تعهدات بین المللی و اروپایی خود را باب این زمینه به کوه طور کامل انجام نمی دهد. این اتهامات، بویژه در رابطه با کنوانسیون رم آغاز شده اند. بنابراین مطالعه تطبیقی دیدگاهها و روشهای گوناگون در کشورهای مهم اروپایی بجا بوده، و همچنین می تواند زمینه مناسبی برای بررسی این پرسش فراهم آورد که آیا کنوانسیون رمیدن تغییر و اصلاح روش سنتی انگلیسی را ضروری می داند یا خیر؟
شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی پیشنهاد اصلاحی قانون جزا و آئین دادرسی کیفری را در جلسات منعقده 22تا 25 دسامبر 1958 مناسبت بررسی و تصویب قرار انصاف این پیشنهادهای قبلا یعنی در ژوئن سال به سمت صورت پیش نویس چاپ و منتشر شده و به کرانه کافی هم مورد بحث و گفتگو قرارا افسرده بود.
رسم گران شوروی با تصویب این پیشنهادها برای اولین مرتبه در عرض 20 سال گذشته این رفتار خود را در رویگردان بحث و اعتراض دنیای خارج قرار دادند. از جدال هاا و انتقاداتی که به ادا آمده حیات معاوم گردید که بین حقوقدانان شوروی افتراق نظر و عقیده وجود داشته است و نیز آرم میداد که نه تنها دولت شوروی و اولیاء امور قضائی از مدتها پیش به فکر اصلاح قانون جزا و آئین دادرسی کیفری محذوف بلکه به سمت ازوم تأمین حقوق بیشتری در این زمینه نیز پی برده بودند.
قانون جزای جدید شوروی برای اولین مرتبه حاوی اصل عطف به ماسبق نشدن قوانین جزائی است بهجز اینکه بازگشت به ماسبق شدن آن به سمت نفع مجرم باشد و این مطلب در ماده 6 قانون جدید مندرج است.
همجنین دفاع مشروع و اقدامات احتیاطی در قانون مزبور شناخته شده و مواد 13 و 14نسبت به این موارد صراحت دارد در صورتیکه حرف قبل از تدوین قانون جدید اینگونه اقمال خود جرم شناخته میشد و مرتکب تعقیب میگردید و به مجازات میرسید.
از تماشا آئین دادرسی کیفری در قانون جدید حقوق بیشتری برای متهمین در نظر افسرده شده بدین معنی که از تاریخ تصویب رسم مزبور و کلاء مدافع متهمین میتوانند از آخرین اجلاس باز پرسی وارد دعوی بشوند که باب واقع از ایام اسم متهم خواهد بود(اما قبلا وکلاء مدافع فقط یک بار حق ظهور داشتند و آنهم دردادگاه بود) دیگر انیکه به موجب مادتین 22 حرف 45 شرعیات آئین دادرسی کیفری حق استیناف نیز برای آنها شناخته شده است . سایر حقوق متهم در جرم 23 ذکر گردیده. این نکته را باید اضافه کرد که به موجب مجرمین از حقوق بیشتری برخودار هستند بدین معنی که قبلا کسانیکه مثلا برای زمان 6 ماه تا تاخت سال بزندان محکوم میشدند میبایستی شش واحد زمان ( از تاریخ خاتمه مدت زندانی آنها بگذرد تا درصورتیکه مرتکب جرمی نشده باشد پرونده کیفری آنها باطل گردد در حالیکه به موجب قانون جدیدکسانیکه تا سه واحد زمان ( زندانی میشوند سه سال باید از خاتمه زمان زندان آنها بگذرد تا باب صورت زوال ارتکاب بزه جدید پرونده کیفری آنها باطل گردد.